باید برنامهها را عملیاتی کنیم
سید مرتضی افقه - کارشناس اقتصاد
پیشرفت و توسعه اقتصادی کشورها برمبنای دانش است و کشورهای پیشرفته امروزی زمانی پیشرفت توسعهای خود را آغاز کردند که دریافتند، نمیتوانند با تکیه بر دانش بر طبیعت مسلط شوند و این رویه تا امروز نیز ادامه داشته است.
بر این اساس هدفگذاری و شعار انتخابشده برای سال ۱۴۰۱ هدفگذاری بسیار مطلوبی است؛ همانطور که بسیاری از هدفگذاریهای ما در طول ۴ دهه گذشته روی کاغذ خوب بودهاند، اما باید توجه داشت که این موارد تا چه حد در برنامهریزیهای عملی و کاربردی موردتوجه قرار میگیرند و تا چه میزان به عملیاتیشدن آنها مقید هستیم. حقیقت این است که ما در بسیاری از موارد به اجرایی شدن چنین هدفگذاریهایی پایبند نبودهایم و حتی الزامات عملی شدن مواردی مانند اشتغال را که در قانون اساسی نیز به آن اشاره شده، بهشکل درست در نظر نگرفتهایم.
مواردی که در هدفگذاریهای سال ۱۴۰۱ به آن اشاره شده، اهداف عالی و مطلوبی هستند اما تجربههای گذشته نشان داده ساختارهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی موجود، همواره مانع از این شده که این شعارها بهسوی عملیاتی شدن و اهداف توسعهای پیش برود.
ما اگر واقعا به موضوع دانشبنیان اعتقاد داریم و میخواهیم تولید و اقتصاد کشور را برمبنای دانش استوار کنیم باید انسانها و نیروی کار کشور را بهعنوان عواملی که صاحب دانش میشوند، حفظ کنیم.
ما باید انسانهای متخصصی را پرورش دهیم که بتوانند اقتصاد کشور را برمبنای دانش شکل دهند؛ همچنین باید برنامهریزیهای لازم را برای حفظ این افراد متخصص در کشور انجام دهیم. نتیجه اینکه سالانه نیروهای متخصص کشور فوجفوج راهی کشورهای دیگر میشوند، این است که ما نمیتوانیم اقتصاد کشور را برمبنای دانش استوار کنیم و همچنان در مسیرهای سنتی گذشته خود حرکت میکنیم. وقتی در اقتصاد کشور دانش نادیده گرفته شود، تولید تحتتاثیر قرار خواهد گرفت و روند نزولی پیدا خواهد کرد؛ بنابراین مولفههایی مانند سرمایهگذاری و اشتغالآفرینی نیز کاهش خواهند یافت.
نکته دیگری که میتوان در حوزه اشتغالآفرینی کشور به آن اشاره کرد، این است که هدفگذاریهای انجامشده برای امسال و برنامهریزیهای دولت در این حوزه همخوانی لازم و مطلوب را ندارند. در این زمینه باید بهصراحت گفت دولت سیزدهم در حوزه اشتغال مانند دولت نهم و دهم بسیار پوپولیستی عمل و سعی میکند نظر توده فقیر مردم را تا حد ممکن جلب کند؛ با این تفاوت که درحالحاضر پول حاصل از نفت نیز در کشور وجود ندارد تا بتواند اینگونه اقدامات را پوشش دهد.
برای نمونه در این زمینه میتوان به افزایش دستمزدها اشاره کرد که ضروری بهنظر میرسید اما بهدلیل نبود برنامهریزیهای مناسب میتواند مانند یک تیغ دولبه عمل کند و بسیاری از بنگاههای اقتصادی و تولیدیهای کوچک و متوسط را به تعطیلی بکشاند و این حالت دقیقا برعکس چیزی است که ما در زمینه اشتغالآفرینی به آن نیاز داریم.
البته مشکلات تنها به افزایش دستمزدها محدود نمیشود و اگر این موضوع نیز وجود نداشت، باز هم سایر بسترهای لازم برای تولید و در نتیجه اشتغالآفرینی در کشور فراهم نبود. وجود تنشهای فراوان در بخشهای مختلف اقتصادی و اجتماعی کشور باعث میشود سرمایهگذار نسبت به آینده بدبین شود و ترجیح دهد سرمایه خود را به خارج از کشور منتقل کند و وضعیت چیزی میشود که در چند سال اخیر با آن مواجه بودهایم.
دستاندرکاران اجرایی و تصمیمگیران حوزه اقتصاد کشور باید به این نکته توجه داشته باشند که اگر شرایط برای تحقق شعارها و هدفگذاریهای انجامشده بهشکل مطلوب فراهم نشود نهتنها نمیتوان انتظار پیشرفت اقتصادی و توسعه در حوزههای مختلف کشور را داشت، بلکه باید این شعارها را بهعنوان مصرفکننده ارز حاصل از فروش نفت نیز دانست زیرا دستگاههای اجرایی وقتی نمیتوانند اقدامات جدی در حوزه این هدفگذاریها انجام دهند، بودجههای بسیار زیادی را صرف برگزاری برنامههای بیثمر در توجیه اقدامات خود میکنند.
بنابراین همراستا و همراه هدفگذاریهای انجامشده باید تغییر نگرشهای اساسی در ساختارهای اجرایی کشور مد نظر قرار گیرد تا با اولویتبندیهای درست بتوانیم به توسعه اقتصاد، ، رفاه و بهبود معیشت مردم دست پیدا کنیم.