تاثیر توافق پاریس بر آینده اقتصاد معدن
توافق پاریس که با نام پیمان پاریس نیز شناخته میشود، ذیل چارچوب پیماننامه سازمان ملل در تغییر اقلیم در زمینه کاستن از انتشار گازهای گلخانهای، سازگاری و امور مالی است که از سال ۲۰۲۰ شروع میشود. متن توافق از سوی نمایندگان ۱۹۵ کشور در کنفرانس تغییر اقلیم ۲۰۱۵ سازمان ملل متحد در پاریس مذاکره و با دستیابی به اجماع در همان سال تصویب شد.
باید توجه داشت صنایع مختلف از جمله مهمترین بخشهایی هستند که تغییر میزان آلایندگی آنها میتواند تاثیر مستقیم بر شرایط آبوهوایی و جوی بگذارد. بخش معدن نیز از این قاعده مستثنا نیست و در پی وفای به عهد در معاهده اقلیمی پاریس، کشورها باید فعالیتهای معدنی خود را نیز از لحاظ کربنزایی کنترل کنند.
از این رو، تاثیر معاهده اقلیمی پاریس بر روند فعالیت معادن و صنایع وابسته به آن قابل توجه است. در زمینه تاثیر توافق پاریس بر آینده اقتصاد معدن در جهان، صمت با امیربیژن یثربی، دکترای اقتصاد معدن گفتوگو کرده که مشروح آن را در ادامه میخوانید:
اتحادیه اروپا و ۱۹۰ کشور، که ۹۵ درصد از انتشار گازهای گلخانهای با منشأ انسانی را به خود اختصاص میدهند، پیوستن به معاهده اقلیمی پاریس را به تصویب رساندهاند.
اما معاهده پاریس در این مدت با چالشها و اما و اگرهای متعددی روبهرو شد. در سال ۲۰۱۷ دونالد ترامپ، رئیسجمهوری امریکا خروج خود از این توافق را اعلام کرد، در حالی که باراک اوباما، رئیسجمهوری قبلی امریکا آن را امضا کرده بود. ترامپ دلیل این خروج را مغایرت با منافع امریکا عنوان کرد.
او همچنین معتقد بود خروج از این توافق صنایع زغال سنگ و نفت را رونق خواهد بخشید.
در سال ۲۰۱۷ ایالات متحده امریکا طی نامهای به سازمان ملل متحد بهطور رسمی تصمیم خود را برای خروج از معاهده اقلیمی پاریس اعلام کرد.
در طول مبارزات انتخاباتی سال ۲۰۲۰ ریاستجمهوری در امریکا، جو بایدن نامزد حزب دموکرات بارها از تصمیمش برای بازگشت امریکا به این توافق سخن گفت و وعده داد در صورت پیروزی در انتخابات به این توافقنامه باز خواهد
گشت.
در نهایت و بعد از پیروزی جو بایدن در این انتخابات، او در نخستین روز کاری خود بهعنوان رئیسجمهوری ایالات متحده چندین فرمان اجرایی صادر کرد که یکی از آنها بازگشت امریکا به توافق اقلیمی پاریس بود.
چقدر توافقهای بینالمللی مانند معاهده اقلیمی پاریس را بر تحولات جهانی موثر میدانید؟
در وهله نخست باید تاثیر محیطزیست در سلامت انسانها و میزان مقاومت در برابر بیماریهای مختلف را مورد بررسی قرار داد. با وجود پیشرفت چشمگیر علم پزشکی (که میتوان از آن با عنوان یک صنعت یاد کرد)، شیوع ویروس کرونا تمام افراد جهان و اقتصاد بینالملل را تحت تاثیر قرار داد. دنیا خواستار مشاهده مجدد چنین اتفاقی نیست؛ بنابراین باید تمام عواملی که در این موضوع دخیل هستند را شناسایی و برای رفع یا تقویت آنها برنامهریزی مناسب کنیم.
محیطزیست بهعنوان مهمترین بستر حفظ سلامت انسانها، نقشی اساسی در چنین مسائلی دارد و تلاش برای صیانت از آن ضامن بقای بشر است.
رشد صنعتی در جهان سبب از بین رفتن تدریجی محیطزیست و اکوسیستم شد. به عبارتی، در مرور زمان شاهد گسترش بیرویه صنایع بودیم و در کنار آن ظرفیت اکولوژیک برای آن ایجاد نکردیم. نهتنها در ایران، بلکه این اتفاق برای تمامی کشورهای جهان رخ داد.
ظرفیت اکولوژیک بدان معناست که اگر برای مصارف خود یک درخت کنیم، در ادامه دو درخت بهعنوان جایگزین بکاریم. با ادامه این روند، دنیا با حجم وسیعی از کربنزایی روبهرو شد و محیطزیست به تبع آن به سمت نابودی سوق پیدا کرد.
پدیده گرم شدن زمین، فرونشست زمین در تمامی کشورها و دیگر رخدادهای منفی طبیعی و زیستمحیطی، اتفاقات کوچک و پیشپاافتادهای نیستند که بهراحتی بتوان از کنار آنها عبور کرد.
باید توجه کرد زمانی که اکوسیستم دستخوش تغییرات منفی میشود، به دنبال آن، محیطزیست و در نتیجه بدن انسان ضعیفتر خواهد شد.
سهم معادن در تولید آلایندگی و کربنزایی چه میزان است؟
بنابر معاهده اقلیمی پاریس، کشورها متعهد هستند میزان تولید کربن خود را تا حد معینی کاهش دهند.
به عبارتی، باید به سمت سرمایهگذاری روی انرژیهای تجدیدپذیر برای کاهش کربنزایی حرکت کنند. هرچند استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر به دلیل فرآیند تبدیل این انرژیها به الکتریسته به میزان کمی با تولید کربن همراه است.
از سوی دیگر، نمیتوان انکار کرد معدنکاری جزو صنایع آلاینده بوده و برای محیطزیست تا مقداری مخرب است؛ هرچند آلایندگی این صنعت به نسبت سایر صنایع از جمله نساجی محدودتر است و دیگر بخشها را میتوان موثرتر در تخریب محیطزیست دانست.
اما چرخه معدنکاری از مراحل ابتدایی (اکتشاف) تا فعالیتهای نهایی (فرآوری و استحصال مواد معدنی) و در ادامه زنجیره تامین این عرصه همواره با تولید مقادیری آلاینده و کربنزایی همراه است.
برخی از کشورها نیز برای فعالیتهای معدنی خود از زغالسنگ حرارتی استفاده میکنند که این خود از دلایل مهم تولید کربن صنعت معدن است؛ بنابراین براساس معاهده اقلیمی پاریس، کشورهای معدنی باید برای حفظ محیطزیست و کاهش کربنزایی، تولید معدنی خود را (چه در مواد معدنی فلزی و چه غیر فلزی) کاهش دهند.
روند بخش معدن و زنجیره وابسته به آن تا چه حد بر اقتصاد جهانی موثر است؟
همانطور که پیشتر گفته شد، بنابر معاهده اقلیمی پاریس کشورها موظف هستند میزان تولید خود را تا حد معینی کاهش دهند اما این موضوع بهسادگی بیان آن نیست و ابعاد مختلفی را به همراه دارد. جنگ فعلی کشورها بر سر انرژی و سوختهای فسیلی مانند سابق نبوده و امروزه جنگ بر سر منابع معدنی است.
تعویض زیرساختها، بهبود ساختارهای قدیمی، نوسازی و بهسازیهای ساختمانی و تجهیزاتی همه و همه نیازمند منابع معدنی گسترده است. همچنین ذخایر معدنی مانند منابع نفت و گاز محدود بوده و پراکندگی یکنواخت در دنیا ندارند؛ بنابراین میزان دارایی منابع معدنی کشورها با یکدیگر متفاوت است و کشورهایی که در این زمینه ثروتمندتر هستند، در این جنگ مزیت نسبی و دست بالاتر در تعاملات بینالمللی دارند.
به عبارتی، کشورهای مهم و بزرگ دارنده مواد معدنی در صورت برنامهریزی مناسب برای تولید و تدوین مناسب اهداف توسعهای، میتوانند برنده این جنگ تجاری باشند. جهان برای ادامه حیات خود به منابع معدنی وابسته است اما در این میان نباید اهمیت و جایگاه توسعه پایدار را فراموش کرد.
با استمرار فعالیتهای معدنی و کربنزاییهای گسترده، توسعه صنعت معدن به منزله آسیب بیشتر به محیطزیست است. در این صورت یک رأس توسعه پایدار که صیانت از محیطزیست است، از بین میرود و در عمل با بیتوجهی مواجه خواهد شد.
باید توجه داشت اگر کشورها به معاهده اقلیمی پاریس پایبند نباشند و کربنزایی فعالیتهای خود را کاهش ندهند، جریمه خواهند شد.
از این رو، تنها حرکت چرخ صنعت معدن اصل برای توسعه نبوده و اگر کشورهای بزرگ معدنی بدون توجه به معاهده اقلیمی پاریس به تولید در بخش معدن بپردازند، پیشبینی میشود حتی بیشتر از سودی که در این صنعت بهدست میآورند، باید جریمه بپردازند. حتی ممکن است بر اثر سنگین بودن این جریمهها تراز تجاری آنها منفی شود یا درگیر تحریمهای بینالمللی شوند.
معاهده اقلیمی پاریس تا چه حد بر تعاملات تجاری بخش معدن تاثیرگذار خواهد بود؟
بنابر تمامی موارد یادشده، معاهده اقلیمی پاریس بهطور مستقیم بر روند فعالیت کشورهای اصلی تولیدکننده مواد معدنی و محصولات زنجیره وابسته به آن، تاثیرگذار خواهد بود؛ چه کشورهایی که در بخش مواد معدنی عناصر پایه فعالیت دارند و چه کشورهایی که توجه اقدامات خود را بر عناصر هایتک (مانند عناصر نادر خاکی) و صنایع وابسته به آن معطوف کردهاند. نیاز جهان به مواد معدنی در تمامی عرصهها غیرقابل انکار است اما در صورت بیتوجهی کشورهای فعال در صنعت معدن به معاهده اقلیمی پاریس، درگیر جریمههای سنگین خواهند شد.
حتی روزی ممکن است کشورهای خاطی، مشمول فصل ۷ منشور بینالملل (یعنی جواز و اعلام جنگ علیه آنها) قرار گیرند؛ بنابراین، این معاهده تاثیر بسزایی بر میزان معدنکاری و حجم تولید این عرصه در سطح جهانی خواهد داشت. همانطور که گفته شد، با افزایش میزان تولید در بخش معدن و معدنکاری، انتشار کربن نیز افزایش خواهد یافت.
در نتیجه، کشورها از حالا باید به فکر استفاده از انرژیهای پاک برای فعالیتهای خود باشند. از این رو، یا باید تولید کربن خود را کاهش دهند یا جریمههای سنگین بپردازند و راهی جز این دو گزینه وجود ندارد.
کاهش تولید بخش معدن، افزایش بهای کامودیتیها و محصولات وابسته به آنها چه کانسارهای فلزی و چه غیرفلزی را منجر خواهد شد چراکه با کاهش تولید، کاهش تقاضای جهانی به مواد معدنی را شاهد نخواهیم بود. همچنین با وجود جنگ امروز بر سر ذخایر معدنی، پیشبینی میشود تقاضا به این منابع ثابت بماند یا افزایش یابد.
در این صورت عرضه و تقاضا یکدیگر را پشتیبانی نخواهد کرد و در صورت کمتر بودن عرضه نسبت به تقاضا، بهای محصولات و تولیدات افزایش خواهد یافت. از این رو، با کاهش عرضه مواجه بوده و رشد نرخ کامودیتیها از نتایج این اتفاق خواهد بود. در حالت کلی موازنه اقتصاد در صنعت و معدن و تجارتهای مرتبط با آن به هم خواهد خورد.
به نظر شما در این میان ممکن است کشورهایی مخالف کاهش تولید بخش معدن باشند؟
علاوهبر پیامدهای اقتصادی گفتهشده، کاهش تولید مواد معدنی به معنای کاهش ثروتآفرینی برای کشورها بوده که این اتفاق خوشایند هیچ دولت و صنعتگری نیست؛ بنابراین برای جلوگیری از این اتفاق، کشورها باید روی زیرساختهای انرژیهای تجدیدپذیر و استفاده از سوخت پاک سرمایهگذاری کنند و بهتدریج استفاده از سوخت فسیلی در صنایع و معادن خود را کاهش دهند. همچنین باید یادآوری کرد سرمایهگذاری در این زمینه نیز منابع مالی گستردهای را میطلبد. در اجلاس گلاسگو که چندی پیش در کشور اسکاتلند برگزار شد، از میان سران کشورهای شرکتکننده دو کشور چین و هند مخالف کاهش مصرف زغالسنگ در جهان بودند.
اعتراض هند مبنیبر نوعی بیعدالتی در تنظیم این معاهده بود؛ سران این کشور معتقد بودند کشورهای توسعهیافته زمانی که روند توسعه را طی میکردند، از انرژیهای ارزان استفاده کرده و به نقطه کنونی رسیدهاند. اما حال که به زمان توسعه سایر کشورها رسیده، معاهده اقلیمی پاریس به مثابه ترمز و سدی پیشروی کشورهای کمتر توسعهیافته است.
تمامی کشورها علاقهمند هستند تا انرژی ارزان را به محصول و ارزش افزوده تبدیل کنند و این یک میل جهانی است. اما نباید به صورت ناعادلانه تنها مزیت انتفاع از انرژی ارزان (که آلاینده و کربنزا هستند) فقط برای تعدادی از کشورها باشد و پس از مدتی برای دیگران به بهانه حفاظت از محیطزیست این مزیت برداشته شود.
به نظر من این دیدگاه، حرف درستی است اما معاهده اقلیمی پاریس را بسیاری از کشورها پذیرفتهاند و برای حفظ جهان و حیات چارهای جز اجرای آن وجود ندارد. فرد دیگری هم تا پیش از این با معاهده مخالف بود؛ رئیسجمهوری پیشین امریکا در سالهای گذشته معاهده اقلیمی پاریس را مناسب ندانست و امریکا را از این معاهده خارج کرد.
اما با شروع دوران ریاست جو بایدن، امریکا مجدد به معاهده اقلیمی پاریس بازگشت. بهطور کلی میتوان گفت معاهده اقلیمی پاریس بسیار خطرناک اما از سوی دیگر لازمالاجرا است.
سخن پایانی
معادن، صنایع وابسته و همچنین زنجیره تامین آن، به دلیل استفاده زیاد از سوختهای فسیلی، همواره آلایندگیهای فراوانی برای محیطزیست دارند. توجه به معاهده اقلیمی پاریس و تدوین برنامههای مناسب برای کاهش کربنزایی این فعالیتها میتواند به کاهش سنگینی فشار بر محیطزیست کمک کند.