قمار جان برای نان
یکم ماه مه برابر با ۱۱ اردیبهشت، روز جهانی کارگر نامگذاری شده است. این روز یادآور اعتراضات و اعتصابات سراسری کارگران با هدف کاهش زمان کار است. از نظر قانون کار، کارگر کسی است که به هر عنوان در مقابل دریافت حقالسعی به درخواست کارفرما کار میکند. در طول سالهای گذشته و با گسترش چالشهای اقتصادی در کشور، قشر کارگر با مشکلات معیشتی متعددی روبهرو شدهاند. بسیاری از کارگران با وجود فعالیت در شرایط دشوار، سخت و زیانآور از حداقل حقوق و مزایا برخوردار هستند. خلأهای قانونی مانع دسترسی این افراد و موجب تامین نشدن حداقل نیازهای معیشتی آنهاست.
کافی است نگاهی به رسانهها بیندازید. آنقدر که از مشکلات صاحبان سرمایه و کارفرمایان در بخش خصوصی و دولتی سخن گفته میشود، مشکلات کارگران موردتوجه قرار ندارد. گویی قدرت مالی و نفوذ سیاسی سرمایهداران مانع از آن شده که بهخاطر بیاوریم همین کارگران نقش اساسی در تولید ثروت را دارند. با این وجود، سهمی ناچیز از ثروت حاص شده در فرآیند کار به کارگران میرسد. حال به مناسبت یکم مه به بیان مطالبات و مشکلات کارگران پرداختهایم، متاسفانه باید بپذیریم این روزها گذران روزمره به مشکل اصلی کارگران بدل شده است. گویی بخش قابلتوجهی از مردم از فرآیند زندگی جاماندهاند.
کارگرانی که نادیده گرفته میشوند
در حالت کلی انتظار میرود قانون کار از کارگران حمایت کند. این حمایت در قالب تدوین مقررات سختگیرانه برای ارائه انواع بستههای حمایتی به کارگران و همچنین در تعیین حقوق و دستمزد کارگران معنی مییابد. با این وجود، در کشور ما مناسبات کارگری تغییر کرده و به نفع طرفهای سرمایه چرخیده است. در چنین شرایطی، کارگران بهویژه آنها که محرومتر هستند، بیشتر نادیده گرفته میشوند و آسیبهای بسیاری به زندگی آنها وارد میشود.
کار در شرایط گوناگون، دشواریهای متفاوتی دارد.
با این وجود، کار در معدن و برخی از صنایع معدنی در تمام دنیا در رده دشوارترین کارهاست. فعالیت در چنین بخشهایی، آسیب جدی و ادامهداری بهسلامت کارگران وارد میکند؛ بنابراین انتظار میرود افرادی که در چنین مشاغل دشواری فعالیت میکنند، از تسهیلات و امتیازات بیشتری نیز برخوردار شوند.
اما در ایران این امتیازات به کارگران بخش معدن بهویژه آنهایی که در قالب قراردادهای پیمانکاری فعالیت میکنند، اختصاص نمییابد، تا جاییکه کارگران معادن زغالسنگ همان معادنی که صورت کارگران آنها سیاه است و گذر هیچکدام از مسئولان هم به آنجا نمیافتد، خود را فراموششده بدانند. کارگرانی که از تامین حداقلهای معیشتی خانواده خود بازماندهاند اما انتخاب دیگری نیز برایشان نمانده است.
زندگی در بند معیشت
رحمتالله سعیدی، نماینده کارگران معدن چشمه پودنه در گفتوگو باصمت با اشاره بهشدت گرفتن مشکلات معیشتی کارگران در سالهای اخیر، افزود: دستمزد و تامین معیشت خانواده به چالش بزرگ و اساسی کارگران در سالهای اخیر بدل شده است. کار در معدن، آنهم معدن زغالسنگ دشواریهای بسیاری دارد، با این وجود، کارگرانی که در این بخش مشغول فعالیت هستند، حقوق و مزایای بیشتری ندارند.
وی افزود: کار در معدن زغالسنگ بهمنزله فعالیت در عمق ۸۰۰ متری زمین است. اغلب معادن زغال کشور از ایمنی لازم برخوردار نیستند و بر همین اساس نیز ریسکهای متعددی سلامت و جان کارگران را در این بخش تهدید میکند. با این وجود، افراد بسیاری تنها با هدف گذران زندگی آنهم در پایینترین و نازلترین سطح ممکن، ناچار به ادامه فعالیت در این بخش هستند. گویی این کارگران برای کسب حداقل دستمزد، با جان خود معامله میکنند.
سعیدی در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا کارگران معدن زغالسنگ، به فعالیت دیگری مشغول نمیشوند، گفت: تمام این کارگران از سر ناچاری و بیکاری مجبورند به فعالیتی تن دهند که سلامت آنها را تهدید میکند و حداقل نیازهای زندگی آنها و خانوادهشان نیز تامین نخواهد شد.
وی در ادامه با اشاره به حقوق و دستمزد دریافتی خود گفت: من بهعنوان یک کارگر معدن زغالسنگ با ۳ فرزند، سال گذشته ماهانه ۴ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان درآمد داشتهام. البته هنوز حقوق پرداختی ما برای سال ۱۴۰۱ مشخص نشده، چراکه پرداختی ماهانه ما در این معدن با ۲ ماه تأخیر انجام میشود.
تلاش کارفرمایان برای کاهش دستمزد
سعیدی با اشاره به اعتراض کارفرمایان به افزایش حقوق مصوب از سوی شورای عالی کار، گفت: کارگران در تامین حداقلی زندگی خود ماندهاند اما کارفرمایان در پرداخت همین حداقلها نیز اماواگر میآورند و بهدنبال کاهش آن هستند.
این تلاش صاحبان کار برای سرکوب هرچه بیشتر دستمزد در حالی است که آینده فرزندان کارگران رو به نابودی میرود. در ماههای اخیر بعضی از همکارانم، دخترانشان را به پیرمردها شوهر دادهاند، چراکه از پس تامین زندگی برنمیآمدهاند. بدینترتیب زندگی ما برای نسلها از دست
میرود. وی در پاسخ به سوالی مبنی بر توجه مسئولان منطقهای یا استانی به کار در معادن، گفت: مسئولان و دولتمردان هیچ شناختی از کار معدنکاری و دشواریهای آن ندارند. اگر هم مسئولی برای بازدید از معدن بیاید، وارد معدن نمیشود. وقتی از آنها درخواست میکنیم از معدن بازدید کنید تا متوجه شرایط سخت و حتی ناایمن کار در این بخش شوند، میگویند: ما نمیتوانیم بدون حکم وارد معدن بخش خصوصی شویم. در چنین شرایطی شاهدیم که معادن بخش خصوصی نسبت به هیچ موضوعی پاسخگو نیستند و بدینترتیب بیشترین کوتاهی نسبت به جان و سلامت کارگران در این بخش میشود.
سعیدی در پایان گفت: سختی کار در معدن بهقدری است که تمام کارگران پس از حداکثر ۱۰ سال، سلامت خود را برای همیشه از دست میدهند. کارگرانی هم که به سن بازنشستگی میرسند، عملا از دنیا بازنشسته میشوند.
در گیر و دار بقا
رضا عباسپور، نماینده کارگران شرکت کانجویان در گفتوگو باصمت درباره مشکلات کارگران گفت: در طول سالهای اخیر کارگران با شرایط دشوار معیشتی روبهرو و تداوم زندگی برایشان بهشدت دشوار شده است. وی افزود: در میان فعالیتهای کارگری، کار در معدن بهمراتب چالشهای بیشتری دارد، با این وجود، سختی کار کارگران معدن موردتوجه نیست.
این نماینده کارگری افزود: متاسفانه کارگرانی که در معادن بخش خصوصی کار میکنند، حقوق بهمراتب پایینتری در مقایسه با کارگرانی که در بخش دولتی، فعالیت مشابهی را انجام میدهند، دریافت میکنند. در واقع بخش خصوصی به آسانی با پرداخت حداقل دستمزد به کارگران، سود خود را به حداکثر میرساند.
وی افزود: کارگران معادن زغالسنگ در طول سالهای اخیر چند دوره اعتصاب و تحصن در اعتراض به شرایط سخت کاری و دستمزد پایین داشتهاند و این اعتصابات به افزایش ناچیز حقوق کارگران منجر شده است. با این وجود، تورم حاکم بر اقتصاد بهسرعت از این افزایشهای ناچیز پیشیمیگیرد. بدینترتیب هر سال زندگی ما دشوارتر از قبل میشود.
این فعال کارگری در پاسخ به سوالی مبنی بر دریافتی کارگر معدن زغالسنگ بخش خصوصی در استان کرمان، اظهارکرد: این دستمزد پس از احتساب افزایش دستمزدهای ناشی از اعتصاب در سال گذشته برای یک کارگر مجرد به حدود ۵ میلیون تومان افزایش یافت.
عباسپور در ادامه گفت: کار در معدن و بهویژه معدن زغالسنگ، سلامت و جان کارگران را تحتتاثیر قرار میدهد. این کارگران با انواع بیماریها روبهرو هستند. همین موضوع نیز هزینههای جدیدی را به آنها تحمیل میکند. همزمان خطر ریزش معادن نیز سلامت این افراد را تهدید میکند.
این فعال کارگری افزود: کارگران معدن زغالسنگ از همه طرف شکستخورده هستند.
کسی که چند سال در معدن زغالسنگ کار کرده، دیگر نمیتواند زمینه فعالیت خود را بهراحتی تغییر دهد، چراکه کارفرمای دیگری این فرد که مجموعهای از امراض است را بهعنوان کارگر قبول نمیکند.
عباسپور با اشاره به روند بازنشستگی کارگران در مشاغل سخت و زیانآور گفت: کارگران معدن زغالسنگ پس از ۲۰ سال کار بازنشسته میشوند؛ البته اگر خللی در روند واریز بیمه آنها وجود نداشته باشد.
در آن زمان هم اغلب به انواع بیماریها دچار شدهاند. کما اینکه بسیاری از همکاران ما پس از گذشت دوره کاری و آغاز بازنشستگی، پس از مدت کوتاهی از دنیا رفتهاند. بنابراین تجدیدنظر در شرایط کاری و بازنشستگی این کارگران ضروری است.
این فعال کارگری در ادامه گفت: متاسفانه هر روز شرایط زندگی برای کارگران دشوارتر از قبل میشود و خانوادههای بسیاری از این کارگران گرسنه هستند. این مشکلات حتی زندگی این افراد را هم تحتتاثیر قرار داده است.
چنانچه راهحلی برای رفع این دست مشکلات اندیشیده نشود، باید منتظر شدت گرفتن اعتصابات کارگری در سال جاری باشیم.
سخن پایانی
کارگران با دشواریهای متعددی در مسیر فعالیت خود روبهرو هستند. با این وجود، حداقل دستمزد را دریافت میکنند که کفاف تامین نیازهای آنها و خانوادهشان را نمیدهد. بسیاری از این کارگران ناچارند برای مقابله با تورم روزافزون، ساعتهای بهمراتب طولانیتری را کار کنند.
این در حالی است که کار در برخی از حوزهها همچون معدن یا صنایع ویژه، چالشهای بهمراتب بیشتری دارد. در یک سال گذشته شاهد گران شدن قابلتوجه انواع محصولات در بازارهای گوناگون و افزایش هزینههای زندگی بودهایم. این گرانیها در همه بخشها در سال جاری نیز ادامه داشته است. در چنین شرایطی، تامین معیشت و حداقلهای زندگی به دغدغه اصلی کارگران بدل شده
است.