رویای مهاجرت معکوس چگونه محقق میشود؟
براساس آمار، ۷۴ درصد از جمعیت کشور در مناطق شهری و فقط ۲۶ درصد در مناطق روستایی کشور زندگی میکنند.
موج مهاجرتهای گسترده روستاییان به شهرها پس از اصلاحات ارضی آغاز شد و توسعه نامتوازن روند این سیر مهاجرتی را صعودی کرد. این موضوع در ۶ دهه بعد، به تناوب و با شدتهای متغیر دنبال شده است. این سیر مهاجرتی پیامدهایی داشته که به باور کارشناسان، یکی از اساسیترین آنها، مسئله امنیت غذایی است.
صمت در این گزارش ضمن نگاهی به آمار مهاجرت روستا به شهر در گفتوگو با کارشناسان به بررسی دلایل این پدیده پرداخته است.
روی خط آمار
در سال ۱۳۵۵ برای نخستینبار نسبت خانوارهای شهری به روستایی نزدیک شد تا اینکه در نهایت، سرشماری ۱۳۹۵ نشان داد که تعداد خانوارهای شهری حدود ۳ برابر روستاییها است، در واقع اگر در سال ۱۳۵۵، ۳ میلیون و ۲۶۵ هزار خانوار ایرانی در مناطق شهری و ۳ میلیون و ۴۴۶ هزار خانوار در مناطق روستایی ساکن بودند، این رقم در سال ۱۳۹۵ بهطور تقریبی ۳ برابر بهنفع خانوادههای شهری شد و بهازای حدود ۱۸ میلیون و ۱۲۵ هزار ۴۸۸ خانوار شهری، فقط ۶ میلیون و ۷۰ هزار خانوار در مناطق روستایی ساکن هستند.
این موضوع از نظر جمعیتی (تعداد نفرات) نیز سیری مشابه را طی کرده، بهگونهای که در سال ۱۳۹۹، محمد امید، معاون وقت توسعه روستایی و مناطق محروم کشور اعلام کرد، از ۸۴ میلیون جمعیت کشور «حدود ۲۰ میلیون نفر روستایی و حدود یک میلیون نفر عشایر هستند که نزدیک به ۲۶ درصد جمعیت کشور را شامل میشوند».
براساس آمار، این ۲۶ درصد جمعیت غیرشهری در ۶۲ هزار آبادی و روستا ساکن هستند که ۳۹ هزار روستا، بالای ۲۰ خانوار جمعیت و ۲۳ هزار روستا دارای جمعیتی کمتر از ۲۰ خانوار هستند.
این رقم نشان میدهد در حالتی خوشبینانه، رقم میانگین جمعیت ساکن در هر روستا حدود ۳۰۰ نفر است که با روستاهای پرجمعیت و مولد دهههای گذشته بهکلی متفاوت بوده و در عمل امکان بسیاری از مشاغل و کسبوکارهای بزرگ یا متوسط در روستاها سلب شده است.
کارشناسان معتقدند ایجاد جذابیتهایی مانند اشتغال در بخش گردشگری از جمله توقفگاههای بومگردی آنهم در برخی روستاها و نیز اجرای برخی طرحها میتوانند کارآفرینان را ترغیب به فعالیت اقتصادی در روستاها کنند.
کشاورزی از نفس افتاده
حمیدرضا رمضانی، کارشناسارشد آب در گفتوگو با صمت اظهار کرد: از گذشتهها، کشاورزی اصلیترین شغل ایرانیان بوده، اما در ۶۰ سال اخیر، بخش کشاورزی در ایران ضربههای جبرانناپذیری خورده و تابآوری آن لحظهبهلحظه کم و کمتر شده است، از جمله دلایل این آسیبها در بخش کشاورزی میتوان به طرح تقسیم اراضی شاه و خرد شدن اراضی بزرگ کشاورزی و ایجاد خردهمالکی در حکومت پهلوی اشاره کرد. نبود هیچ برنامه اصولی، علمی و منسجم کشاورزی در تمام دولتهای بعد از انقلاب و همینطور تغییر کاربری گسترده اراضی کشاورزی در ۲۰ سال گذشته و تبدیل اراضی به ویلا و شهرک از دیگر دلایل تضعیف اقتصاد روستا و کشاورزی در ایران است.
وی اضافه کرد: اما مهمترین و سهمگینترین ضربه به کشاورزی در ایران زمانی بود که شوراهای شهر و روستا در دهه ۷۰ شکل گرفت. افراد بدون هیچ پشتوانه علمی به شوراها راه پیدا کردند و چون درک درستی از کشاورزی و اشتغالزایی و ثروتآفرینی نداشتند، بیشتر در نقش دلال وارد عمل شدند و به هر نحوی و با واسطهگری اراضی روستایی و شهرهای کوچک را به شهرنشینان فروختند، در واقع، این شوراها در عمل روستاها را از شکل روستایی خارج کردند و روستاهای آباد ایران تبدیل به شهرکهایی برای خوشنشینها شد؛ این مسئله یکی از ضربههای جبرانناپذیر را بر امنیت پایدار غذایی ایران وارد کرد.
مهاجرتهای ناگزیر
رمضانی گفت: در سال ۱۳۵۵ ایران با جمعیتی برابر با ۳۳ میلیون و ۷۰۸ هزار و ۷۴۴ نفر، دارای ۴۵۲ شهر و حدود ۹۲ هزار ۷ روستای بزرگ بود و ۷۶ درصد جمعیت ایران روستایی و ۲۴ درصد شهرنشین بودند. درآمد سرانه در سال ۱۳۵۵ معادل ۳۷ میلیون و ۶۳۳ هزار ریال و این نشاندهنده این است که تحرک اقتصاد روستایی در سال ۱۳۵۵ خوب بوده است. در سال ۱۳۹۰ کشور ایران با جمعیتی برابر با ۷۵ میلیون و ۱۴۹ هزار و ۶۶۹ نفر، دارای ۱۱۳۹ شهر و ۶۱ هزار و ۷۴۸ روستا بود که ۲۸.۵ درصد جمعیت ایران روستایی و ۷۱.۵ درصد شهرنشین بودند.
وی افزود: در سال ۱۳۹۵ ایران با جمعیتی برابر با ۷۹ میلیون و ۹۲۶ هزار و ۲۷۰ نفر دارای ۱۲۴۵ شهر و کمتر از ۵۹ هزار روستا بود که ۲۶ درصد جمعیت ایران روستایی و ۷۴ درصد شهرنشین بودند. این آمار نشان از این دارد که روستاهای بزرگ ایران، بیشتر خالی از سکنه و نابود شدهاند و درحالحاضر در ایران شاهد روستاهای کمتر از ۲۰ خانوار دائم هستیم که فقط نام روستا را یدک میکشند، اما در اصل شهرکهایی برای خوشنشینان است.
بیبرنامگی و برنامههای مخرب
این کارشناسارشد آب گفت: طبق آخرین آمار سال ۱۳۹۷ تعداد روستانشینان ۲۰ میلیون و ۷۳۰ هزار و ۶۲۵ نفر برابر با ۲۵.۹ درصد روستانشین در کشور وجود دارد. باتوجه به این آمار، در ۴۰ سال اخیر، بیبرنامگی، بزرگترین آفت کشور بوده، به حدی که اقتصاد جوامع روستایی در جایگاه تضمینکننده غذا در ایران، متزلزل شده است. این شرایط بهاجبار مردم را مجبور به ترک یا فروش کاشانه و مهاجرت از روستاها کرده و در نهایت روستانشینان راه شهرنشینی را پیش گرفتهاند. این مهاجران بهاجبار در شهرهای بزرگ مشغول به کارهای کاذب شدند.
وی بااشاره به اینکه طرح هادی یکی از مخربترین طرحها و پروژههایی بود که موجب شد روستاها ماهیت و اصالت روستایی خود را از دست بدهند، گفت: در این طرح، کوچه باغها تبدیل به گذر با عرض چند متر و کوچهباغهای خاکی یا پوشیده از رستنیها، تبدیل به آسفالته شدند و روستاهای مولد تولیدکننده محصولات کشاورزی را آهسته و پیوسته تبدیل به شهرکهایی کردند که محل تردد خوشنشینان شود.
رمضانی ادامه داد: همین بیبرنامگی حاکی از آن است که در ایران روزبهروز بر تعداد جمعیت شهرنشین و حاشیهنشین اضافه و روزبهروز از تعداد جمعیت روستایی کاسته میشود. سوءمدیریت موجب شده درآمد سرانه جوامع روستایی بهشدت افت کند و همین نداشتن درآمد پایدار، فروش اراضی کشاورزی را بههمراه داشته است.
خوشنشینان که هیچ درک درستی از فرهنگ روستا ندارند، اراضی کشاورزی را از روستاییها خریده، به اراضی کوچکتر تقسیم کرده و مشغول به ساخت ویلا شدند و در نهایت با همکاری بعضی نهادهای دولتی مثل جهاد کشاورزی، منابع طبیعی، بنیاد مسکن، راه و شهرسازی و... روستاها را از گردونه روستا بودن خارج کردند.
وی افزود: با این روند، درحالحاضر بسیاری از روستاها تبدیل به شهرکهای اقماری شدند و پرواضح است که در چنین شرایط ناپایداری با ارزشافزودهای که زمین در روستاها پیدا میکند، دیگر تولیدات روستایی نهتنها کاهش نمییابد، بلکه بهکلی نابود میشود و امنیت پایدار غذایی بهخطر میافتد.
رمضانی گفت: اگر دولت برنامهای اصولی و تشویقی برای روستاییان تهیه و تدوین نکند، بدون شک در آیندهای نهچندان دور، این معضل که درحالحاضر، چراغ خاموش در حال حرکت است، به یک بحران ملی تبدیل خواهد شد و کشاورزی بهطورکلی در ایران نابود میشود، در نهایت اینکه، امنیت پایدار غذایی در دنیا بهقدری مهم و حیاتی است که بعضی از کشورهای دنیا واحدی به نام ارتش امنیت غذایی و پایدار زیستی ایجاد کردهاند، اما اینکه در ایران بهعمد تیشه بر ریشه روستا و کشاورزی زده میشود، به شکل عمیق جای تامل دارد.
روستاهای بیروح
ابوالفضل میرقاسمی، کارشناس منابع طبیعی و آبخیزداری در گفتوگو با صمت درباره تاثیر مهاجرتهای روستایی بر محیطزیست و امنیت غذایی گفت: در چند دهه گذشته، نسبت جمعیت روستایی و شهری در ایران معکوس شده است. امروز بیش از ۷۰ درصد جمعیت، شهرنشین شدهاند و کمتر از ۳۰ درصد، ساکن روستاها هستند.
بعضی روستاها نیز تنها تبدیل به خوابگاه شدهاند و کسانی که در شهر توان پرداخت اجاره خانه و مسکن ندارند، روزها در شهر کار میکنند و شبها به روستا رفته و استراحت میکنند؛ بنابراین برخی روستاها، نقش تولیدی خود را هم از دست دادهاند.
میرقاسمی گفت: واژه روستا از ریشه رستن و رویش میآید و وجه تسمیه روستا بیشتر به فعالیتهای کشاورزی و دامپروری برمیگردد؛ بنابراین روستا جایی است که کارهای تولیدی در آن اتفاق میافتد. درحالحاضر روستاها بخش عمده نیازهای غذایی خود را از شهرها تهیه میکنند.
در گذشته، روستاها بیشتر مایحتاج موردنیازشان را خودشان تامین میکردند، اما امروزه با تغییر سبک زندگی و بالا رفتن سطح رفاه و بهداشت در روستاها، افراد نیازمند یکسری کالاهایی مثل مواد بهداشتی هستند که در داخل روستا امکان تولید آنها وجود ندارد.
این کارشناس منابع طبیعی گفت: رابطه شهر و روستا، رابطهای دوجانبه است، به این صورت که یکسری منابع از شهر به روستا و یکسری از منابع از روستا به شهر میرود. این ارتباط باید بهدرستی مدیریت شود. بههرحال لازم است یکسری کالاها مانند نهادههای کشاورزی از جمله کود، سم و بذر از شهر بیاید و محصولاتی که بهواسطه این نهادهها تولید میشود، به شهر و میادین میوه و ترهبار ارسال شود.
کشاورزی پرخطر
وی تصریح کرد: فعالیتهای کشاورزی ریسک زیادی پیدا کرده است. آفات و بیماریها، خشکسالی، تنشهای گرمایی، گردوغبارها، سرمازدگی و سیل باعث میشود اراضی کشاورزی از بین برود. از سوی دیگر، بیمههای کشاورزی هم خیلی نمیتواند خسارتهای واردشده را جبران کند. باوجود ریسک زیادی که برای فعالیتهای کشاورزی و دامپروری وجود دارد، روستاییان ترجیح میدهند تغییر شغل داده و در بخشهای صنعتی و خدماتی در شهرها مشغول به کار شوند.
میرقاسمی گفت: مهاجرت روستاییان باعث کاهش فعالیتهای کشاورزی میشود و امنیت غذایی بهخطر میافتد. باتوجه به اینکه نظام بهرهبرداری کشاورزی در ایران، نظام دهقانی و خانوادگی است و کشت و صنعتها، شرکتهای سهام زراعی و تعاونیهای تولیدی، سهم عمدهای در کشاورزی ایران ندارند، بهرهوری در کشاورزی پایین است. از سوی دیگر، یک مانع فرهنگی در بحث تجمیع اراضی و یکپارچهسازی وجود دارد و نمیتوان خیلی مکانیزاسیون کشاورزی و استفاده از ماشینآلات در اراضی را توسعه داد. کشاورزی ما خردهمالکی و معیشتی است و هر خانواده زمینهای کشاورزی کوچکی دارد که هم به تامین مواد غذایی خانواده کمک و هم بخشی از نیاز غذایی کشور را تامین میکند.
عاملی برای ایجاد گردوغبار
وی بیان کرد: ادامه روند افزایشی مهاجرتها از روستا به شهر، وقفه بیشتری در نظام تولیدی کشور ایجاد میکند و کسانی هم که مهاجرت میکنند، از تولیدکننده به مصرفکننده تبدیل میشوند. بهگفته این کارشناس منابع طبیعی، از سوی دیگر، مهاجرت روستاییان باعث رها شدن زمینهای کشاورزی میشود.
وی ضمن بیان این مطلب افزود: زمینی که شخم خورده، پوشش گیاهی طبیعی خود را از دست داده و زمانی که زمین رها میشود، بهدلیل اینکه محافظی ندارد، تحتتاثیر فرسایش باد قرار میگیرد و ایجاد گردوغبار میکند.
زمینهای سیلخیز
میرقاسمی افزود: زمینهایی که دستکاری شده، بافت طبیعی آنها از بین رفته و درختان پوشش گیاهی برای حفظ خاک ندارند و بههمین دلیل، زمین سیلخیز میشود. سیلخیز شدن بهویژه در اراضی دیم که شخم زدن زمین در راستای شیب است، بیشتر میشود، چرا که شیارها آب را هدایت میکنند، خاک شسته شده و تبدیل به رسوب میشود.
این رسوب نیز در پاییندست به پشت مخازن سدها میرسد، جمع شده و سد را از حیزانتفاع خارج میکند، همچنین این رسوبات درکانالها و پشت دریچههای آبگیر میرود یا باعث بالا آمدن سطح مزارع و باعث نرسیدن آب کانالها به مزارع میشود. این مسائل اقتصادی و محیط زیستی تنها بخشی از پیامدهای مهاجرت گسترده روستاییان از شهرها است.
سخن پایانی
کارشناسان از پیامدهای محیط زیستی، اقتصادی و اجتماعی مهاجرت روستاییان به شهرها میگویند و بسیاری از آنها بر این موضوع تاکید دارند که این مهاجرت ریشه در توسعه نامتوازن اقتصادی و اجتماعی دارد. به باور بسیاری از کارشناسان، بهبود توزیع درآمد، افزایش مخارج دولتی در عمران روستاها، کاهش شکاف دستمزد میان شهر و روستا و همچنین سرمایهگذاری در بخش کشاورزی، منجر به کاهش روند مهاجرت به شهرها خواهد شد.