فناوری حلقه گمشده توسعه معادن
بخش معدن، یکی از کلیدیترین بخشهای اقتصادی کشور برای تحقق شعار سال و در عین حال، تشنهترین بخش به آن است. این بخش از نظر ظرفیت و ماهیت، میتواند نقشی اساسی در افزایش تولیدات کشور داشته باشد که خود بهترین راه برای عبور از رکود و مهار شرایط تورمی است. همچنین یکی از بخشهایی است که بیشترین نیاز به نیروی کار را دارد و میتواند راهکاری موثری در اشتغالزایی باشد؛ فارغ از آنکه بهدلیل پراکندگی جغرافیایی معادن و ذخایر معدنی در سراسر کشور از شرایط لازم برای گسترش عدالت اجتماعی و اقتصادی هم برخوردار است.
اما واقعیت یافتن این رویاهای شیرین وابسته به زنجیره میانی شعار سال است؛ دانشبنیان. شرکتهای دانشبنیان، رشد فناوری، افزایش نوآوری و تغییر نسل دانش فنی و تجهیزات معادن، همان چیزی است که حلقه طلایی اقتصاد کشور را کامل میکند. البته شرایط به نحوی پیش رفته که نگاه کارشناسان و فعالان معدنی به دیپلماسی کشور است تا امیدوار باشیم با بهبود روابط بینالملل و رفع تحریمها، نهتنها امکان دسترسی به بازارهای جهانی و کاهش نرخ ارز، بلکه شرایط همکاریهای فناوری و دانشبنیان هم فراهم شود. وظیفه دشواری بر عهده مسئولان و فعالان معدنی قرار داده شده اما اگر اوضاع بر وفق مراد پیش برود، نهتنها افزایش تولید و اشتغالزایی را شاهد خواهیم بود، بلکه معادنی مانند زغالسنگ نیز فرصت مدرنسازی فناوریهایشان را خواهند داشت تا ایمنی و رفاه بیشتری برای کارگران به ارمغان بیاورند.
تجربه کانادا
سنتیترین بخشهای اقتصادی و اجتماعی کانادا نیز از رشد فناوریها بینصیب نماندهاند. به گزارش صمت و به نقل از وبسایت خبری- تحلیلی بیزینس ونکوور، فناوریهای نوین به معادن ونکوور راه یافتهاند.
بنابر این گزارش، با آنکه بخش معدنی پایتخت ایالت بریتیش کلمبیا، از قدیمیترین بافتهای اقتصادی شهر است، شرکتهای آن دریافتهاند که راه کاهش هزینههای تولیدی و افزایش بهرهوری، سرمایهگذاری در فناوریهای نوین است.
در این میان، شرکت اکتشافی اینتگرا گلدکورپ که یکی از شرکتهای معدنی تازهکار ونکوور بهشمار میرود، برنامه خود را سرمایهگذاری بر رویکردهای با فناوری بالا برای شناسایی ظرفیتهای جدید معدنی در پروژه کنونی طلای خود در شهر کبک تعیین کرده است.
مدتی پیش این شرکت یک میلیون دلار جایزه برای گروههای گوناگون زمینشناسی و دانشمندان کامپیوتر تعیین کرد تا بتوانند با بررسی دادههای ۷۵ سال گذشته ۲ معدن قدیمی کانادا، بهترین مناطق را برای اکتشافات بعدی، هدفگذاری کنند.
این طرح، کارشناسان و دانشمندان گوناگون را از سراسر جهان به چالش کشیده و آنها را برای همکاری ترغیب کرده است. (روش کمک گرفتن از کارشناسان مختلف، برونسپاری جمعی نامیده میشود و استفاده از آن در معادن در حال افزایش است.) شرکت دانشبنیان ماینسنس ونکوور هم بهتازگی نخستین پروژه آزمایشی تجاری خود را به پایان رسانده تا نشان دهد چگونه فناوری جدید حسگرهای آنها میتواند درآمدهای یک معدن را از ۲۰ میلیون دلار در سال به ۲۰۰ میلیون دلار
برساند. یک شرکت دانشبنیان ونکووری دیگر هم فناوریهای پوشیدنی را با اینترنت اشیا مرتبط کرده تا یک ساعت هوشمند برای کارگران شاغل در معادن زیرزمینی بسازد.
با استفاده از این ساعت، دادههایی آنی به سطح زمین مخابره و نقشهای سهبعدی از موقعیت آنها در زیر زمین ترسیم میشود تا تمام مشکلات احتمالی در مسیر آنها زیر نظر گرفته شود.
نوآوری، ضرورت امروز
استیو دییانگ، مدیرعامل ۳۲ ساله انتگراگلد میگوید: «بسیاری از مردم، نوآوری را بهچشم یک هزینه میبینند. شما مجبور هستید میلیونها دلار صرف پژوهش و توسعه کنید.
با این حال، برای ما نوآوری بسیار مهم و یکی سودآورترین سرمایهگذاریهاست. ما باید این ایده را که نوآوری تنها یک هزینه است، از بین ببریم.
نوآوری میتواند بهتدریج هزینههای صرف شده خود را جبران کند.» برونسپاری جمعی برای تحلیل دادههای زمینشناسی یکی از روشهایی است که از گلدکورپ تقلید میشود.
این روش در سال ۲۰۰۰ در این شرکت کانادایی اجرا شد. گلدکورپ در این سال، دادهها و اطلاعات زیادی از معدن «دریاچه سرخ» خود را (در ایالت انتاریو) در اختیار عموم قرار داد تا با استفاده از راهکارهای مردم بتواند ظرفیت محدوده معدنی خود را بهینه کند. با این حال، تفاوتی بین شیوه اجرای چالش برونسپاری جمعی گلدکورپ و گلدراش وجود دارد. اکنون زمینشناسان، ابزارهای لازم برای اظهارنظر و پیشبرد کار خود را در اختیار دارند که در سال ۲۰۰۰ در دست نبود.
زمینشناسان امروز میتوانند از محاسبات ابری، یادگیری ماشینی، واقعیت مجازی، چارچوبهای برونسپاری جمعی و رسانههای اجتماعی استفاده کنند تا بهرهوری کاری خود را بالاتر ببرند.
افزایش ۱۰ برابری درآمدها
در همین زمان که شرکتهایی مانند اینتگرا، معادن جدیدی را به چرخه تولید اضافه میکنند، برخی از ابزارهای فناوری پیشرفته هم به کمک معدنکاران کنونی میآیند. فناوری حسگری که شرکت ماینسنس معرفی کرده، به همراه نرمافزار پشتیبان آن، این اجازه را به شرکت معدنی میدهد تا فرآیند مرتبسازی و فرآوری معدنی را بهینه کرده و از فرآوریهای غیرضروری کانسنگهای کمعیار جلوگیری کند.
این فناوری همچنین این امکان را فراهم میکند تا با ارزیابی باطلههای معدنی، فلزات ارزشمند موجود در آنها را شناسایی کرده و مانع از اتلاف احتمالی آنها شود. البته فقط مداخله سختافزار باعث چنین پیشرفتهایی نمیشود.
ماینسنس، یک روش تحلیل داده مبتنی بر «بزرگدادههای صنعتی» هم طراحی کرده که امکان پردازش دادهها را به صورت آنی و بدون اتلاف وقت فراهم میکند.
با چنین بهبودهایی، ادعای افزایش ۱۰ برابری درآمدهای سالانه یک شرکت معدنی، دور از ذهن نیست.
شرایط اثرگذاری دانشبنیانها
شرکتهای دانشبنیان میتوانند به بهبود عملکرد بخش معدن کمک زیادی کنند اما اثرگذاری آنها بستگی به عوامل گوناگونی است.
این موضوعی است که سیداحمد مشکانی، فعال معدنی و مدرس دانشگاه در گفتوگو با صمت عنوان کرد. وی توضیح داد که کنار هم جمع شدن عدهای جوان علاقهمند و خوشایده بهتنهایی نمیتواند به نتیجهای مطلوب بینجامد. این استاد دانشگاه با استناد به پژوهشی که خود انجام داده، بیان کرد که موفقترین شرکتهای دانشبنیان آنهایی بودهاند که ترکیب دانش و تجربه آنها به چشم میخورد.
بهعبارت دیگر، میانگین سنی 50 و مدیری قوی و باتجربه که زیر و بم بخش معدن را دیده باشد، در کنار جوانانی پرانرژی و مجهز به دانش روز دنیا باعث حصول نتیجه مدنظر میشود.
مدیر ارشد گروه معدنی و بازرگانی زرمش اضافه کرد که فارغ از مشکلات دیگری مانند نیاز به سرمایهگذاریهای بلندمدت و صبر و حوصله زیاد، مسئله مهم دیگر، تحریمهای بینالمللی است.
شرکتهای دانشبنیان هر قدر هم دانش و اطلاعات داشته باشند، نیازمند همکاریهای فنی و علمی بینالمللی هستند.
آنها باید به رصد فعالیتهای سایر شرکتهای مشابه در کشورهای دیگر بپردازند و اگر تجربه یا دانشی فراتر از تجربه خویش یافتند، آن را به دست آورند. با این حال، متاسفانه در حال حاضر بهدلیل تحریمهای بینالمللی چنین ارتباطات و همکاریهایی کمتر دیده میشود.
مزایا و معایب معادن سنتی
وابستگی به نیروی انسانی و فقدان دانش و تجهیزات مدرن از عواملی است که منجر به پایین بودن سطح بهرهوری معادن زغالسنگ شده است.
حجتالله دریانی، مدیرعامل شرکت زغالسنگ نگین طبس در گفتوگو با صمت درباره برنامه این شرکت برای تغییر فناوری و کاهش وابستگی به نیروی انسانی بیان کرد: این مسئله را نمیتوان تکبعدی بررسی کرد.
در حالحاضر، بهدلیل سنتی و کارگرمحور بودن معادن زغالسنگ کشور، ۶۰ درصد از بهای تمامشده محصولات را هزینه حقوق و دستمزد شامل میشود. این ویژگی به معنای پایین بودن بهرهوری و هزینههای بالاست که خود به محدودیت توان رقابت فعالان بازار میانجامد. البته مزیت آن، نقش پررنگ معادن زغالسنگ در اشتغالزایی و کمک به بهبود عدالت اجتماعی و اقتصادی است.
دانشبنیان کردن معادن
دریانی افزود: استفاده از فناوریها و تجهیزات بهتر بهویژه در معادن زغالسنگ ایران باعث کاهش هزینهها و بهطور همزمان افزایش ایمنی و رفاه کارگران خواهد شد. با این حال، بهدلیل مشکلات گوناگونی مانند مشکل زنجیره تامین و وابسته بودن تغییر فناوری به بازارهای بینالمللی و نرخ برابری ارز مناسب نمیتوان تصمیم خاص اتخاذ کرد. بهجز آنکه ویژگیهای خاص کشور مانند رگهای بودن ذخایر زغالسنگ و عمق زیاد آنها نسبت به ذخایر مشابه سایر کشورها باعث شده امکان معدنکاری روباز یا استفاده از بسیاری از تجهیزات مدرن نباشد.
مدیرعامل شرکت زغالسنگ نگین طبس توضیح داد: فارغ از تحریمها و مشکلات کنونی در روابط بینالملل باید به این موضوع هم توجه کرد که قیمتهای داخلی زغالسنگ فقط ۳۰ تا ۴۰ درصد قیمتهای جهانی هستند و از اینرو فعالان داخلی توانایی مالی کمتری هم نسبت به همتایان خارجی خود دارند. بهجز این مشکلات، تغییر نسل فناوری به معنای کاهش اشتغال هم هست و باوجود تمایل معدنکاران به این تغییر، در حال حاضر اولویت دولت و کشور بر اشتغالزایی و کارگرمحور بودن بخشهای اقتصادی است؛ هرچند در نهایت ناگزیر به تغییر فناوری هم خواهیم بود.
سخن پایانی
علم و فناوری، حلقه گمشدهای است که میتواند تولید ناخالص و وضعیت اشتغال کشور را بهبود بخشد. در این میان، امید میرفت در شرایط مبهم مذاکرات برجام و تحریمهای بینالمللی، شرکتهای دانشبنیان بتوانند محدودیتها را جبران کرده و کشور را به سمت خودکفایی و رونق از درون پیش ببرند. با این حال، آنطور که کارشناسان و فعالان معدنی اعتقاد دارند، به نظر میرسد اوضاع به همین سادگی هم نیست.
به گفته کارشناسان، اگر بنا بر خرید دانش و فقط انتقال دانش، تخصص، مهارتهای فنی و تجهیزات و ماشینآلات از کشورهای غربی بود، تحریمها و نرخ برابری ارز مشکلساز میشدند. اما به عقیده آنها، حتی تلاش برای کسب دانش و ارتقای علمی نیز باوجود مزایای بیشتر نسبت به واردات صرف فناوری، بدون تعاملها و همکاریهای بینالمللی نتیجه چندان درخشانی نخواهد داشت. حتی در این حالت نیز بیشترین منافع زمانی به بخش معدن و سپس به کل اقتصاد کشور میرسد که شرکتهای دانشبنیان بتوانند از تجربیات و دانش همتایان خارجی خود استفاده کنند.