اخلاف شدید و نسبت نابرابر تولد پسران و دختران
طبق گزارش صندوق جمعیت سازمان ملل متحد، بیش از ۱۴۰ میلیون دختر در جهان به دلیل انتخاب جنسیت قبل از تولد «مفقود» تلقی میشوند؛ سهم آسیا از این آمار حدود ۱۰۰ میلیون نفر است. این پدیده که نخستین بار توسط آمارتیا سن، اقتصاددان نوبلیست، در سال ۱۹۹۰ برجسته شد، اکنون به تهدیدی جدی برای تعادل جمعیتی، سلامت اجتماعی و آینده اقتصادی کشورهای آسیایی تبدیل شده است.
صندوق جمعیت سازمان ملل متحد نسبت جنسیتی در بدو تولد را بین ۱۰۴ تا ۱۰۶ پسر در هر ۱۰۰ دختر تعریف میکند. اما در برخی کشورهای آسیایی، این نسبت بهطور نگرانکنندهای افزایش یافته است. در ویتنام، این رقم از ۱۰۹.۸ در سال ۲۰۰۶ به ۱۱۲ در سال ۲۰۲۳ رسیده است. مقامات هشدار دادهاند که اگر مداخلات جدی صورت نگیرد، این کشور تا سال ۲۰۳۹ با مازاد ۱.۵ میلیون مرد مواجه خواهد شد که تا سال ۲۰۵۹ به ۲.۵ میلیون نفر افزایش مییابد.
برای مقابله با این بحران، دولت ویتنام در پایتخت خود، هانوی، مجازاتهای مالی سختتری را برای افشای جنسیت جنین اعمال کرده است. با این حال، آلاکا باسو، استاد جامعهشناسی توسعه در دانشگاه کرنل، معتقد است که جریمهها به تنهایی کافی نیستند و باید اصلاحات اجتماعی، اقتصادی و قانونی صورت گیرد.
در حالی که انتخاب جنسیت قبل از تولد در برخی نقاط آسیا همچنان رایج است، کشورهایی مانند چین، کره جنوبی و هند از اوایل دهه ۲۰۰۰ پیشرفتهایی در مهار این روند داشتهاند. چین با ترکیب اجرای قانون، آموزش عمومی، برنامههای رفاهی و توسعه اقتصادی، توانست نسبت جنسیتی خود را از ۱۲۱.۲ در سال ۲۰۱۰ به ۱۱۱.۳ در سال ۲۰۲۰ کاهش دهد.
کارشناسان میگویند ترجیح فرزند پسر ریشه در باورهای فرهنگی و اقتصادی دارد. در بسیاری از جوامع، پسران به عنوان وارثان و تأمینکنندگان آینده تلقی میشوند، در حالی که دختران با هزینههای جهیزیه و بار مالی خانواده مادر مرتبط هستند. گسترش فناوریهای تعیین جنسیت و دسترسی به سقط جنین نیز این روند را تسهیل کرده است.
این فشار فرهنگی نهتنها به دختران در مرحله جنینی آسیب میزند، بلکه زنان بالغ را نیز تحت تأثیر قرار میدهد؛ از جمله اجبار به فرزندآوری پسر، ازدواجهای زودهنگام و محدود شدن فرصتهای تحصیلی و شغلی.
عدم تعادل جنسیتی پیامدهای گستردهای دارد. در چین، حدود ۳۰ میلیون مرد بیشتر از زنان وجود دارد که منجر به کمبود عروس، کاهش نرخ تولد، افزایش خشونتهای جنسیتی و قاچاق انسان شده است. مردان مجرد نیز با مشکلات روانی و سلامت بیشتری نسبت به مردان متأهل مواجه هستند.
کارشناسان بر این باورند که مقابله با انتخاب جنسیت نیازمند ترکیبی از سیاستگذاریهای هدفمند، آموزش عمومی، حمایتهای اجتماعی و سرمایهگذاری در برابری جنسیتی است. تجربه موفق چین، کره جنوبی و هند نشان میدهد که تغییر ممکن است، به شرط آنکه اقدامات فرهنگی و اقتصادی همزمان با قوانین سختگیرانه اجرا شوند.