-

رابطه معنادار فقر و تخریب محیط‌زیست

پژوهش‌های بسیاری به بررسی ارتباط متقابل فقر و تخریب محیط‌زیست پرداخته‌اند که نتایج آنها نشان می‌دهد هر قدر شاخص‌های فقر در یک اقتصاد بیشتر باشد، میزان وابستگی به محیط‌زیست و منابع طبیعی افزایش پیدا می‌کند.

پژوهش ‌ های بسیاری به بررسی ارتباط متقابل فقر و تخریب محیط ‌ زیست پرداخته ‌ اند که نتایج آنها نشان می ‌ دهد هر قدر شاخص ‌ های فقر در یک اقتصاد بیشتر باشد، میزان وابستگی به محیط ‌ زیست و منابع طبیعی افزایش پیدا می ‌ کند. از سوی دیگر، هرچه منابع طبیعی به ‌ عنوان مواد اولیه تولید کالا تخریب شود، تاثیر مستقیم بر اشتغال و درآمد جوامع خواهد گذاشت. کمیاب شدن منابع طبیعی منجر به رقابت بیشتر برای کسب منابع در جامعه خواهد شد. طبیعی است که در این رقابت، طبقه کارگر و قشر کم ‌ درآمد بازنده خواهند بود. به ‌ عنوان مثال، می ‌ توان به رقابت بر سر منابع آب اشاره کرد که باوجود اینکه در بسیاری از موارد، جامعه مبدأ با انتقال آب مخالفت دارد و این پروژه ‌ ها را به ضرر اقتصاد خود می ‌ داند، صنایع هدف با دارا بودن قدرت اقتصادی، پروژه ‌ های انتقال آب را پیش می ‌ برند و سود خود را تضمین می ‌ کنند. مهاجرت کشاورزان بر اثر خشکیدن و تخریب زمین ‌ های کشاورزی از جمله آسیب ‌ هایی است که بر جامعه مبدأ انتقال آب وارد می ‌ شود. این رقابت سرمایه ‌ دارانه بر سر منابع طبیعی وضعیتی را ایجاد می ‌ کند که محیط ‌ زیست دیگر نه به ‌ عنوان شرایط ضروری برای حیات زمین، بلکه به ‌ عنوان کالایی شناخته شود که افراد در تلاش برای کسب سود بیشتر به تاراج آن شتاب دهند. صمت در این گزارش به بررسی ارتباط فقر و تخریب محیط ‌ زیست پرداخته است.

ثروت از دست رفته

اسماعیل کهرم، بوم ‌ شناس و فعال محیط ‌ زیست در گفت ‌ وگو با صمت اظهار کرد: اگر توسعه بدون در نظر گرفتن شرایط اکولوژیک و محیط ‌ زیست اتفاق بیفتد، منجر به فقیرسازی اقتصادی خواهد شد. ساخت سفیدرود یک مثال از توسعه ‌ ای است که منجر به آسیب ‌ های محیط ‌ زیستی و در نتیجه افزایش فقر اقتصادی شده است. سد سفیدرود در مکانی ساخته شد که رسوب ‌ گیری آب زیاد بوده و درنتیجه عمر سد نصف شده است. کافی بود یک استکان را در هر ۵۰ متر رودخانه سفیدرود می ‌ گذاشتند و می ‌ دیدند کجا رسوب ‌ گیری کمتر است تا سد را همان ‌ جا بسازند. این کار را نکردند، پس رسوب ‌ گیری زیاد و سد پر از رسوب شد. با اینکه این سد به کمک بانک جهانی ساخته و میلیاردها دلار صرف آن شده بود، نابود شد و ثروت هنگفتی از دست ما رفت.

کهرم اظهار کرد: در حال ‌ حاضر، چرای بیش از حد دام پوشش گیاهی را از بین برده و خاک را به ‌ دست باد داده و گردوغبارها به بسیاری از شهرهای ایران هجوم آورده و آسمان ‌ مان را تیره کرده است. این گردوغبارها جلوی پرواز هواپیما و حرکت اتومبیل ‌ ها را می ‌ گیرد و باعث بروز تصادف می ‌ شود. خسارت ‌ های اقتصادی این گردوغبارها بسیار زیاد است که از آن جمله می ‌ توان به خسارت توقف چرخه تولید و کار، خسارت به زیرساخت ‌ ها و خسارت ناشی از تاخیر پروازهای هوایی اشاره کرد. گردوغبارها در خوزستان به ‌ ویژه در شهر اهواز چنان آسیب ‌ هایی به سیستم ‌ های آب و برق و تاسیسات زیرساختی وارد کرده که در کشورهای مترقی وقتی می ‌ خواهند یک نمونه از آثار گردوغبار را مثال بزنند، از اهواز نام می ‌ برند.

کهرم در ادامه تصریح کرد: چرا ایران که یکی از غنی ‌ ترین کشورهای جهان از نظر منابع طبیعی از جمله نفت، گاز و کانی ‌ هاست باید جزو کشورهای فقیر باشد؟ امروز به هر جای ایران که نگاه می ‌ کنید، غم آب دارند و گرفتار مسائل محیط ‌ زیستی شده ‌ اند. شاید در ظاهر متوجه آسیب ‌ هایی که تخریب محیط ‌ زیست به دارایی ‌ ها و درآمد ملی می ‌ زند، نشویم اما این آسیب ‌ ها منجر به فقر اقتصادی جوامع خواهد شد.

وی با اشاره به اینکه تاثیر تخریب محیط ‌ زیست بر طبقه فرودست و قشر کم ‌ درآمد شدیدتر است، گفت: از قدیم گفته ‌ اند «هرچه سنگه زیر پای لنگه». یعنی بیشتر سنگینی بار معضلات اقتصادی بر دوش طبقات فرودست است و چاره ‌ ای هم ندارند.

وی افزود: اگر مسئولان اقتصاددان بودند می ‌ دانستند همین پولی که به ‌ عنوان کمک پرداخت می ‌ شود، باعث تورم شده و تورم، نرخ کالاها را بالاتر می ‌ برد. در نتیجه طبقات فرودست، فرودست ‌ تر می ‌ شوند. مشخص است که بار اقتصادی تخریب محیط ‌ زیست بر دوش این بخش از جامعه سنگین ‌ تر است.

تشدید وابستگی به آب و خاک

محمد درویش، رئیس کمیته محیط ‌ زیست در کرسی سلامت اجتماعی یونسکو در گفت ‌ وگو با صمت اظهار کرد: پژوهش ‌ های بسیاری به بررسی رابطه فقر و تخریب محیط ‌ زیست پرداخته ‌ اند که نتایج آنها نشان می ‌ دهد هر قدر در جامعه ‌ ای شاخص ‌ های فقر مشهودتر باشد، میزان وابستگی معیشتی به منابع آب و خاک، قاچاق چوب، شکار بی ‌ رویه، کشاورزی ناپایدار، حفر چاه ‌ های غیرمجاز و در نهایت میزان تخریب محیط ‌ زیست افزایش پیدا می ‌ کند. طبق پژوهشی که مشاور عالی سازمان ملل انجام داده، ملت ‌ ها زمانی می ‌ توانند به محیط ‌ زیست خود به ‌ طور جدی بپردازند که غم نان نداشته باشند. شهروندان یک کشور وقتی غم نان نداشته باشند می ‌ توانند بخشی از وقت خود را به ارتقای درک خود از سرزمین ‌ شان اختصاص دهند و در آن صورت، محیط ‌ زیست و تنوع زیستی برای ‌ شان اهمیت پیدا می ‌ کند. البته مهم ‌ تر از فقر اقتصادی، فقر دانایی است. اگر صندلی ‌ ها و چیدمان قدرت برمبنای تخصص ‌ ها طراحی و واگذار نشده باشد، حتی کشور ثروتمندی مانند ایران هم نمی ‌ تواند از ثروت خود به ‌ درستی استفاده کند و در نهایت درگیر فقر اقتصادی و ورشکستگی اکولوژیکی می ‌ شود. درویش با اشاره به اینکه ارتباط فقر و تخریب محیط ‌ زیست یک ارتباط متقابل است، گفت: دریاچه ارومیه مصداق بارزی از این مسئله است که وقتی منابع طبیعی از بین برود، میزان فقر در منطقه افزایش پیدا می ‌ کند، زیرا با مهاجرت بیشتر، باغ ‌ های زیادی از حیز انتفاع خارج و بیکاری در جامعه بیشتر شد؛ به این ترتیب، با شدت گرفتن فقر میزان تخریب محیط ‌ زیست افزایش پیدا کرد، کف ‌ شکنی بیشتر و آب شورتر شد و شورتر شدن آب، حاصلخیزی خاک را از بین برد.

بهانه ای برای تخریب محیط زیست

درویش گفت: ۵۰ سال پیش، کشورهایی مانند مالزی یا کره جنوبی از ایران فقیرتر بودند. پس اینکه در شمار کشورهای جنوب یا در حال توسعه قرار گرفتیم، نمی ‌ تواند بهانه ‌ ای شود که بگوییم در شرایط سخت اقتصادی هستیم و نمی ‌ توان کاری کرد. گام اول برای حل مشکلات این است که به رکن چهارم دموکراسی باور داشته باشیم. رکن چهارم دموکراسی در هر جامعه ‌ ای که آزادی و امنیت داشته باشد می ‌ تواند جلوی فساد را بگیرد. وقتی جلوی فساد گرفته شود و عدالت وجود داشته باشد، سرمایه اجتماعی رشد می ‌ کند. زمانی هم که سرمایه اجتماعی رشد می ‌ کند، به تاب ‌ آوری می ‌ رسیم که یکی از حوزه ‌ های آن، تاب ‌ آوری محیط ‌ زیستی است. وی اضافه کرد: شرایط موجود نتیجه نداشتن یک حکمرانی مطلوب است. اگر حکمرانی مطلوبی در توسعه داشتیم حتما محیط ‌ زیست ما هم وضعیت به ‌ مراتب بهتری داشت. اینکه گفته می ‌ شود ما را فقیر نگه داشته ‌ اند، نباید بهانه ‌ ای برای بی ‌ توجهی به وضعیت محیط ‌ زیست و توجیه اقدامات انجام شده باشد. کشورهایی مانند سنگاپور، گواتمالا و ویتنام کشورهای فقیری بودند که امروز به ‌ مراتب وضعیتی بهتر از ما دارند.

دولت ها هر چه کوچک تر...

وی تصریح کرد: دولت ‌ ها هر قدر کوچک ‌ تر باشند و بتوانند درآمد خود را برمبنای خدماتی که ارائه می ‌ دهند از طریق ابزارهایی مانند مالیات تنظیم کنند، می ‌ توانند به چابک ‌ سازی، بهبود کیفیت و خدمات متقابل دولت و ملت کمک کنند. در همه کشورهای توسعه ‌ یافته یکی از مهم ‌ ترین شاخص ‌ ها این است که دولت ‌ های ‌ شان از محل بخشی از حقوق، مزایا و سودی که مردم در اختیارشان قرار می ‌ دهند، نیازهای ملت را تامین کنند، نه اینکه به سمت خام ‌ فروشی یا حراج اندوخته ‌ های غیرقابل معامله بروند. درویش گفت: توزیع ناعادلانه ثروت یکی از عوامل ایجاد فقر است که بر محیط ‌ زیست نیز تاثیر می ‌ گذارد اما من این مسئله را ناشی از نظام اقتصادی رانتی می ‌ دانم، نه به ‌ طور کل نظام سرمایه ‌ داری، چراکه کشورهای زیادی هستند که نظام سرمایه ‌ داری دارند اما فساد در اقتصادشان وجود ندارد.

سخن پایانی

در مجموع کارشناسان بر این باورند که دو مولفه فقر و تخریب محیط ‌ زیست ارتباطی دوسویه دارند و به ‌ طور مشخص می ‌ توان به تاثیر پدیده گردوغبار بر اقتصاد کشور و به ‌ طور خاص طبقه کارگر و قشر کم ‌ درآمد اشاره کرد. با این وجود، زمانی که به ‌ دنبال ریشه این تعارض منافع هستیم، برخی کارشناسان به شاخص ‌ های دموکراسی و توسعه ‌ یافتگی برمی ‌ گردند. بر این اساس، هر قدر استقلال رسانه ‌ ها و نهادهای حقوقی بیشتر و جامعه مدنی بیشتر باشد، امکان حفظ محیط ‌ زیست در مسیر توسعه وجود دارد، اما برخی دیگر از کارشناسان، ریشه این مشکل را در شیوه تولید کنونی که با ایجاد فضای رقابتی بر سر سود، کارگران و فرودستان را دچار تعارض منافع می ‌ کند، می ‌ دانند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*