تغییرات بزرگ در معادن کوچک
روشن است که معادن کوچکمقیاس مسائل و چالشهای خاص خود را دارند.
این موضوعی است که در تمام مباحث از اکتشاف، استخراج گرفته تا تامین زیرساختها و راهاندازی اقتصادی معدن باید در نظر گرفته شود. اما برای حل چالشهای این حوزه چه باید کرد؟ آیا دولت باید مستقیم پا به میان گذارد و صنایع و معادن را موردحمایت قرار دهد؟ این رویکردی است که برخی فعالان این بخش از دولت انتظار دارند، اما کارشناسان مستقل بر این باورند که انتظار حمایت از بخش دولتی به این معنا است که درآمدهای نفتی خرج بخش معدن شود. در واقع، دولتها نباید حمایت ویژهای از هیچ صنعتی داشته باشند، اما هزینهکرد برای توسعه زیرساختهای کشور، فارغ از اینکه بخش معدن از آن استفاده کند یا بخش کشاورزی یا صنایع دیگر، جزئی از وظایف ذاتی دولتها است. همینطور مواردی مانند حذف قوانین و مقررات دستوپاگیر، ایجاد امنیت و ثبات سرمایهگذاری، تسهیل تامین تجهیزات و... از دیگر وظایف دولتهاست.در گزارش امروز صمت که بهمناسبت روز حمایت از صنایع کوچک تهیه شده است، نظرات مهدی کرباسیان، کارشناس اقتصادی و رئیس پیشین هیاتعامل ایمیدرو و احسان پیری، فعال معدنی و رئیس خانه صنعت و معدن جوانان ایران را در این زمینه میخوانیم.
نگاهی به معادن پیر و جوان ایران
مهدی کرباسیان ـ کارشناس اقتصاد و رئیس پیشین هیاتعامل ایمیدرو: با اکتشافاتی که طی سالهای مختلف انجام گرفته و استخراج و بهرهبرداری از منابع، میتوان گفت در کشور ما جز مواردی که همه میشناسیم، معادن بزرگمقیاس دیگری وجود ندارد و کشفیات جدیدی هم انجام نشده است. بهعبارت دیگر، معادن بزرگی که درحالحاضر در مرحله استخراج و بهرهبرداری قرار دارند، که شاید آخرین نمونه آن معدن سرب و روی مهدیآباد باشد، در نیمه عمر یا مراحل پایانی آن هستند و قریب به اتفاق معادنی که در کشور یک میلیون و ۶۰۰ هزار کیلومترمربعی ایران وجود دارد، معادن کوچک یا متوسطمقیاس است؛ اما نکته اینجاست که اگر ذخایر این معادن تجمیع شود، مقادیر قابلتوجهی خواهد شد، بنابراین توجه به این حوزه ضروری است.
چالشهای کوچکمقیاسها
بدیهی است مشکلاتی که معادن کوچکمقیاس با آن دستوپنجه نرم میکنند، با معادن بزرگ تفاوتهایی اساسی دارد که مهمترین آنها عبارت است از: صرفه اقتصادی اندک، محدودیت دسترسی به امکانات و زیرساختها، وجود معارضان محلی، مشکلات عدیده با سازمانهایی مانند محیطزیست، هزینههای گزاف اکتشافی و بهرهبرداری و...، بنابراین نیاز است که توجه ویژهای به این حوزهها مبذول شود. بنابراین حمایت از معادن کوچک و متوسط جزو مواردی است که باید موردتوجه ویژه دولتها قرار گیرد و با تسهیلگری مسیرهای رفع مشکلات هموار شده و سیاست تجمیع معادن کوچکمقیاس در دستور کار قرار گیرد.
موهبتی که مغفول ماند
کشور ما با همه عقبماندگیهایی که در حوزه اکتشاف دارد، از موهبت وجود ذخایر متعدد و قابلتوجه و معادن خوب و متنوع برخوردار است که میتواند نقش موثری در اقتصاد کشور داشته باشد؛ از اینرو، توجه به معادن کوچکمقیاس میتواند نقش موثری در اقتصاد کشور داشته باشد. بهخاطر دارم در سالهایی که مسئولیت سازمان ایمیدرو را برعهده داشتم، ذخایر معدن طلای موته رو به پایان بود و میزان عیار آن هم با کاهش قابلتوجهی روبهرو شده بود، بنابراین مدیریت وقت این معدن تلاش کرد از معادن کوچک و متوسطی که در استان اصفهان و استانهای اطراف بود، خاک خریداری کند و با این سیاست، هم تولید افزایش پیدا کرد و هم آن معادن کوچک به بهرهبرداری رسید و فعالیت آنها اقتصادی شد. این کار بعدا در شرکت ملی انجام شد و تعدادی از معادن سنگآهن هم در کرمان موردبهرهبرداری شرکت گلگهر قرار گرفت. به این ترتیب، با فعال شدن معادن کوچک، علاوه بر اینکه سرمایههای ملی مورداستفاده قرار میگیرد، تاثیر اقتصادی قابلتوجهی در جامعه اطراف معدن هم ایجاد میشود و رشد و پویایی آن مناطق را بهدنبال میآورد و زمینه اشتغال محلی فراهم میشود.
فقدان چشمانداز بلندمدت
معادن کشور، چه کوچک و چه بزرگ با چالشهای زیادی دستوپنجه نرم میکنند. نخستین و مهمترین چالش این است که هنوز سیاست منسجم و بلندمدتی برای حوزه معدن و صنایعمعدنی تهیه نشده و بهویژه در چند سال اخیر، با تغییرات مکرر قوانین و مقررات حوزه معدن و صنایعمعدنی، مشکلات متعددی ایجاد شده است.
از مشکلات عمومی این حوزه میتوان به کمتوجهی به حوزه اکتشاف، کمبود و فرسودگی ماشینآلات معدنی، نبود زیرساختهای مناسب از تامین انرژی گرفته تا حملونقل، مشکلات محیطزیستی و... اشاره کرد. شواهد حاکی از آن است که در سالهای اخیر سرمایهگذاری لازم در حوزه نوسازی ماشینآلات و تجهیزات معدنی نشده است. استفاده از ماشینآلات قدیمی خواهناخواه نرخ تمامشده فعالیتهای معدنی را بالا میبرد. همچنین از مشکلات اختصاصی معادن کوچک میتوان به کمبود نقدینگی اشاره کرد که مجموع موارد یادشده عرصه را برای فعالیت در این حوزه روزبهروز تنگتر میکند.
جزو اولویتها نیست
هر دولتی با هر سیاست و سلیقهای، مسئول حمایت از اقتصاد و توسعه کشور و رفاه مردم است. اما به نظر میرسد دولتها طی این سالها وظیفه اصلی خود در حوزه معدن و صنایعمعدنی را آنطور که باید انجام ندادهاند. این حوزه باید جزو اولویتهای تصمیمگیران باشد. بدون شک معادن و صنایع کوچک یا SME ها بدون حمایت دولتها توان توسعه را ندارند. اگر بپذیریم ایران جزو کشورهای در حال توسعه است، برای رسیدن به پیشرفت باید توجهی ویژه به معادن و صنایع کوچک شود.
آشنایی با کوچکمقیاسها
احسان پیری ـ رئیس خانه صنعت و معدن جوانان ایران: برای ارزیابی و تقسیمبندی معادن چندین روش مختلف وجود دارد که یکی از آنها با قابلیت استفاده همگانی و بدون نیاز به متخصص ارزیابی، ردهبندی پیشنهادی سازمان ملل متحد است. براساس این ردهبندی که سیستم سادهای دارد، میتوان ذخایر مواد معدنی و سوختهای جامد را باتوجه به عوامل اقتصادی بازار ردهبندی کرد. اصطلاحاتی مورد استفاده در این روش، قابلمقایسه و جایگزینی است و همین سبب میشود گزارشهای این روش فراگیر و آسان باشد و در روابط مربوط به جذب سرمایهگذار، امور بانکی و... معمولا مورداستفاده قرار گیرد.
روشهای نو و کهنه
روش دیگر ارزیابی و تقسیمبندی معادن، ردهبندی اطلاعات اکتشافی منابع و ذخایر معدنی CMMI است که بیشتر برای حوزه تخصصی به کار میرود و از سوی کسانی مورداستفاده قرار میگیرد که در این حوزه صلاحیت دارند. روش بعدی، ردهبندی ذخایر و منابع به روش روسی است. اگر به تاریخچه معادن ایران نگاه کنیم، نخستین معادن بزرگ ایران مانند معادن سنگآهن و زغالسنگ را کارشناسان روسی اکتشاف کردند؛ برای همین، تقسیمبندی ذخایر براساس ردهبندی روسی رواج بسیاری دارد و اصطلاحات ذخایر قطعی، احتمالی و ممکن یا ذخایر گروه A ، B و C از این زمان بهجا مانده است. بعد از اینکه معادن مس فعال شد و شرکتهای اروپایی هم وارد حوزه معادن ایران شدند، ردهبندی CMMI که براساس استاندارد جورک بنا نهاده شده است، مورد استفاده قرار گرفت که درحالحاضر بیشتر شرکتهای مشاور زمینشناسی و معدنی بهعلت جامع بودن و کاربردی بودن این سیستم از آن استفاده میکنند.
تقسیمبندی عرفی
اما معمولا معادن کوچکمقیاس در کشور ما براساس شرایطی عرفی تعریف میشوند. بهطورکلی ما ۱۲ معدن بزرگمقیاس داریم و مابقی معادن، در مقیاس کوچک و متوسط هستند. فعالان معدنی معتقدند در دولت گذشته، توجه زیادی به معادن کوچکمقیاس نمیشد و تصور بر آن بود که تنها باید در اشل جهانی کار کنیم. بهاینترتیب، کملطفیهایی در حق معادن کوچکمقیاس صورت گرفت و موجب نادیده گرفتن این حوزه و نیازهای آن شد و درنهایت حمایتهای لازم در این حوزه محقق نشد.
بهرهبرداری سنتی و اشتغال
قریب به ۸۰ تا ۸۵ درصد معادن فعال در کشور ما در دسته کوچکمقیاس قرار میگیرند. معادن کوچکمقیاس بهصورت سنتی مورد بهرهبرداری قرار میگیرد و تکنولوژی و امکانات مدرن در آن چندان جایی ندارد. با این همه بهجرأت میتوان گفت هریک از آنها شاید تا ۱۰ برابر معادن بزرگ اشتغال ایجاد میکنند. بهعبارت دیگر، نقش بسیار پررنگی در اشتغالآفرینی دارند و علاوه بر این، بهعلت پراکندگی جغرافیایی آنها، فرصتهای اشتغال را در گستره ایران منتشر میکنند و به این ترتیب، افراد محلی در دورترین نقاط کشور هم میتوانند در این معادن مشغول کار شوند که در رونق اقتصادی مناطق دورافتاده موثر خواهند بود.
بیتوجهی ریشهدار
یکی از مسائل خاص معادن کوچکمقیاس، مشکل تامین نقدینگی آنها است و از اینرو قادر به تامین بسیاری از زیرساختها از احداث جاده گرفته تا زیرساختهای تامین برق و تاسیسات زیربنایی و... نیستند. بیتوجهی ریشهدار عدم تامین زیرساختها ادوار گذشته، آسیبهای فراوانی به بار آورده است و بسیاری از معادن به تعطیلی کشیده شده است. از دیگر چالشهای معادن کوچک معضل کمبود یا فرسودگی ماشینآلات معدنی است. اغلب این معادن با ماشینآلات فرسوده و از رده خارجشده فعالیت میکنند که هزینه تولید آنها را بهشدت افزایش میدهد. البته بهتازگی مانعزداییهایی اتفاق افتاده و واردات ماشینآلات تاحدودی تسهیل شده است. از مشکلات مهم دیگر کمبود سرمایه در گردش این معادن است. این معضلی است که فعالان این بخش را بهمعنای واقعی در مضیقه قرار داده و این معضل بزرگ را نظام بانکی برای فعالان معدنی ایجاد کرده است و باوجود همه پیگیریهای انجامگرفته، همچنان بانکها از پذیرش پروانههای معدنی بهعنوان وثیقه سر باز میزنند. از دیگر مشکلات بزرگ این معادن، معارضان محلی است که در کار تولید اخلال ایجاد میکنند. رفع این چالش، نیازمند فرهنگسازی و تغییر نگرش تدریجی جامعه است تا تغییرات اساسی اتفاق بیفتد، اما چنین اتفاقی تا امروز، بیش از انگشتان یک دست، رخ نداده است و برنامهای هم در این زمینه وجود ندارد. در معادن بزرگ در ابتدای کار، تمامی فعالیتهای اکتشافی انجام میگیرد و ذخیره ارزیابی میشود، اما معادن کوچکمقیاس برای جلوگیری از افزایش هزینه، اکتشافات تکمیلی، بهروز و متقنی ندارند. بنابراین، وقتی شروع به کار میکنند، بهتدریج به ذخایر و منابع جدیدی دست پیدا میکنند و براساس آن پیش میروند که بر ادامه فعالیت معادن کوچکمقیاس بسیار اثرگذار است. اهمیت معادن کوچکمقیاس کمتر از معادن بزرگ نیست، زیرا این معادن پراکندگی زیادی در سطح کشور دارند و معمولا در مناطق دورافتاده واقع شدهاند، پس میتوانند اشتغال را با خود به دورترین مناطق ببرند.
به گفته فعالان معدنی اقدامی که دولت میتواند برای احیای آنها انجام دهد، این است که براساس نوع ذخیره، کانسار و بافت ماده معدنی خوشههای فرآوری در مراکز استانها یا محلهایی که به زیرساختهای موردنیاز دسترسی دارند، تشکیل دهد. دیگر اینکه معادن کوچکمقیاس ذخایر کم یا عیار قابلتوجیهی ندارند، اما اگر بتوان آنها را تجمیع کرد، صرفه اقتصادی پیدا خواهند کرد و امکان ادامه فعالیت آنها بیشتر خواهد شد. بهتازگی نیز با فعال شدن شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها، امکان استفاده از این فرصت بیش از پیش فراهم شده است.
راهاندازی هاب معدنی
میتوان با دانستن اطلاعات معادن کوچکمقیاس در مناطق دورافتادهای مانند جنوب استان خراسانجنوبی یا در سیستانوبلوچستان، هاب معدنی ایجاد کرده و بازار خوبی را برای منطقه و برای معادن کوچک پدید آورد که تا امروز چنین اتفاقی رخ نداده است. این وظیفه برعهده دولت است که با جمعآوری و بروزرسانی اطلاعات و ایجاد فرصت برای فعالتر شدن شرکتهای دانشبنیان و استارتآپها، امکان بازاریابی برای مواد معدنی حاصل از معادن کوچکمقیاس منطقه را فراهم کند تا هم رونق اقتصادی در منطقه ایجاد شود و هم با تجمیع مواد معدنی تولیدشده در معادن کوچکمقیاس، منبع قابلاعتمادی برای تغذیه صنایع ایجاد شود که اگر چنین اتفاقی رخ دهد، هم معادن کوچکمقیاس رونق میگیرند و هم شکوفایی اقتصادی و ایجاد زمینه اشتغال در منطقه بهوجود خواهد آمد.
جذب سرمایههای خرد
ایجاد جذابیت برای سرمایهگذاری افراد محلی در توسعه معادن کوچکمقیاس، یکی دیگر از اثرات مهم هابهای معدنی است. بهعبارتسادهتر، سرمایههای خرد هم میتوانند اثر تجمعی قابلتوجهی بر رشد معادن کوچکمقیاس داشته باشند و در نتیجه ساکنان محلی با مشاهده ایجاد رونق اقتصادی و پدید آمدن فرصتهای شغلی از راهاندازی معادن استقبال میکنند و بحث فرهنگسازی خودبهخود اتفاق میافتد. خلاصه اینکه با تمهیداتی از این دست مواهب معدن به همه نقاط کشور خواهد رسید و زندگی و سطح رفاه مناطق دورافتاده، متاثر از فعالیت معادن کوچکمقیاس ارتقا پیدا خواهد کرد.
سخن پایانی
معادن کوچکمقیاس توان چانهزنی و تاثیرگذاری سیاسی و اجتماعی بالایی ندارند و معمولا قربانی سیاستهایی میشوند که برای مدیریت معادن بزرگ اعمال میشود. با این حال، نمیتوان انتظار داشت که در کوتاهمدت سیاستهای بالادستی آنقدر منعطف شوند که قادر به تنظیم قوانین و مقررات براساس شرایط و نیازهای خاص معادن و صنایع کوچکمقیاس باشند، بنابراین میتوان گفت همین که دولت زیرساختها را فراهم آورد و قوانین اضافهای سربار صنایع و معادن کوچک ایجاد نکند، معادنی که دارای ارزش اقتصادی هستند میتوانند به فعالیت ادامه داده و تولید ثروت کنند.