-

حضور حاضر غایب شنیده‌اید؟

علی سلگی دبیرکل انجمن سنگ ایران

خوشبختانه در حوزه معدن، نیروی متخصص و کاربلد ایرانی کم نیست و به ‌ علاوه ظرفیت فنی کشور هم در این حوزه قابل قبول است، اما با این همه، این حوزه هنوز نتوانسته با این 2 بال پرواز قدرتمندی داشته باشد.

البته استفاده از این ظرفیت ‌ ها همیشه به ‌ عنوان یکی از ظرفیت ‌ های حوزه معدن موردتوجه بوده، اما برای به فعلیت درآوردن این توان بالقوه باید مقدماتی فراهم شود که به ‌ گمان من در حوزه وظایف دولت است.

به ‌ عبارت دیگر، بخشی از توان و انرژی حاکمیت معدن باید به این موضوع اختصاص پیدا کند که مقدمات و امکانات لازم را در این زمینه فراهم کند و پلتفرمی بچیند و خدماتی ارائه دهد تا راه بخش خصوصی برای حضور در رویدادهای بین ‌ المللی هموار شود و بتواند دانش و توانمندی ‌ های خود را به دنیا معرفی کند.

اگر این فرصت برای حضور شرکت ‌ های فنی، مهندسی و دانش ‌ بنیان کشور فراهم شود، کشور ما می ‌ تواند به ‌ طورقطع یکی از مدعیان ارائه دانش و خدمات به دیگر کشورها باشد و رقبا دیگر نخواهند توانست به ‌ راحتی پیروز میدان شوند.

هرچند این اتفاق در حال حاضر هم رخ می ‌ دهد، اما اندک و انگشت ‌ شمار است. اگر در شرایط موجود یک شرکت ایرانی بتواند با تکیه بر توان خود در مزایده ‌ ای بین ‌ المللی شرکت کند و به ‌ عنوان مثال برای سدسازی انتخاب شود، زیر چتر حمایتی دولت و با ایجاد پلتفرم ‌ هایی که به آن اشاره شد، این آمار ۵ برابر می ‌ شود.

روال کار در کشور ما به این ترتیب است که هر شرکتی باید دست به زانوی خود بگذارد و با اتکا به توانایی ‌ های مالی و امکاناتش در مزایده ‌ ها و مناقصه ‌ های بین ‌ المللی شرکت و در این عرصه با شرکت ‌ های قدری که بر حمایت کشورهای خود تکیه دارند، رقابت کند.

بنابراین لازم است که حاکمیت معدنی در کشور ما هم پشتیبان شرکت ‌ های داخلی باشد، در راستای معرفی توان و قدرت آنها اقدام کند و کمک و پشتیبانی خود را به ‌ ویژه در حوزه اطلاع ‌ رسانی، از آنها دریغ نکند. علاوه بر این، لازم است که برخی فعالیت ‌ ها در این حوزه مشمول معافیت ‌ های مالی شود.

این نقطه تمایز ما و به ‌ دلیل این ضعف است که وقتی وارد فضای جهانی می ‌ شویم، توان رقابتی خود را در برابر کشورهای رقیب از دست می ‌ دهیم.

همان ‌ طور که اشاره شد، کشور ما تاکنون اقدامی در راستای تسهیل و تشویق شرکت ‌ هایی که در اشل بین ‌ المللی هستند، انجام نداده است. بنابراین، شرکت ‌ ها به ‌ تنهایی خطر می ‌ کنند، گاهی وقت ‌ ها موفق می ‌ شوند و گاهی وقت ‌ ها نه. روشن است که به این ترتیب، نمونه ‌ های موفق محدود خواهند بود و توفیقات کمی در این زمینه به ‌ دست می ‌ آید و به این ترتیب در دنیا حضوری جدی ندارد. ما هنوز نتوانسته ‌ ایم خدمات فنی خود را به دنیا ارائه دهیم و توان خود را بشناسانیم.

وقتی شرکت ‌ های ایرانی در هیچ کشوری خدمات اکتشافی، استخراجی، فرآوری و امثال آن ندارند، نمی ‌ توانند در زمینه ‌ های دانش ‌ بنیان هم اعتماد آنها را جلب کنند و مدعی حل معضلات و مشکلات آنها شوند. یک شرکت دانش ‌ بنیان را در نظر بگیرید که می ‌ تواند خدمات فنی گوناگونی ارائه دهد و معضلات فنی را حل کند. این شرکت در حال ‌ حاضر حتی امکان حضور در کشور عراق را ندارد تا در یکی از پروژه ‌ های این کشور فعالیت کند، زیرا نمی ‌ تواند هم به ‌ تنهایی با انواع و اقسام مشکلات، از ویزا گرفته تا تقبل هزینه ‌ های سنگین آن کشور، دست و پنجه نرم کند و در نهایت نداند که آیا از طرف کشور خود موردحمایت قرار می ‌ گیرد یا خیر؟

اگر بخواهیم نگاه سیستماتیک داشته باشیم، باید از دولت بخواهیم پلتفرمی بچیند که شامل مجموعه ‌ ای از حمایت ‌ ها، معافیت ‌ ها، کمک ‌ های فنی و مهندسی و ارائه خدمات مشاره ‌ ای به شرکت ‌ ها باشد و توانمندی ‌ های موجود را به ‌ سوی کشورهای هدف سوق و آنها را موردحمایت جدی قرار دهد تا بتوانند برنده مناقصات بین ‌ المللی شوند.

از این رهگذر است که امیدواریم کم ‌ کم در عرصه بین ‌ المللی شناخته شوند و تجربیات جهانی آنها افزایش پیدا کنند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*