وجود مدارس غیردولتی در کشور ضروری است
محمد ناصری_ کارشناس تکنولوژی آموزشی
اساس شکلگیری مدارس غیرانتفاعی ارائه خدمت و امکانات بیشتر در ازای دریافت هزینه از والدین است. در واقع زمانی که وزارت آموزش و پرورش به این نتیجه رسید که نمیتواند برخی از امکانات را در اختیار دانشآموزان قرار دهد، به متولیان امر اختیار داد که در قالب مدارس غیردولتی و بهازای دریافت هزینه و براساس اصول و معیارهای آموزش و پرورش آن امکانات را به دانشآموزان ارائه دهد. بر این اساس طبق قانون فعالیت مدارس غیرانتفاعی در نظام آموزش و پرورش کشور ضروری است، اما برخی منتقدان با نگرش سوگرانه به فعالیت این مدارس نگاه میکنند؛ مگر جز این بود که مدارس غیردولتی موفق، در همهگیری کرونا کارنامه مثبتی از خود بهجای گذاشتند؛ اگر نگاه بدبینانه به هر رویکرد جدیدی داشته باشیم، نمیتوانیم کاری از پیش ببریم.
باتوجه به اینکه آموزش مدارس در 2 سال همهگیری کرونا بر بستر مجازی بود و تجربه استفاده از ابزارهای فناورانه در بیشتر مدارس برای بیشتر دانشآموزان رخ داد، امروز بیشتر از هر زمان دیگری نیازمند محصولات فناورانه دانشبنیانهایی هستیم که در عرصه آموزش فعالیت میکنند. در واقع اکنون زمانی است که محصولات شرکتهای دانشبنیان میتوانند بیشتر از هر زمان دیگری به درد فضای آموزشی کشور بخورند. نگرش لوکسنگاران نسبت به استفاده از دستاوردهای دانشبنیانها در فضای آموزشی میتواند ناشی از نگاه اقتصادی برای بهرهبرداری بیش از حد معین برخی صاحبان مدارس غیردولتی یا حتی مدیران ادارات کل باشد، چرا که فعالیت دانشبنیانها لوکس و پرهزینه نیست.
بیشتر مدارس بهویژه مدارس دولتی باید از محصولات دانشبنیانها بهرهمند شوند، چرا که ۹۰ درصد مدارس کشور دولتی است. مشکلی که وجود دارد، این است که برخی تصور میکنند استفاده از محصولات شرکتهای دانشبنیان در آموزش یک اقدام لوکس است. در حالی که به اعتقاد من این دستاوردها باید در کل فضای آموزش و پرورش کشور مورداستفاده قرار بگیرد و نباید نگاه لوکسانگارانه بهاستفاده محصولات دانشبنیانها در مدارس داشت. در واقع با هدف تحول تکنولوژی آموزشی باید این محصولات در تمامی مدارس بهکار گرفته شود. در کل اگر فرآیندی در آموزش و پرورش بهصورت قانونی در نظر گرفته میشود، بستر اجرایی آن هم باید فراهم شود. اگر دانشبنیانها را بهرسمیت میشناسیم، باید از توان آنها نهایت استفاده را در راستای تحول تکنولوژی آموزشی ببریم. باتوجه به اینکه تعداد دانشبنیانهای فعال در عرصه آموزش زیاد هم نیستند، میتوان بهمیزان فایده آنها بهتر پی برد. در واقع اگر دانشبنیانی فعالیت موثری دارد که میتواند بهبهبود فرآیند آموزشی کمک کند، بهطورقطع موردتوجه و بازخورد فضای آموزشی کشور قرار میگیرد، بهشرطی که عرصه برای توسعه آن فراهم باشد. بهاعتقاد من باید خلأ و جای خالی بخشهایی که دانشبنیانها میتوانند در آن موثر باشند، از سوی سازمانهای مربوطه مشخص شود و لازم است فناوران عرصه آموزش بدانند که نیاز بازار هدف چیست تا محصولی موردنیاز را طراحی و تولید کنند.
بهاعتقاد من باید اطلاعرسانی بیشتری درباره نوع ارتباط دانشبنیانها با آموزش و پرورش انجام گیرد. اگر وزارت آموزش و پرورش شورایعالی آموزش و پرورش استفاده از یک فرآیند فناورانه را تایید کردند، دیگران باید در اجرای آن کوشا باشند. مدیر مدرسه میتواند در پذیرش یک ساختار فناورانه و کاربرد آن در مدرسه اعمالنظر کند و پس از بررسی انتخاب کند که از چه پلتفرمی باید در مدرسه تحتنظارت خود بهره گیرد، اما تمام این فرآیند باید در راستای اجرای تحول تکنولوژی آموزشی باشد نه آنکه فقط به برخورد سلیقهای بینجامد، اما اینکه بخواهند نسبت به تمامی ابزارهای فناورانه در راستای توسعه تکنولوژی آموزشی موضع شخصی بگیرند و با آن مخالفت کنند، موردپذیرش نیست. بهاعتقاد من باید از تجربهای که در حملونقل شهری داریم، استفاده کنیم. زمانی بود که تنها آژانسها بهعنوان تاکسی شخصی در اختیار مردم قرار داده میشد؛ اما نرمافزارها و پلتفرمهای مبتنی بر فناوری تحول زیادی را در این عرصه بهوجود آوردند و دسترسی شهروندان به تاکسیهای شخصی را چندینبرابر و قابلدسترستر کرد. برد این فرآیند آنجایی بود که رقابت بین چند شرکت دانشبنیان درگرفت و چند پلتفرم همزمان بهفعالیت پرداختند. بهاعتقاد من در فضای آموزشی هم باید چنین اتفاقی رخ دهد. وجود رقابت در بین شرکتهای دانشبنیان بهنفع مردم تمام میشود، چرا که هزینه کمتری را بر دوش آنها میگذارد. در این شرایط دانشبنیانها تلاش میکنند آن ابزار فناورانهای که افزون بر کارآیی، ارزانتر تمام میشود را انتخاب کنند. در کل وقت آن رسیده است که دانشبنیانها یک پایه تحول در تغییر و دگرگونی تکنولوژی آموزشی در فضای آموزش و پرورش کشور باشند.