نقش لجستیک در تجارت خارجی
الناز میاندوآبچی- عضو موسسه مطالعات و پژوهشهای بازرگانی
تجارت خارجی یکی از ارکان مهم اقتصادی هر کشوری است. آنچه که از توسعه تجارت خارجی به ذهن متبادر میشود، افزایش حجم و ارزش صادرات غیرنفتی و البته مدیریت واردات کالا به کشور است، اما سیاستهای توسعه تجارت بهتنهایی نمیتواند در تحقق اهداف مورد نظر موثر واقع شود. در واقع براساس مطالعات جهانی، ناکارآمدی مبادلات تجاری در کشورهای در حال توسعه، خود مانع بزرگی بر سر راه جهانی شدن آنهاست. برای تحقق یک مبادله تجاری، عوامل متعددی باید بهدرستی و بهطور مطلوب عمل کنند. این عوامل طیف وسیعی از مولفههایی چون تشریفات و رویههای صادرات و واردات، خدمات تجاری اعم از حملونقل، بانک، بیمه، زیرساختهای فناوری اطلاعات، زیرساختهای حملونقل و لجستیک، گمرکات و نظایر آن را در بر میگیرند. ناکارآمدی در هر یک از عوامل فوق میتواند بهطور مستقیم در زمان و هزینه انجام تجارت تاثیرگذار باشد.
بهمنظور رفع موانع موجود بر سر راه کارآمدی مبادلات تجاری، مبحثی تحت عنوان تسهیل تجارت و حملونقل بینالملل توسط سازمانهای بینالمللی معرفی شده است. این موضوع بهنوعی تمامی اقدامات و برنامهریزیهایی را که برای کاهش هزینه و افزایش سرعت مبادلات تجاری موردنیاز هستند در بر میگیرد. گرچه تسهیل حملونقل خود جزوی از تسهیل تجارت محسوب میشود، بهجهت اهمیت فوقالعاده و ماهیت مستقل آن اغلب همسطح تسهیل تجارت در نظر گرفته میشود.
در واقع یکی از عوامل موفقیت تجارت خارجی، وجود زنجیرههای کارآمدی از عملیات و زیرساختهای لجستیک و حملونقل از مبدا تا مقصد است. این زنجیرهها شامل مولفههایی هستند که در هماهنگی با یکدیگر، جریان کالا را از نقطه مبدا به مقصد ممکن میسازند. یک گروه از این مولفهها زیرساختهای حملونقل و لجستیک اعم از شبکههای جادهای، ریلی، هوایی و دریایی و پایانههای اتصالدهنده آنها هستند. گروه مهم دیگر، هابهای لجستیکی به عنوان مکانهایی برای دریافت، ذخیرهسازی، ادغام و ارسال کالا و در کنار آن ارائه انواع خدمات لجستیکی پیشرفته هستند. زیرساختها باوجود خدمات حملونقل و لجستیک کامل میشوند که طیف وسیعی از خدمات حملونقل جادهای، ریلی، دریایی، هوایی، فورواردری، انبارداری، خدمات لجستیک طرف سوم، خدمات ارزش افزوده لجستیکی و نظایر آن را شامل میشوند. ارائه خدمات توسط کسبوکارهای مرتبط با حملونقل و لجستیک از طریق زیرساختهای فوق، بهواسطه وجود قوانین و رویههای مناسب و کارآمد ممکن میشود؛ بنابراین قوانین و رویههای ارائه خدمات حملونقل و لجستیک، انجام عملیات مرتبط در زیرساختها، بیمههای مرتبط و... را نیز میتوان به عنوان گروه سوم مولفهها در نظر گرفت.
برای ایجاد زنجیرههای کارآمدی که در سطور فوق به آن اشاره شد، لازم است کلیه مولفههای تشکیلدهنده بهطور هماهنگ توسعه یافته و موانع موجود در آنها رفع شود. در این راستا دو مسئله اساسی باید در نظر گرفته شود؛ در وهله اول برخورداری از تمامی زیرساختها و خدمات پیشرفته مورد نیاز مدنظر است و در وهله دوم یکپارچه و هماهنگ شدن زیرساختها، خدمات و قوانین و رویهها با یکدیگر برای کاهش هزینه و زمان عملیات لجستیک و زنجیره تامین و رفع گلوگاههای موجود.
نگاهی به وضعیت کشورمان در حوزه لجستیک و حملونقل برای تجارت خارجی، این مسئله را آشکار میکند که اصولا برخی مولفههای مهم و حیاتی مرتبط با این موضوع در کشور تقریبا غایب هستند. پایانههای حملونقل ترکیبی برای انتقال کالا بین شبکههای جادهای، ریلی، دریایی و هوایی که بتوانند دو یا بیشتر این شبکهها را به یکدیگر متصل کنند تقریبا وجود ندارند. از طرف دیگر هنوز هیچ هاب لجستیکی در کشور توسعه نیافته است. هابهای لجستیکی بسته به نوع و سطح جغرافیایی ارائه خدمات در انواع مختلف طبقهبندی میشوند که البته باید پایانه حملونقل ترکیبی را بهعنوان جزوی از ساختار خود داشته باشند. در این زمینه بنادر خشک، مراکز لجستیکی بینالمللی و شهر لجستیک مهمترین هابهای لجستیکی با قابلیت ارائه خدمات در سطح بینالمللی هستند. تلاش برای ایجاد نخستین بندر خشک کشور در ایستگاه آپرین در نزدیکی تهران دهههاست که به نتیجه نرسیده و باوجود تامین برخی زیرساختها موانع جدی در راهاندازی آن وجود دارد. ایجاد سایر هابهای لجستیکی گرچه در برنامه پنجم توسعه مد نظر قرار گرفت اما اقدام جدی برای تحقق آن صورت نگرفت. لازمه بکارگیری پایانههای ترکیبی و هابهای لجستیکی، وجود خدمات حملونقل چندوجهی و خدمات لجستیک طرف سوم است. ضوابط فعالیت این نوع کسبوکارها و ارائه خدمات مرتبط در کشور ما وجود نداشته و در نتیجه این خدمات در کشور هنوز رسما تعریف نشدهاند.