موانع صعود و انتظار رشد
فردین آقابزرگی_کارشناس بازار سرمایه
تنشهای سیاسی بهعنوان ریسکی اثرگذار بر عملکرد بازار سرمایه شناخته میشوند و عملکرد این بازار را تحتتاثیر قرار میدهند. جذب سرمایه به بورس، نیازمند محرکهای قدرتمندی است. انتشار اخبار منفی درباره تعاملات سیاسی ایران در سطح بینالمللی، مانع ورود سرمایه به کشور است. بهویژه آنکه بورس ما سریعترین واکنشها را نسبت به شرایط و تنشهای سیاسی از خود نشان میدهد؛ بدینترتیب هر نوع تنش سیاسی، ضربهای به بازار سرمایه حمیل کرده و مانع صعود بورس میشود. در طول ماههای گذشته، بهطور مرتب اخبار مثبتی از مذاکرات برجام به گوش میرسید، با این وجود، هیچگاه این مذاکرات به نتیجه نرسید. در واقع بلاتکلیفی بر بازارهای گوناگون و بهویژه بورس سایه افکنده است. به نتیجه رسیدن مذاکرات به منزله رشد بورس تهران است. البته کسب نتیجه منفی از مذاکرات، لزوما به ضرر بازار سرمایه نیست. در واقع تنشهای سیاسی، اثرات پارادوکسیکالی به بازار سرمایه منعکس میکنند، چراکه زمینهساز رشد قیمت دلار هستند؛ بنابراین پس از فروکش کردن موجهای ابتدایی تنش، باید منتظر اثرات رشد قیمت دلار بر عملکرد بازار سرمایه باشیم. بسیاری از شرکتهای بزرگ و اثرگذار بورسی کشور، صادراتمحور هستند؛ بنابراین رشد قیمت ارز بهمنزله افزایش درآمدهای صادراتی این مجموعهها خواهد
بود. بدینترتیب میتوان ادعا کرد تنشهای یادشده پس از گذر زمان کوتاهی، میتواند زمینهساز ارتقای ارزش روز دارایی شرکتها و همچنین درآمد حاصل از فروش آنها شود. البته نباید از این نکته غفلت کرد که بازار سرمایه بهشدت ساختاری شکننده و ریسکپذیر دارد و هر نوع تنشی در کوتاهمدت اثرات منفی را روانه بازار
میکند. با وجود موارد یادشده، انتظار میرود در آینده شاهد بازدهی مناسب بازار سرمایه و حتی شکسته شدن مجدد رکورد تاریخی این بازار باشیم. در واقع از آنجا که تلاطم حاکم بر اقتصاد کشور و بیثباتی سیاسی، زمینهساز رشد قیمت ارز است، این نابسامانیها در بلندمدت به نفع بورس خواهد بود؛ بنابراین تداوم روند رو به رشد شاخص بورس و همچنین عبور شاخص از مرز ۲ میلیون واحدی تا پایان امسال، دور از ذهن
نیست. البته باید خاطرنشان کرد که الزام صادرکنندگان به بازگشت ارز با قیمت دلار نیمایی، مانعی در مسیر سودآوری این صنایع
است. در ماههای گذشته قیمت ارز در بازار آزاد بهشدت از دلار نیمایی فاصله گرفته، در حالی که قرار بود نرخ دلار در بازار و دلار نیمایی فاصله منطقی و معقولی از هم داشته باشد. در شرایطی که قیمت دلار در بازار آزاد بهشدت بالا میرود، از تمایل تولیدکنندگان به بازگشت ارز صادراتی کاسته میشود، چراکه این تولیدکنندگان ناچارند برخی نیازهای خود به مواد اولیه یا قطعات و تجهیزات را وارد کنند.
حال اگر قرار باشد ارز خود را با قیمت پایین در اختیار دولت بگذارند، برای تداوم تولید خود با چالشهای جدی روبهرو میشوند. افزایش فاصله میان قیمت ارز نیمایی با ارز آزاد چالشزاست و همان معایب ارز ترجیحی را در اقتصاد کشور ایجاد خواهد کرد؛ بنابراین اصلاح اینگونه سیاستها برای تغییر و بهبود شرایط اقتصادی کشور ضروری بهنظر میرسد. در پایان باید تاکید کرد که نبودثبات در فضای سیاسی و اقتصادی کشور در کوتاهمدت تاثیر منفی بر عملکرد بازار سرمایه دارد.
با این وجود، فعالان بازار سرمایه همچنان با تکیه بر روند صعودی نرخ ارز و انتظارات تورمی، معتقدند این بازار از ظرفیت رشد در ماههای آینده و رکوردشکنیهای جدید برخوردار است. هرچند این روند رو به رشد با فاصله زمانی و تاخیر چندهفتهای آغاز میشود، اما نباید به کسب نتیجه مثبت از بورس ناامید بود.