حمایت از صنایع کوچک، گامی در مسیر توسعه
در تقویم ملی، ۲۱ مرداد، روز حمایت از صنایع کوچک نام گرفته است.
صنایع کوچک و متوسط، اهمیت و اثرگذاری بالایی در توسعه صنعتی، اقتصادی و اجتماعی دارند. بر همین اساس، به بررسی جایگاه صنایع کوچک در بخش معدن و صنایع وابسته به آن پرداختهایم. صنایع کوچک، تابآوری پایینتری نسبت به تکانههای سیاسی و اقتصادی دارند؛ بنابراین اصلاح قوانین و مقررات حاکم بر عملکرد آنها ضروری بهنظر میرسد. تسهیل قوانین و مقررات حاکم بر فعالیت واحدهای کوچک و متوسط، تامین مالی آسان از طریق بانکها و موسسات مالی، تقویت صادرات از سوی این واحدها از طریق شکلگیری واحدهای بازرگانی و سهیم شدن این صنایع در فرآیند تدوین استراتژی و قانونگذاری، از مهمترین الزامات توسعه عملکردی صنایع کوچک و متوسط است. توجه دولت به صنایع کوچک زمینه تقویت حضور سرمایهگذاران در بخش معدن و صنایع وابسته به آن را فراهم میکند و مسیر توسعه صنعتی را تسهیل خواهد کرد.
دولت بیتوجه به صنایع کوچک و متوسط
حسن حسینقلی، فعال حوزه معدن و صنایع معدنی در گفتوگو با صمت و در ارزیابی عملکرد و جایگاه صنایع کوچک و متوسط گفت: واحدهای کوچک و متوسط فعال در حوزههای گوناگون از جمله در بخش معدن و صنایع وابسته به آن از اهمیت و اثرگذاری ویژهای در توسعه اقتصادی و صنعتی برخوردار هستند. بسیاری از واحدهای معدنی و صنایع معدنی کوچک، اشتغالزایی قابلتوجهی را بهویژه در مناطق محروم کشور ایجاد کردهاند؛ بنابراین تداوم فعالیت این صنایع بهمنزله توسعه اجتماعی است و نمیتوان بهسادگی از کنار فعالیتها و چالشهای حاکم بر عملکرد این صنایع عبور کرد.
وی افزود: تعاریف متعددی از صنایع کوچک میشود اما چابک بودن، یکی از مهمترین امتیازات صنایع کوچک است. این صنایع سهم قابلتوجهی از اقتصاد کشورها را در اختیار دارند و همین موضوع بر اهمیت و اثرگذاری آنها میافزاید، تا جاییکه حمایت همهجانبه از واحدهای صنعتی کوچک و متوسط، ضروری است.
این فعال بخش معدن در ادامه، انعطافپذیری صنایع کوچک را دیگر مزیت این واحدها دانست و گفت: واحدهای یادشده میتوانند بسته به ایجاد تنوع در بازار، محصولات خود را در حداقل زمان و با سرمایه بهمراتب محدودتری، متناسب با شرایط و نیاز بازار تغییر دهند. در واقع انعطافپذیری، چابکی و سرمایهگذاری پایین در چنین مواردی به کمک این صنایع میآید و مسیر تداوم فعالیت آنها را تسهیل میکند.
وی در ادامه افزود: با وجود اهمیت و اثرگذاری صنایع کوچک در مسیر توسعه صنعتی، اقتصادی و حتی اجتماعی، عملکرد صنایع کوچک در کشور ما بهویژه در بخش معدن و صنایع معدنی، آنقدرها هم موردتوجه سیاستگذاران قرار ندارد. در واقع صنایع بزرگ به سبب سودآوری بالا و همچنین وابستگی به دولت، در اولویت سیاستگذاران برای برنامهریزی و تدوین استراتژیهای تولید هستند. در چنین شرایطی، شاهد بیتوجهی مسئولان در حوزههای گوناگون مالیاتی، بانکها و... نسبت به این صنایع هستیم.
حسینقلی گفت: با توجه به بیتوجهی سیاستگذاران به شرایط متفاوت صنایع کوچک از صنایع بزرگ و تابآوری متفاوت آنها، این صنایع با مشکلات و چالشهای متعددی در مسیر فعالیت خود روبهرو هستند. مشکلاتی که در مواردی تداوم تولید و فعالیت در این صنایع را تحتتاثیر قرار میدهد؛ بدینترتیب شرایط ویژه صنایع کوچک در مسیر قانونگذاری و تصویب بخشنامهها از سوی مدیران نادیده گرفته میشود.
سیاستهای ضدتولید
وی افزود: تمامی صنایع از تغییر سیاستهای دولت در حوزه مالیات، تعرفه، عوارض و... متاثر میشوند اما باید اقرار کرد که این اثرگذاری در صنایع کوچک بهمراتب جدیتر است. افزایش نرخ حاملهای انرژی، یا افزایش بهای حملونقل یا رشد تعرفه، بهمنزله افزایش هزینه تولید است. بسیاری از صنایع کوچک از پس روند رو به رشد هزینه تولید بر نمیآیند و متضرر خواهند شد، تا جاییکه این نوسانات میتواند به تعطیلی این واحدها نیز منجر شود؛ بنابراین اصلاح سیاستهای دولت با نگاه به شرایط ممتاز و ویژه صنایع کوچک ضروری بهنظر میرسد.
این فعال معدنی گفت: راهکارهای متعددی برای ارتقای سطح رقابتپذیری واحدهای کوچک و متوسط فعال در حوزه معدن و صنایع معدنی مطرح میشود. ازجمله آنکه این واحدها میتوانند فعالیتهای بازرگانی خود را به شرکتهای دیگری بسپارند. با این وجود، دولت تولیدکنندگان را ملزم کرده که هر واحد صنعتی صادرات محصولات خود را برعهده بگیرد. اینگونه سیاستهای غلط از رقابتپذیری این صنایع میکاهد و بر هزینههای تولید و فروش محصولات آنها میافزاید و در واقع آنها را از گردونه رقابت خارج میکند.
وی با اشاره به دیگر استراتژیهای غلط سیاستگذاران گفت: چندی پیش، تمامی صنایع و واحدهای فعال در بخش معدن و صنایع معدنی موظف شدند محصولات خود را در بورس کالا عرضه کنند. اینگونه مصوبات برای صنایع کوچک، بهمنزله دشوار شدن شرایط فعالیت و خارج از توان آنهاست؛ یعنی دولتمردان با اجرای مقررات بینتیجه، تنها مسیر تداوم تولید برای واحدهای کوچک را بیش از پیش دشوار میکنند.
راهکاری برای تداوم فعالیت کوچکها
حسینقلی در ادامه و با ارائه راهکار برای تداوم فعالیت و تولید در واحدهای معدنی کوچک کشور گفت: راهکارهای متعددی برای تداوم فعالیت این واحدها عنوان میشود. ادغام فعالیتهای فرآوری محصولات استخراجشده از معدن را باید یکی از بهترین راهکارهایی دانست که این مجموعهها را در مقابل آسیبها مستحکم میکند؛ یعنی صاحبان این معادن میتوانند با هدف افزایش ظرفیت اجرایی و کاهش سرمایهگذاری، در نزدیکی چند معدن کوچک اقدام به احداث یک واحد فرآوری مشترک کنند. بدینترتیب خوراک این واحد از معادن اطراف تامین و زمینه ارزشآفرینی و سودآوری هرچه بیشتر نیز برای صاحبان این صنایع فراهم خواهد شد.
وی افزود: ادغام واحدهای کوچک در حوزه صنایع معدنی به تداوم فعالیت آنها بهویژه در زمینههایی که نیاز به سرمایهگذاری بالاتری دارد، کمک میکند. بهعنوان نمونه، واحد فرآوری لازم نیست تنها برای یک واحد معدنی احداث شود و اگر این واحد فرآوری را نزدیک یا داخل یکی از معادن کوچک ایجاد کنند، میتوان با برنامهریزی خوراک موردنیاز آن را از سایر معادن نزدیک آن تامین کرد علاوه بر این، هزینه سرمایهگذاری میان واحدها سرشکن میشود و بهمراتب کاهش مییابد.
فرآیندهای اخذ مجوز نیز کم میشود. در این میان، تامین زیرساختهایی همچون آب، برق و... به یک واحد محدود میشود و بهمنزله صرفهجویی در هزینهها خواهد بود.
مسیر آسان توسعه برای صنایع بزرگ
محمد حیدرزاده، کارشناس صنایع معدنی و فعال صنعت سرب و روی در گفتوگو با صمت و در ارزیابی نقش و اهمیت صنایع کوچک معدنی و صنایع معدنی کشور، اظهار کرد: شرکتهای کوچک و متوسط فعال در بخش صنعت و معدن کشور بهمراتب بیشتر از واحدهای بزرگ صنعتی و معدنی هستند. شرکتهای کوچک و متوسط از مزیتهایی برخوردار هستند و همزمان، تهدیدهایی عملکرد آنها را تحتتاثیر منفی قرار میدهد.
وی افزود: واحدهای صنعتی بزرگ با صرف سرمایهگذاری کلان و قابلتوجهی احداث شدهاند؛ در نتیجه در فرآیند تاسیس این صنایع، بسیاری از اصول اولیه موردتوجه قرار گرفته است. مکانیابی دقیق و اثرگذار و همچنین انتخاب تکنولوژی دقیق و کارآمد برای احداث این صنایع، از مهمترین دلایل احداث صنایع یادشده در کشور است. به بیانی کلیتر باید تاکید کرد که در فرآیند احداث صنایع بزرگ، به تامین اصولی زیرساختها توجه بیشتری میشود.
حیدرزاده گفت: همین موضوع زمینه افزایش رقابتپذیری هرچه بیشتر این صنایع را فراهم میکند. این صنایع تحتتاثیر نوسانات اقتصادی و سیاسی کوچک، آسیب کمتری را متحمل میشوند. وی افزود: در موارد متعددی شاهد عرضه سهام این شرکتها در بازار سرمایه هستیم. اینگونه اقدامات زمینه تامین سرمایه و توسعه عملکردی این واحدها را فراهم میکند.
این فعال بخش معدن و صنایع معدنی اظهار کرد: علاوه بر این، مجموعههای بزرگ یادشده به سبب حضور در بورس ملزم به رعایت شفایت در صورتهای مالی خود هستند که اقدام مثبت و ارزندهای است. صنایع بزرگ از اهمیت و اثرگذاری قابلتوجهی بر اقتصاد و توسعه صنعتی و اجتماعی برخوردار هستند و به همین سبب، عموما در فرآیند سیاستگذاری موردتوجه مسئولان قرار میگیرند.
وی افزود: در کنار تمام مزیتهایی که برای صنایع بزرگ نام برده شد، باید تاکید کرد که این صنایع با چالشهایی در روند فعالیت خود روبهرو هستند. از جمله آنکه از چابکی لازم برخوردار نیستند و در نتیجه تغییرات در این صنایع بهمراتب کندتر از انتظارات ما اجرایی میشود.
مشکلات صنایع کوچک زیر ذرهبین
این فعال بخش معدن و صنایع معدنی افزود: بسیاری از واحدهای فعال در بخش معدن و صنایع معدنی کشور بهویژه در حوزه سرب و روی کوچک هستند. در واقع سرمایهگذاری اصولی برای بهرهمندی از ذخایر معدنی کوچک کشور انجام نشده است. همین موضوع نیز مانع اکتشاف، استخراج و فرآوری غیراصولی از این منابع معدنی میشود. فعالیت در این صنایع به سبب ظرفیت پایین، با بهرهوری محدودتری همراه است. این مجموعهها تابآوری پایینی در مقابل نوسانات قیمتی فلزات در سطح بینالمللی دارند یا نسبت به تغییرات نرخ انرژی و سایر هزینههای تولید، از تحمل کمتری دارند، تا جاییکه نوسانات شدید نرخ میتواند این صنایع را به سمت تعطیلی و توقف تولید سوق دهد.
وی افزود: البته فعالیت صنایع و معادن کوچک با مزیتهایی نیز همراه است. صنایع یادشده به سبب کوچکی، از چابکی و سرعت عمل بیشتری برخوردار هستند. بهعنوان مثال، تامین خوراک آنها بهویژه در شرایط بحرانی، آسانتر است. خط تولید در چنین واحدهایی با آسانی بیشتر با تغییرات روز و حتی تغییرات تکنولوژیکی، به روز میشود؛ بنابراین از انعطافپذیری میتوان بهعنوان دیگر مزیت مجموعههای کوچک و متوسط فعال در حوزه معدن و صنایع معدنی نام برد.
حیدرزاده در ادامه اظهار کرد: در مناطق مرکزی کشور شاهد پراکندکی ذخایر سرب و روی بهویژه در استانهای کرمان، سمنان و یزد هستیم. بسیاری از این ذخایر کوچک هستند، اما انتظار میرود برای فرآوری ذخایر یادشده، با تجمیع سرمایه، صنایع بزرگ احداث شوند.
این اقدام مانع پراکندگی منابع میشود و به ارتقای سطح تولید در صنایع معدنی منجر خواهد شد. در همین حال، فرصتی برای همافزایی توان این مجموعهها فراهم میشود و بهرهوری تولید افزایش خواهد یافت.
این فعال صنعت سرب و روی گفت: از مجموع موارد یادشده میتوان اینطور برداشت کرد که با وجود اهمیت و اثرگذاری صنایع کوچک و متوسط در روند توسعه اقتصادی و حتی اجتماعی، در بسیاری از حوزههای صنعتی، احداث صنایع بزرگ اولویت بیشتری دارد.
وی در ادامه خاطرنشان کرد: بسیاری از صنایع کوچک فعال در حوزه معدن با تکیه بر ظرفیتهایی همچون انرژی ارزان احداث شده و توسعه یافتهاند؛ بدینترتیب با حرکت کشور به سمت واقعیسازی نرخ انرژی، دیگر تولید و فعالیت در این بخش از صرفه اقتصادی کافی برخوردار نیست. درنتیجه انتظار میرود سیاستگذاران قبل از اعطای مجوز برای احداث صنایع کوچک و متوسط، تمامی جوانب را در نظر بگیرند.
بر همین اساس انتظار میرود توسعه صنایع معدنی با تجمیع سرمایه و دقتنظر کافی و با تاکید بر احداث صنایع بزرگ یا تجمیع عملکردی صنایع کوچک همراه باشد.
سخن پایانی
صنایع کوچک بهدلیل نقشی که در اشتغالزایی، درآمدزایی و توسعه کسبوکارها دارند، از اهمیت ویژهای برخوردار هستند؛ بنابراین بسیاری از دولتها بهویژه در کشورهای توسعهیافته مجموعهای از خدمات را به صنایع کوچک ارائه میدهد تا انگیزه سرمایهگذاران خرد به توسعه صنعتی افزایش یابد. ازجمله این خدمات میتوان به تسهیلات سرمایهگذاری، حمایت مالیاتی، وامهای کمبهره، تامین زیرساخت موردنیاز صنایع، تسهیل در فرآیند صدور مجوز و... اشاره کرد. بدینترتیب پایههای کارآفرینی در اقتصاد کشور تقویت میشود. توجه به این نکته ضروری بهنظر میرسد که رونق و گسترش صنایع کوچک و متوسط میتواند به توسعه صنعتی، توزیع عادلانه درآمد، اشتغالزایی و افزایش ارزشافزوده کمک کند. توسعه صنایع کوچک و متوسط، رمز توسعه اقتصادی دهه آینده است. از اینرو چنان چه دولتها بهدنبال ایجاد فرصتهای شغلی و افزایش درآمد در جامعه باشند باید با سیاستهای حمایتی خود بر تعداد صنایع کوچک و متوسط بیفزایند.