برگ برنده توسعه صنایع کوچک
سیدمجتبی پیرایش-فعال دانشبنیان
امروزه از بهرهوری بهعنوان موتور محرک رشد اقتصادی نام میبرند؛ کارشناسان زیادی بر این گزاره همنظر هستند که ارتقای بهرهوری خود در گرو تقویت اقتصاد دانشبنیان است. براساس برنامه ششم توسعه، رشد کلی عوامل تولید بخش ارتباطات و فناوری اطلاعات باید به ۶.۵ درصد میرسید که براساس ارزیابیهای انجامگرفته، تاکنون این شاخص بهمیزان ۱۳.۳ درصد محقق شده و ۲برابر میزان تعیینشده است. خوشبختانه با رشد قابلتوجه صنعت فناوری اطلاعات و ارتباطات در ایران طی سالهای گذشته، این امکان بهوجود آمده است که بهراحتی بتوانیم فاصلههای علمی و اقتصادی خود را با جهان توسعهیافته کاهش دهیم. اما متاسفانه کاربرد فناوری اطلاعات در صنایع کشور هنوز فراگیر و آن میزان از بهرهوری موردانتظار از کانال فناوری اطلاعات در نظام صنعتی کشور نیز هنوز دیده نشده است. فناوری اطلاعات و ارتباطات حوزههای متفاوتی از دادهکاوی تا کاربرد نرمافزار را شامل میشود که بسته به شرایط میتواند در هر حوزهای ورود کند. باتوجه به تجربه همکاری با صنایع گوناگون، بهجرأت میتوان گفت جز چند مورد خاص، استقبال چندانی از کاربرد و توسعه فناوری اطلاعات در بدنه صنعت نشد.متاسفانه صنایع فعال در کشور فاصله زیادی با کاربرد فناوری اطلاعات دارند. پیشتر هم، به کاربرد وسیع فناوری اطلاعات اشاره شد که طیف وسیعی از فرآیندها را شامل میشود. گفتنی است، فناوری اطلاعات کمک زیادی به حوزههایی نظیر دادهکاوی و بحثهای مربوط به الگوهای نهان میکند. همچنین، منجر به کاهش هزینهها، افزایش بهرهوری برنامهریزی و حتی اصلاح فرآیندها میشود، اما متاسفانه در کشور ما آنگونه که باید و شاید، برای مدیران صنعت تاکنون ارزش نداشته و نگرش اشتباهی وجود دارد و اصلا خوب جا نیفتاده، این در حالی است که بهلحاظ فنی کمبودی نداریم و دارای نیروی کار متخصص در سطح جهانی هستیم و اما در کاربرد آن که منجر به بهرهوری شود، عقب هستیم و سواد نیروهای دولت و مدیران در این حوزه باعث شده است که بیشتر نیروهای متخصص مهاجرت کنند.درحالحاضر، فناوری اطلاعات در بیشتر کشورهای دنیا در مواردی نظیر برنامهریزی، زمانبندی، شناخت الگوهای پنهان از روی دادهها، آنالیزهای محاسباتی، پیشبینی در حوزه فروش و پیشبینیهای حوادث و رخدادها بسیار توسعهیافته است. در واقع، از طریق فناوری اطلاعات و دادهکاوی میتوانیم به شناسایی مولفههایی بپردازیم که به بهرهوری و اصلاح الگوی مصرف میرسد. گفتنی است، نرمافزارهای فناوری اطلاعات هم به شفافیت و بهبود عملکرد کمک زیادی میکند. ما در اینباره فاصله زیادی با دنیا داریم، جز صنایع هایتک هنوز صنعت دیگری بهطورگسترده از امکاناتی که فناوری اطلاعات میدهد، بهرهبرداری نکرده است، بنابراین باید گفت، بهرهوری در صنعت راه طولانی در پیش دارد. غیر از صنایعی که با روشهای سنتی اداره میشوند، در حملونقل هم فاصله زیادی با دنیا داریم.
متاسفانه سوءمدیریت در کارآفرینی، این مفهوم را ایجاد کرده است که کاربرد فناوری اطلاعات موجب بیکاری بخش زیادی از نیروی کار میشود؛ اما بسیاری از مشاغل در اصل شغل بهحساب نمیآیند و در نظام شغلی بهعنوان نیروی کار کاذب شناخته میشوند. برای مثال، متصدیان پارکینگهای حاشیه خیابان؛ این روند در مشاغل صنعتی هم وجود دارد. وجود مشاغل کاذب باعث هدررفت انرژی نیروی کار و اتفاقا بیهودگی میشود و تناقض در بهرهوری را بهوجود میآورد. میتوان بهجای حذف متصدیان این شغلها از آنها در جای دیگری استفاده کرد. اتفاقا فناوری اطلاعات به رشد و بهینهسازی صنایع کمک شایانی میکند و این امر بدیهی است. میتوان هزینههایی را که صرفهجویی شده، در بخشهای دیگر تولید استفاده کرد که افزایش تولید را دربرداشته باشد؛ البته این فرآیند در گرو مدیریت درست است.در نهایت، فناوری اطلاعات پیروز چالش بهوجودآمده با صنعت خواهد بود. بهنظرمن، در چالش فناوری اطلاعات با صنایع، در نهایت این فناوری اطلاعات است که پیروز خواهد شد، چرا که رشد در گرو توسعه آن در نظامهای شغلی است و روزبهروز کاربردش در دنیا افزایش مییابد. در ایران هم مجبور هستیم که به این سمت برویم. در گذشته، بیسواد کسی بود که خواندن و نوشتن بلد نبود، اما امروز اگر کسی سواد کار با دستگاههای دیجیتال را نداشته باشد، بیسواد محسوب میشود. بههمیندلیل، در بحث توسعه فناوری اطلاعات، رشد بیشتر شده است. گفتنی است، صنعت راهی جز کاربردی کردن آن در بطن خود ندارد.
رشد چند سال اخیر فناوری اطلاعات در کشور رشد فانتزی بوده و تاثیری روی اقتصاد نداشته، چراکه استفادهای از آن نشده که منجر به بهرهوری و بهینهسازی شود. برایمثال، تنها با حذف کاغذبازی نمیتوان گفت که فناوری اطلاعات در یک صنعت یا سازمانی کاربردی شده است، زیرا باید فرآیند اصلی اصلاح شود.خطر بزرگی که در کمین اکوسیستم فناوری اطلاعات و کاربردهایش در کشور وجود دارد، مهاجرت نیروی متخصص است. آنها باتوجه به مشکلات اقتصادی و عدمدرک صحیح مدیران و مسائل مالی مهاجرت کردند و جذب کشورهای خارجی شدند و در آینده بهطورقطع کشور ضرر خواهد کرد. در واقع نگرش مدیران در صنعت و معدن نسبت به فناوریهای نوین ناکارآمد است.