آماری که به نفع اقتصاد نیست
رسول فرخی میکال ـ نماینده مردم لاهیجان در مجلس شورای اسلامی
بدون شک یکی از مشکلات مهم کشور که در سالهای اخیر مردم با آن دستوپنجه نرم میکنند بحث بیکاری است. آمارهای ارائهشده توسط مرکز آمار کشور نشان میدهد نرخ بیکاری کاهش یافته اما نظرات مختلفی در این باره وجود دارد و بعضیها معتقدند آمارهای ارائهشده اشتباه است.
در کشور ما برخی از سازمانها مسئولیت تنظیم آمار را برعهده دارند که مهمترین این سازمانها، مرکز آمار ایران است. موضوعی که این مرکز اعلام میکند باید ملموس باشد. در نتیجه آماری که توسط مرکز آمار ایران مطرح شده با حال این روزهای جامعه تطبیق ندارد. ما در جامعه علاوهبر بیکاری، شاهد بیکاری پنهان هم هستیم. منظور از بیکاری پنهان، اشتغال با حداقل حقوق است؛ یعنی حقوقی در حدود ۷۰۰ هزار یا نهایت یک میلیون و ۵۰۰ هزار تومان که با توجه به قیمتهای کنونی، این اشتغال فرقی با بیکاری ندارد.
حال این سوال مطرح میشود که مرکز آمار ایران این نوع اشتغال که به نوعی استثمار نو است را اشتغال حساب میکند؟ این بیکاری پنهان را هیچگاه مرکز آمار نمیبیند، این مرکز تنها سامانههای همانند سامانه رصد اشتغال را بررسی میکند که این مورد هم خالی از ایراد نیست زیرا کسی که تسهیلات خوداشتغالی میگیرد را شاغل به شمار میآورد. اما بعد از اعطای تسهیلات، این سازمان باید مطلع شود که آیا این مبلغ سبب ایجاد اشتغال شده است یا خیر.
همچنین وقتی ۷ نفر تشکیل تعاونی دهند جزو آمار اشتغال به حساب میآیند. اینگونه آماردهی خروجی خاصی برای وضعیت اقتصاد کشور نخواهد داشت. برای ارائه آمار دقیق باید بررسیهای میدانی در دستور کار قرار بگیرد و اشتغال در کشور براساس ساعت آمار جهانی سنجیده شود. لازم است ساختار آماردهی و میزان اشتغال در کشور مجدد مورد بازبینی قرار بگیرد. سامانهها و سازمانها نیز باید فرآیند اشتغال را کاملا رصد کنند تا آمار دقیق بیکاری در کشور مشخص شود.
شعار من در زمان انتخابات مجلس، توسعه اشتغال و معیشت بود اما متاسفانه نتوانستم حتی برای ۵۰ نفر اشتغال ایجاد کنم چراکه در سازمانها بسته است و در فرآیند اداری آنقدر دیوانسالاری مخوف وجود دارد که همواره با مشکل مواجه میشویم. مخلص کلام اینکه اشتغال در کشور در وضعیتی بسیار نامناسب قرار دارد.
اگر برجام به فرجام برسد و با بهبود وضعیت اقتصاد روبهرو شویم، حال در پاسخ به این سوال که آیا با مطرح شدن این موضوع شاهد بهبود وضعیت اشتغال خواهیم بود، باید گفت اقتصاد هر کشوری بر دو مدار میچرخد؛ یکی بحث داخلی و دیگری بینالمللی.
ما اکنون در حوزه داخلی چقدر پیشرفت کردهایم و آیا از موقعیتهای داخلی بهدرستی بهره بردهایم؟ به نظر من، باید اول از هر چیز مسائل داخلی را بررسی کنیم و بدانیم چقدر در حوزه اقتصاد مقاومتی کار کردهایم. متاسفانه هنوز از منابع اقتصادی داخلی استفاده نکردهایم و از برجام میگوییم.
در نهایت اینکه درست است روابط بینالملل یک امر مهم است و کسی منکر آن نیست اما این روابط هم باید براساس سه شرط باشد: مصلحت، عزت و شرافتمندی. اگر این سه امر باشد میتوان به روابط بینالملل امید داشت. اما ما باید اول از هر اتفاقی، مشکلات داخلی را بررسی و حل کنیم.
باید معضل بیکاری را شاخصبندی کنیم تا پی ببریم چقدر از این دست مشکلات قابلحل است. برای این کار باید خودتحریمیها لغو و گلوگاههای فسادانگیز حذف شود و باید محیط کسبوکار رقابتی ایجاد شود. این عواملی است که میتواند اشتغال داخلی را رونق بخشد و به اقتصاد کمک کند.