برنامه جامع، هادی فعالیتها است
بخش معدن و صنایع معدنی بهعنوان یک بنگاه اقتصادی مهم در کشور، نیازمند برنامهریزی و مدیریت صحیح و اصولی است.
بخش معدن و صنایع معدنی بهعنوان یک بنگاه اقتصادی مهم در کشور، نیازمند برنامهریزی و مدیریت صحیح و اصولی است .
از همین رو مهمترین پرسشی که مطرح میشود آن است که برنامه فعلی بخش معدنی، اهداف و مسیر دستیابی به آن چیست و تا چه اندازه درحالحاضر عملیاتی شده است. به طور تقریبی افزونبر ۶ میلیارد تن ذخایر معدنی در کشور ما نهفته است اما ماده استراتژیک نفت باعث شده تا توجهات از معادن کشور به سوی دیگری متمرکز شوند. با وجود آنکه مناطق نفتخیز نسبت به معادن محدودتر بوده و ذخایر معدنی در سراسر کشور گسترده هستند، سهولت در دستیابی که منابع نفتی و بازار جهانی در دسترس باعث شده تا اقتصاد کشور ما به نفت متکی شود. که این نوعی نقص در عملکرد فعالیتهای اقتصادی و مدیریتی به شمار میرود. باید خاطرنشان شد که در صورت بهرهبرداری درست و مناسب از منابع معدنی و انجام فعالیتهای معدنی با توجه به فناوریهای بهروز جهانی و همچنین توجه به مسائل و ملاحظات محیطزیستی، تحول اجتماعی، اشتغال، بهبود اقتصاد و ایجاد رفاه از جمله پیامدهای مهم و مثبتی است که در جامعه پدیدار خواهد شد. اما اقدامات مناسب معدنی و حصول به اهداف و پیامدهای یادشده، نیازمند یک برنامه جامع و راهبردی است تا فعالیتهای این بخش را به سمت استفاده بهینه از معادن هدایت کند. باید بر این نکته تاکید کرد که برنامههای جامع، نهتنها اهداف را مشخص میکند بلکه هادی فعالیتهاست. از این رو، میتوان آن را نوعی یک رویکرد منطقی برای دستیابی به اهداف از پیش تعیین شده تعریف کرد. بخش معدن و صنایع معدنی نیز بهعنوان یک بنگاه اقتصادی مهم در کشور ما، نیازمند برنامهریزی و مدیریت صحیح و اصولی است. برای بخش معدن کشور برنامهای نیاز است تا با بررسی مناطق توسط فناوریهای روز جهانی، رگههای تودههای معدنی شناسایی شده استخراج این ذخایر قطعی صورت گیرد. سپس براساس آن هدایتهایی مبنیبر استفاده صحیح از این منابع صورت گیرد. متاسفانه این برنامه درحالحاضر وجود نداشته و اگر هم در سالهای گذشته برنامههای پراکنده و غیرمتمرکزی تدوین شده، باید متناسب با شرایط روز و فناوریهای نوین، بازنویسی شوند. وجود برنامههای جامع معدنی باعث میشود تا سرمایهگذار تکلیف خود را در اقتصاد معدنی کشور دانسته و برنامهریزیهای این حوزه سمت و سوی توسعهای به خود گرفته و از ذخایر معدنی به نحو بهینهای استفاده شود. تاثیر تدریجی بخش معدنی در اقتصاد کشور مسائل بازار داخلی و خارجی، نوع کانیهای اثرگذار و اولویتبندی استخراج آنها مسائل مهمی است که باید در برنامهریزیهای جامع معدنی به آن پرداخته شود. از جمله پیامدهای منفی نبود برنامههای جامع معدنی را میتوان نقایص متعدد در افقگذاریهای بخش معدن و صنایع معدنی عنوان کرد. یکی از مسائل مهمی که امروزه در بخش زنجیره فولاد کشور مطرح میشود، افقگذاری دستیابی به تولید ۵۵ میلیون تن فولاد در سال ۱۴۰۴ است. روش منطقی هدفگذاریهای اینچنینی و تحقق آن، طی کردن مسیر از بررسی معادن و سپس تولید در صنایع معدنی است. به بیانی سادهتر در گام نخست تخصصیتر بود تا ذخایر سنگآهن کشور بررسی میشد و سپس متناسب با ظرفیت و روشهای استخراج موجود، این هدفگذاری صورت میگرفت؛ به عبارتی روند اصولی آن به این شکل است که ابتدا خوراک اولیه تخمین زده شده و سپس افقگذاری و تبیین اهداف برای صنایع پاییندستی و زنجیرههای مرتبط با آن صورت گیرد. اما درحالحاضر از انتها به ابتدا حرکت کرده و برای ۵۵ میلیون تن به دنبال تامین خوراک اولیه هستیم که منطقی به نظر نمیرسد. به همین جهت میتوان گفت کمبود برنامه جامع معادن مسئلهای است که در تمامی زنجیره معدنی اثرگذار بوده و باید به سمت تدوین این برنامه راهبردی حرکت کنیم.
عزیزاله عصاری/ مدیرعامل سابق هلدینگ توسعه معادن و فلزات و فعال معدنی