تنهایی که در آتش بیتدبیری میسوزند
کار کردن برای کسب درآمد است اما در برخی از موارد کلمه «عشق» طوری جلوی چشمان افراد را میگیرد که حساب و کتاب مالی از یاد میرود. اینجا صحبت از عشقی در دل آتش است و مردانی که چون فرشته نجاتی به دل آتش میزنند؛ بدون لحظهای درنگ! داستان تلخی بهخاطرم میآید؛ اوایل روز ۳۰ دی سال ۹۵.
کار کردن برای کسب درآمد است اما در برخی از موارد کلمه «عشق» طوری جلوی چشمان افراد را می گیرد که حساب و کتاب مالی از یاد می رود. اینجا صحبت از عشقی در دل آتش است و مردانی که چون فرشته نجاتی به دل آتش می زنند؛ بدون لحظه ای درنگ! داستان تلخی به خاطرم می آید؛ اوایل روز ۳۰ دی سال ۹۵ . پس از تلاش های بسیار در یک لحظه هیمنه ساختمان شکست و به کل فرو ریخت. در نهایت روز سیاه تهران، تن های بسیاری از فرشتگان زمینی بی جان ماند. قصه روزهای متفاوت آتش نشانان از زمانی شروع می شود که زنگ هشدار قرمز به صدا در می آید. در این لحظه فرقی نمی کند، آتش سوزی کم باشد یا زیاد یا چه کسانی در آن گرفتار باشند. در این لحظه همین که جان عزیز است، کافی است؛ بسیار کافی. در تقویم جهانی ۴ مه برابر با ۱۵ اردیبهشت روز جهانی آتش نشان نام گذاری شده و البته در تقویم ما ۷ مهر روزی است برای تقدیر از رشادت های آتش نشانان که به عنوان روز ملی آتش نشانی و ایمنی نام گذاری شده است. صمت در این گزارش به مناسبت روز جهانی آتش نشان به مروری بر وضعیت ایمنی بازارهای فرسوده پرداخت.
تاریخچه روز جهانی آتش نشان
۴ مه مصادف با ۱۵ اردیبهشت با عنوان روز جهانی آتش نشان نام گذاری شده است. نام گذاری روزی در تقویم جهانی با عنوان روز آتش نشان بهانه ای است برای گرامیداشت آتش نشانان و سختی کار آنها و جانباختگان این شغل و البته جلب توجهات به این شغل پرخطر. به گزارش ایمنا، دلیل نام گذاری این روز جان باختن چند آتش نشان استرالیایی در جریان آتش سوزی گسترده در استرالیا است. یکی از مهم ترین نمادهای روز جهانی آتش نشانان روبان قرمز و آبی است، زیرا قرمز در برابر عنصر آتش ایستاده بود، در حالی که آبی نشان آب است. در سال ۱۹۹۸، یک واقعه غم انگیز استرالیا و جهان را ناراحت کرد. آتش نشانان در لینتوی استرالیا، یک منطقه پرجمعیت در ویکتوریا، در حال مهار آتش سوزی بزرگی بودند و خواستار کمک شدند. این تماس و درخواست کمک اضطراری، یک اکیپ آتش نشانی را به صحنه آورد. گری وردولد، کریس اوانز، استوارت دیویدسون، جیسون توماس و متیو آرمسترانگ برای کمک در خاموش کردن شعله های آتش، فرستاده شدند. هنگامی که این ۵ نفر وارد منطقه شدند، باد ناگهان جهت خود را تغییر داد و شعله های آتش کامیون حامل آتش نشانان را فرا گرفت و همه آتش نشانان جان باختند.
بی توجهی، آتش زیر خاکستر
هوای بهاری فضا را برای قدم زدن در خیابان های تهران آماده تر می کند. به سراغ محله های جنوبی با بافت های قدیمی و زیبایش می روم. برخی از ساختمان ها به حدی قدیمی هستند که انگار دیوارها هر لحظه فرو می ریزند. از یک کوچه باریک گذر می کنم و به بازاری کوچک می رسم که از مجموع ۱۰ مغازه کنار هم تشکیل و با تیرهایی چوبی مسقف شده است. کهنگی چوب ها گواه قدمت زیاد آن است! با خود فکر می کنم که در صورت ریزش این سقف چه حادثه ای رخ می دهد. اصلا راه نجاتی وجود دارد؟ ناگهان کوچه پس کوچه هایی را که برای رسیدن به این نقطه طی کرده بودم به خاطر می آورم. اصلا کدام ماشین از این کوچه های آشتی کنان رد می شود که بخواهد کمکی کند. هر روز تعداد بسیاری از شهروندان از کودک تا پیرزن و پیرمرد زیر این سقف چوبی کهنه می ایستند تا خریدهای شان را انجام دهند. اصلا از این هم بگذریم و بگوییم پرنده هم در این حوالی پر نمی زند، با صندلی های دم در چه کنیم؟ هر یک از صاحبان مغازه ها اگر یک روز برای مدتی روی این صندلی ها نشینند که روزشان شب نمی شود. خب جان آنها چه می شود؟ آقای شهردار اصلا به محله های منطقه ۱۲ تهران سر می زنید؟ کوچه های اینجا با مناطق شمالی تفاوت های بسیاری دارد. حالا یک بار هم که شده برای ثبت در تاریخ شهرداری سری بزنید و دردی را دوا کنید. کاش به جای آن همه رنگ های دلمه شده کنار جدول یا برخی از دیوارها فکری به حال این مناطق کنید. از آنجایی که برای عده ای جان دیگران بسیار مهم است، اول آنها را نجات می دهند، اما حاصل بی توجهی شما می شود دیر رسیدن و در نهایت ما می مانیم و خون دلی که از شبه پلاسکوهای دیگر نصیب مان می شود.سال هاست بازارها و ساختمان های قدیمی تهران با بی توجهی تمام رها شده اند و اگر در نتیجه این بی توجهی ها یک اتفاق بد رخ دهد، تنها یک پاسخ می شنوید؛ «تسلیت» با چاشنی اشک که امیدواریم واقعی باشد. مگر بی توجهی به ایمنی بسیاری از مکان های عمومی و از دست رفتن جان ها با بیان یک کلمه جبران می شود؟ نمود عینی این بی توجهی ها بازار تهران است؛ بازاری که قطب اقتصادی خوبی است، اما تنی رنجور دارد. خطرات بسیاری بازار بزرگ قدیمی و تاریخی تهران و اهالی آن را تهدید می کند، اما جالب است که هیچ یک از مسئولان مربوطه واکنشی نسبت به آن نشان نمی دهند. اگر نام و مکان بازارها برای تان اهمیت نداشته باشد، بی شک آماری از بازارهای فرسوده و قدیمی که درگیر آتش سوزی شدند، به دست تان خواهد رسید.
نقش مهم آتش نشانی در شناسایی ساختمان های ناایمن
عبدالمطهر محمدخانی، سخنگوی شهرداری تهران با اشاره به نقش مهم آتش نشانی در شناسایی ساختمان های ناایمن به صمت گفت: نهاد تخصصی برای سنجش ایمنی ساختمان ها، آتش نشانی است. نظارت آتش نشانی بر ساختمان های در حال ساخت، مانند گذشته و با حساسیت های بیشتری ادامه دارد. سازندگانی که نکات ایمنی را در زمان ساخت، رعایت نکنند، در مرحله اول ازسوی سازمان آتش نشانی هشدار دریافت می کنند و در صورت نادیده گرفتن هشدار صادره ازسوی این سازمان، از ادامه فعالیت آنها جلوگیری خواهد شد. همچنین از نظر زیرساختی، نظارت بر تدوین ضوابط و دستورالعمل ها در راستای هماهنگی امور مربوط به ساخت وسازهای شهری و رسیدگی به امور مربوط به مهندسان ناظر ساخت وسازهای شهری بر عهده معاونت شهرسازی است؛ در غیر این موارد شهرداری دخالت دیگری ندارد.
سخنگوی شهرداری تهران در تشریح راهکار حل مشکلات ساختمان های ناایمن، اظهار کرد: نگاه شهرداری در این موضوع فرابخشی است. در واقع شهرداری معتقد است با مدیریت قرارگاهی می شود فرآیند ایمن سازی را تسریع کرد. در واقع دستگاه هایی که در این موضوع دخیل هستند باید کنار یکدیگر قرار بگیرند و به یک تصمیم مشترک برسند.
به دردهای بازار تهران برسید
بهزاد یعقوبی، عضو هیات امنای بازار تهران با اشاره به بی توجهی مسئولان نسبت به مشکلات بازار تهران به صمت گفت: ۶۰ هزار واحد صنفی در بازار تهران مستقر هستند که اگر در هر واحد حداقل ۵ نفر مشغول کار باشند چه جمعیتی را در بر می گیرد؟ این در حالی است که ثبت جمعیت در روزهای پایانی سال در بازار ۵ میلیون و ۷۰۰ هزار نفر است. مدیریت بحران این جمعیت کجاست؟ درباره مشکلات و خطراتی که بازار را تهدید می کند از طریق جامعه انجمن های اسلامی اصناف و بازار مکاتباتی را با دستگاه های مربوطه انجام دادیم؛ در نتیجه این تکلیف از شانه ما برداشته شده و باقی آن با مسئولان است. وی افزود: بازار تهران مدخل های زیادی دارد و باید مدیریت شهری و مدیریت بحران مدخل هایی را برای ورود و خروج مردم از بازار شناسایی و مشخص کند و برای خروج اضطراری مسیرهایی معین شود. سوله بحران در انتهای ناصرخسرو داریم، اما مکان هایی هم باید داخل بازار باشد تا مردم در مواقع بحران مانند زلزله به آنجا مراجعه کنند.
چه کسی مقصر است؟
یعقوبی در پاسخ به این سوال که چه نهادی مقصر این وضعیت است، اظهار کرد: وسعت و حجم افرادی که روزانه وارد بازار می شوند به حدی است که باید مشکلاتش در سطح حاکمیت حل شود؛ پس در این زمینه نمی توان یک سازمان یا فرد را مقصر دانست. وزارت مسکن و شهرسازی، وزارت نیرو، شهرداری، مدیریت بحران، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی، وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی باید با همکاری یکدیگر اقدام به حل مشکلات بازار بزرگ تهران که در صورت بروز حادثه خسارت های جبران ناپذیری را به همراه دارد، کنند.
چاره ای کنید
عضو هیات امنای بازار تهران با بیان اینکه بازار املاک وقفی دارد که می توان از آنها استفاده کرد، افزود: این املاک ارزش افزوده کمی دارند. برای شهرداری تهران رقمی نیست که ساختمانی را برای اورژانس یا کلانتری ایجاد کند. بازاریان نزدیک ۲ هزار میلیارد تومان مالیات می دهند. چند درصد آن باید برای ناوگان آتش نشانی هزینه شود. می گویند ۹۷ درصد آتش سوزی های بازار ناشی از سیستم های برق است. درست است که بازاری ها هم مقصر هستند اما باید دستگاه های حاکمیتی هم کاری کنند. برخی از مشکلات بازار دیگر به دست شهردار منطقه حل نمی شود، باید دستور رئیس جمهوری را داشته باشد و برای حل آنها نگاه فرامنطقه ای داشت.
آتش نشانی مسئول واحدهایی است که امکان آتش سوزی دارند
ناصر امانی، عضو شورای شهر درباره نقش شورای شهر و شهرداری در ایمن سازی مغازه ها به صمت گفت: شورای شهر می تواند بر ایمنی ساختمان ها نظارت کرده و از شهرداری بخواهد نسبت به ایمن سازی ساختمان های ناایمنی که از قضا تعداد آنها هم در شهر زیاد است، اقدام کند. شهرداری براساس قانون تنها مسئول نظارت و آتش نشانی مسئول واحدهایی است که امکان آتش سوزی دارند، همچنین اگر سازه در بعد مهندسی و ساخت مشکل داشته باشد، نظام مهندسی مسئول است. درباره اصناف نیز بازرسان وزارت کار مسئول بازرسی هستند. شورای شهر و شهرداری تنها ناظر هستند و کار اجرایی در این راستا ندارند.
عضو شورای شهر با بیان اینکه استثنا نیز وجود دارد، بیان کرد: براساس قانون اگر در موقعیتی امکان ریزش ساختمان وجود داشته باشد، شهرداری ساختمان را ایمن سازی و سپس با افزودن درصدی که در قانون ذکر شده، هزینه را از صاحب ملک دریافت می کند. اکنون سازکار قانونی این کار فراهم نیست و دارای مراحل قانونی زیادی است، برای مثال باید از قوه قضاییه و... مجوز دریافت شود.
سخن پایانی
گرمای آتش، دودی سیاه و نفسی تنگ شده هر کدام حکایت از تنی دارد که در جدال آب با آتش رمقش می رود. درد آنجاست که در برخی از موارد این جان ها از سر بی تدبیری می رود و تنها غمش برای ما می ماند. اصلا چه درد نامردی است این غم! نمی دانم این همه گفتن ها به کجا می رسد، اما کاش برای چند دقیقه هم که شده تصویری از همان روز سیاه تهران و ساختمان پلاسکو را متصور شوید؛ کدام شان با تسلیت برگشتند؟ آتش نشانان جان خود را دودستی تقدیم ما می کنند و ما برای حفظ جان این فرشتگان زمینی چه کرده ایم؟ البته منظور از «ما» در این قسمت برخی از مسئولان نظاره گر است.