امین حیایی و همسرش از عشق آتشینشان میگویند
شاید پیدا کردن شریک زندگی با یک تصادف غیرمنتظره آغاز شود ولی امکان ندارد زندگی مشترک تصادفی موفق پیش برود. امین حیایی و نیلوفر خوشخلق سالهاست با خوشبختی در کنار هم زندگی میکنند و صاحب یک فرزند هستند.
به گزارش ستاره پارسی؛امین حیایی زادهٔ ۱۹ خرداد ۱۳۴۹ است. امین حیایی در تهران متولد شده است.امین حیایی هنرپیشه ایرانی و برنده جایزه سیمرغ بلورین است.امین حیایی در محله قیطریه به دنیا آمد پدرش تقی حیایی کارمند شغل آزاد بود. امین حیایی در دوران تحصیل به فعالیت در تئاتر پرداخت و پس از گرفتن دیپلم، ضمن خدمت سربازی در مرکز هنرهای نمایشی عقیدتی - سیاسی نیروی هوایی فعالیتش را آغاز کرد.
شاید پیدا کردن شریک زندگی با یک تصادف غیرمنتظره آغاز شود ولی امکان ندارد زندگی مشترک تصادفی موفق پیش برود. امین حیایی و نیلوفر خوشخلق سالهاست با خوشبختی در کنار هم زندگی میکنند و صاحب یک فرزند هستند. در گفتوگوی این زوج موفق با رسانهها نکاتی به چشم میخورد که شگردهای مدیریت یک رابطه خوب و صمیمانه را برملا میکند.
دکتر اصغر اصغرنژاد، روانشناس و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ایران این نکات مهم و تاثیرگذار بر زندگی زناشویی را تحلیل میکند و رازهایی که میتواند یک زوج را سالها در کنار هم خوشبخت نگه دارد را با شما در میان میگذارد.
پایه هم هستیم
وقتی لذتهایشان شبیه هم است و زندگی را از یک دریچه میبینند ...
امین حیایی: هر دوی ما خردادی هستیم. اصلا یکنواختی را دوست نداریم، مثل الاکلنگیم. وقتهایی که من بالا هستم، نیلوفر پایین است. وقتی نیلوفر بالاست، من پایینم. گاهی هم هر دو وسط ایستادهایم. به همین راحتی زندگیمان الاکلنگی است. آن انرژی که بینمان هست، هیچ وقت قفل نمیشود.
ما دو نفر به همدیگر هیجان میدهیم. یکجورهایی پایه هم هستیم. به هر حال ما با هم پیش میرویم، اصلا هم از یکنواختی لذت نمیبریم. همیشه دنبال هیجانهای جدید هستیم. فکرش را هم نکنید که بگذاریم ذرهای به ما بد بگذرد!
هیجانطلبی یک ویژگی شخصیتی است که در همه آدمها به یک شکل و یک اندازه وجود ندارد. هر کسی بنا به دلایل مختلف در سطح متفاوتی دنبال هیجانهای زندگی میرود. در مورد هنرمندان، هیجانطلبی یک امر طبیعی به شمار میرود.
کسی که دنبال چنین شغلی میرود معمولا هیجانطلبی بالایی هم دارد. وقتی زن و شوهر از این نظر به همدیگر شبیه هستند، سازگاری بیشتری با هم دارند و احساس رضایتشان از زندگی مشترک بیشتر میشود. در ازدواج دو نظریه شباهت و مکمل وجود دارد.
طرفداران نظریه شباهت میگویند اگر زن و شوهر در رابطه با مسائل مختلف شبیه هم فکر و عمل کنند، کمتر دچار چالش میشوند و زمینه بروز اختلاف خودبهخود از بین میرود. واقعیت این است که این حرف در مواردی درست است، مثلا یک مرد آرام و گوشهگیر و یک زن پر چنبوجوش و هیجانطلب نمیتوانند با هم به راحتی کنار بیایند.
مثلا خانم دلش میخواهد مهمانی برود، مهمانی بدهد، در جمعهای شلوغ و پر سروصدا حضور داشته باشد، ولی آقا، بودن در منزل و تماشا کردن تلویزیون را ترجیح میدهد. در کل مشابهت بعضی جاها خوب است اما نمیتوان ادعا کرد مشابهت زن و شوهر در همه موارد نتایج خوبی به بار میآورد.
به همه انرژی میدهیم
ما با خانوادههایمان خیلی در ارتباط هستیم؛ من با خواهر و برادرم، امین با پدر و مادرش. خیلی هم با هم خوب هستیم. راستش دوست داریم این انرژی که داریم را به بقیه هم منتقل کنیم.
کارشناس سیبسبز میگوید:در فرهنگ قدیمی زندگی ما ایرانیها، خانوادهها اغلب پرجمعیت بودند وبا فامیل بزرگ و پر تعدادشان معاشرت میکردند و علاوه بر اینها ارتباطشان با دوستان، آشنایان، همشهریها و همسایگان را هم حفظ میکردند. مطالعات بسیاری در این زمینه صورت گرفته که نتایج میگویند فرزندانی که در خانوادههای گسترده رشد میکنند نسبت به کسانی که در خانوادههای هستهای بزرگ میشوند در زندگی سازگارتر هستند. ضمنا هر چه شبکه ارتباطات خانوادگی گستردهتر باشد، سیستم حمایتی قویتر خواهد شد و فرد آرامش روحی بیشتری بهدست میآورد. اساسا یکی از مولفههای رضایت زناشویی، هماهنگی با دیگران و سازگاری با اطرافیان است.
نیمه گمشده هم هستیم
وقتی تکههای پازل جور شدهاند ...
امین حیایی: پدرم هم همینطور است یک دقیقه نمینشیند. همیشه فعال است؛ پدر و مادرم همیشه مکمل هم بودند. نمیشد که هم مادرم ما را لوس کند و هم پدرم؛ بالاخره یکی شان باید با ما قاطعانه برخورد میکرد. مادرم همیشه نظم را برقرار میکرد. ناظم مدرسه هم بوده و این کار را خوب بلد است. بچه که بودیم فکر میکردیم زور میگوید، اما بزرگ که شدیم فهمیدیم چقدر شیوه تربیتیاش منطقی بوده است. نه من نه نیلوفر هیچکدام اهل جدی بودن و دعوا کردن با بچه نیستیم. احتمالا بچهمان خیلی لوس میشود.
کارشناس سیبسبز میگوید: در زندگی مشترک گاهی هم مکمل بودن مفید واقع میشود؛ مثلا در امر تربیت فرزند. پدر و مادر قبل از هر چیز باید برنامه تربیتیشان را مشخص کنند و در غیاب فرزند، حرفشان را یکی کنند. نفس هماهنگی میان پدر و مادر به تنهایی تاثیر مثبتی بر زندگی زناشویی میگذارد. حمایت شدن و حمایت کردن برای هر دو طرف دلپذیر و آرامشبخش خواهد بود.
زوجهایی هستند که عمده دعواهایشان به عدم هماهنگی با همسرشان مربوط میشود. مثلا خانم نظری در مورد نحوه برخورد با فرزندشان دارد ولی آقا، همسرش را در این مورد حمایت نمیکند و به روش دیگری عمل میکند؛ اینجاست که مکمل بودن زن و مرد اثر مثبتش را نشان میدهد، مثلا وقتی مادر منضبط و سختگیر است، پدر نرمش و انعطاف بیشتری به خرج میدهد. درنتیجه فرزند هم باتربیت بار میآید و هم از نظر مهر و محبت کمبودی را حس نمیکند. اینکه زن و مردی آگاه باشند که مشابهت و مکمل بودن هر دو در کنار هم سودمند است، تلاششان را برای بهتر شدن و اصلاح خودشان بیشتر میکنند و مطمئنا کیفیت رابطه همسری ارتقا پیدا میکند.
فداکاری در زندگی مشترک اگر بهاندازه باشد، بیانگر علاقه عمیق است و زندگی را بسیار شیرین میکند؛ برای اینکه میبینند دیگری دارد تمام سعیاش را برای پیشرفت آن یکی میکند و این حس قدردانی زندگی را شیرین کرده و انگیزه بیشتری برای ادامه زندگی ایجاد میکند.
ما موجسواریم
وقتی قلق هم را میدانند ...
نیلوفر خوشخلق: زندگی دونفره سیاستهای خاص خودش را دارد. به هر حال بعد از مدتی زندگی کردن، قلقهای همسرت دستت میآید. میفهمی که او چه زمانی نیاز دارد تنها باشد و چه وقت دلش میخواهد با تو حرف بزند. واقعا هیچوقت پیش نیامده که ما در مقطعی احساس کنیم که اگر هم از دور باشیم بهتر است. بهواسطه کار امین ما خیلی وقتها از هم دور بودهایم. پیش آمده که مدت یک ماه امین شبکار بوده و صبح آمده خانه و خوابیده و بعد بلند شده، دوش گرفته، لباس عوض کرده و باز رفته است.
ماجرای زندگی دونفره، مثل موجسواری است؛ اگر موجسواری بلد باشی، اتفاقی نمیافتد، اما وقتی بلد نیستی موج به تو میزند و پرتت میکند. میروی زیر آب و فکر میکنی داری خفه میشوی. اما کافی است موجسواری یاد بگیری، آن وقت هیچ موجی نمیتواند تو را بیندازد، راحت میتوانی سوار موجها شوی و حتی از آنها لذت ببری. در زندگی امواج زیادی میآید ولی باید یاد بگیری سوارشان شوی. ببینید ما سعی میکنیم همدیگر را جا نگذاریم. بله. جمله اصلی زندگیمان همین است؛ سعی میکنیم همدیگر را جا نگذاریم.
کارشناس سیبسبز میگوید: بعضی گمان میکنند بعد از ازدواج و شروع زندگی زیر یک سقف گاهی لازم است زن و مرد از هم فاصله بگیرند یا دور شوند تا رابطهشان بهتر شود، درحالیکه چنین حرفی هیچ پایه علمی ندارد و در عمل هم تا به حال ثابت نشده دو نفر که از هم دورند، رابطه بهتری دارند. اتفاقا داشتن روابط نزدیک و صمیمانه شرایط متعادلتری را رقم میزند. اگر همسران به هم علاقه داشته باشند و پایههای زندگیشان محکم باشد، دوری یا نزدیکی نمیتواند زندگیشان را دستخوش تغییر بکند.
دور بودن از همسر، همیشه دو طرف را به هم نزدیک نمیکند.کسانی که در کشتی کار میکنند، رانندگان ترانزیت و افرادی که به ماموریتهای طولانی میروند، الزاما رابطه بهتری با همسرانشان ندارند، چرا که همسر از این همه دور بودن راضی نیست و کمتر شوهرش را میبیند و بار مسائل زندگی را تنهایی به دوش میکشد.
قهر؟ معنایی ندارد!
نیلوفر خوشخلق: تا به حال قهر نکردهایم. اصلا صحبتاش را نکنید!
کارشناس سیبسبز میگوید: در زندگی زناشویی همیشه همه چیز وفق مراد پیش نمیرود. مشکلاتی بین دو طرف پیش میآید و هر کس با تکیه بر توانمندیهایش با آنها مواجه میشود. زن و شوهر در برابر چالشهای ارتباطشان باید مذاکره کنند. از همین رو باید قبلا شیوههای صحیح گفتوگو را آموخته باشند، یا اگر نیاموختهاند زمان مناسبی است که پی یادگیری این مهارت بروند. آن زن و شوهرهایی که سر هر چالشی با هم قهر میکنند، درواقع راهکار فرار را انتخاب کردهاند. حاضر نیستند با واقعیت موجود روبهرو شوند و سادهتر میبینند که خودشان را از آن دور کنند.
تردیدی نیست که قهر کردن نه تنها مشکلی را حل نمیکند؛ بلکه مشکلاتی را هم به مشکل قبلی اضافه میکند و باعث بهوجود آمدن کینه و کدورت میان زن و مرد میشود. همسرانی که با هم حرف میزنند و تحت هیچ شرایطی از هم فرار نمیکنند و کنار هم باقی میمانند، در زندگی زناشوییشان بسیار موفق هستند؛ چون صحبت کردن ابتداییترین ابزار برقراری ارتباط و اولین گام در حل مشکلات محسوب میشود.
بالاخره یکیمان کوتاه میآییم
نیلوفر خوشخلق: هر دفعه یکیمان کوتاه میآید. البته اصولا آقایان کوتاه میآیند! بالاخره دوتایی کوتاه میآییم.
امین: میدانی! من عاشق نیلوفرم. برای همین کوتاه میآیم.
امین حیایی: مگر میشود که عصبانی نشوم! ولی خودم را کنترل میکنم. همه آدمها چنین خصوصیاتی در وجودشان هست. فقط باید یاد بگیرند کنترلش کنند.
کارشناس سیبسبز میگوید: افراد واقعبین وقتی برایشان مشکلی پیش میآید، سعی میکنند بر خودشان مسلط باشند و دنبال راهحل موثر میگردند. عصبانیت مانع از فکر کردن و اخذ تصمیمات صحیح میشود. همچنین اوضاع را وخیمتر هم میکند ، چون ممکن است حین عصبانیت حرفهایی به زبان بیاید یا کارهایی انجام شود که بعدها پیشمانی به بار بیاورد. کسی که دارای مهارت کنترل خشم است، معمولا کمتر اشتباه میکند چون تصمیماتش را براساس عقل و منطق میگیرد و به این ترتیب درصد خطا را کاهش میدهد.
در زندگی مشترک اگر هر دو طرف این مهارت را کسب کرده باشند، مسلما با مسائل راحتتر برخورد میکنند و دچار دردسرهای کمتری میشوند. ضمن اینکه کسی که شهامت پذیرش سهم خود و دیگری را در بهوجود آمدن مشکلات دارد، جریانات زندگی را بهتر کنترل میکند. عصبانیت یک امر طبیعی است ولی اگر زن و شوهر سعی کنند بهنوبت عصبانی شوند یا به نحوی این مسئله را با کمک هم مدیریت کنند، زندگی بهتری خواهند داشت و از کنار هم بودن لذت خواهند برد.