۳ پرسش درباره جایگاه پایداری نوآوری
سیدعلیرضا شجاعی - کارشناس حوزه مدیریت صنعتی
نوآوری سازمانی پایدار، ریشه در فرهنگ استراتژی کسب‌وکار دارد و مزیت رقابتی شرکت‌ها به‌شمار می‌رود.
حال چند پرسش درباره جایگاه پایداری نوآوری در شرکت مطرح می‌شود؛ جایگاه نوآوری در شرکت چیست و چطور می‌توان آن را ارزیابی کرد و چقدر شرکت می‌تواند به نوآوری بها دهد؟
نوآوری با دستورالعمل‌های اجرایی و به‌ویژه دولتی مغایرت دارد و مدیران دولتی اختیاری برای ایجاد بستر نوآوری ندارند.
این در حالی است که در شرکت‌های بزرگ کره‌جنوبی، این شعار رایج است که همه کارکنان می‌توانند اشتباه کنند اما اجازه تکرار اشتباه ندارند.
حال این پرسش مطرح است که آیا چنین رویکردی در شرکت‌ها متداول است.
در نتایج نظرسنجی از ۱۰۶ مدیر ارشد مشخص شد ۸۵ درصد آنها در تشخیص مسئله مشکل دارند، بنابراین معلوم شد آنچه آنها با آن دست به گریبان هستند، حل مسئله نیست، بلکه شناخت مسئله است.
در این‌باره به گزارش منتشرشده در روز هوای پاک می‌پردازم؛ قانونی که در سال ۹۴ مصوب و از آن فقط ۱۰ درصد اجرا شده است و نتیجه آن به‌طورکلی با بررسی کیفیت هوای کشور در سال‌های اخیر کیفیت هوا بهبود نیافته که نشان می‌دهد در تشخیص مسئله دچار مشکل هستیم.
حلقه گمشده در این‌باره تبیین در ساختار چالش و راهکار است.
تعریف مسئله ۹۰ درصد در رفع مسئله نقش دارد که نشان می‌دهد تعریف دقیق صورت‌مسئله مهم‌تر از حل مسئله
است.
مسائل ۵ سطوح دارند؛ سطح اول با عنوان استاندارد در تخصص مربوطه کاملا شناخته شده است.
در سطح دوم با عنوان بهبود در سیستم فعالی با روش‌هایی که در صنعت اجرا می‌شود، هماهنگی دارد.
در سطح سوم و چهارم اختراع در عصر حاضر به خلق یک نسل جدید از سیستم با روش‌هایی خارج از فناوری‌هایی که در علوم وجود دارد در ارتباط است و سطح پنجم مسئله به اکتشاف اشاره دارد که به معنای خلق یک سیستم جدید براساس کشف علم جدید است. ۷۷ درصد مسائل شرکت‌ها یا استاندارد است یا با بهبود جزئی رفع می‌شود.
در رقابت‌های فشرده و پیچیده جهانی، شرکت‌هایی موفق هستند که بتوانند نیازهای پنهان مشتریان را کشف کرده و با جلب رضایت آنها، هیجان را در مشتریان زنده نگه دارند.
فرآیند حل خلاقانه، مسئله مهمی است که سازمان‌های متعالی و پیشرو از تجزیه‌وتحلیل محیط، فرصت خلق می‌کنند و تکنیک نقشه‌های روند، یاری‌رسان هستند.
با این تکنیک می‌توان خلل، نواقص و نیازهای بازار را کشف و نیازهای آینده بازار را پیش‌بینی کرد.
این تکنیک به ایجاد انگیزه خلاقیت در افراد و گروه‌ها می‌انجامد و مبنای اطلاعاتی خوبی برای تحقیق و توسعه محصولات جدید است.
هدایت توجه فرد به‌سوی نیازهای مشتری و همچنین اثبات ضرورت تغییر و نوآوری در سازمان و ارزیابی موارد یادشده، بخش دیگری از تکنیک نقشه‌های روند است.
نوآوری، حیات شرکت‌ها را تضمین می‌کند و با پیش‌بینی آینده می‌توانند جلوتر از سایر رقبا باشند. برای تامین نیازها و پوشش آنها باید سلایق مشتریان را رصد کرد و با روش‌های نوآور به تامین این نیازها پرداخت.
