لزوم ایجاد مسیر سبز دانشبنیانی
وحید یونسی-تجاریساز دانشبنیان در صنعت تجهیزاتپزشکی و سلامت
به نمایندگی از صنعت سلامت و واحدهایی که توان تولید دارند یعنی شرکتهایی که بهلحاظ زیرساختی امکان اثربخشی در اقتصاد و تامین نیازهای استراتژیک دارند، معتقدم، در گام نخست مهمترین پاشنهآشیلی که امسال وجود داشت که البته در سالهای گذشته هم شاهد آن بودیم، تخصیص ارز ترجیحی به واردکنندگان بوده است. این امر موجب شده، هرچقدر هم قوانین مختلف وضع شود و از منظرهای مختلف کمککننده اکوسیستم دانشبنیان باشد؛ حتی شرکتهای دانشبنیان با عمق تولید خوب نمیتوانند با واردکنندگان رقابت کنند.بهعبارت روشنتر تا زمانی که ارز ترجیحی به واردکنندگان بهویژه حوزه تجهیزاتپزشکی داده شود، نوعی نابرابری و بیعدالتی ایجاد میشود که علاوه بر اینکه از جذابیت حوزه تولید میکاهد، منجر به ضرر تولیدکننده هم میشود. بیشک در صنعتی که واردکنندگان آن ارز ترجیحی بگیرند، رقابتی ناعادلانه و نابرابر بهوجود میآید. هرچقدر هم که تولیدکنندگان عمق تولید بالایی داشته باشند، باز هم حریف واردکنندگانی که ارز ترجیحی میگیرند، نمیشوند.
گفتنی است، عمق تولید یکی از معیارهای دانشبنیانی است که نشان میدهد شرکت دانشبنیان توانسته مواد اولیه و خام را به محصول کامل تبدیل کند و فرآیند تولید را با نرخ تمامشده کمتری همراه با ارزشافزوده بالا به پایان رساند. حال هرچقدر درصد عمق تولید بالا باشد، یعنی میزان تبدیل مواد اولیه خام به محصول بیشتر بوده است. چنین فرآیندی باعث میشود میزان ارزبری بهشدت کاهش یابد؛ چراکه بخش عمده مواد اولیه در داخل کشور است و بخشی هم از خارج تهیه میشود.با اینکه تورم مشکلات اقتصادی بیشتر بر دوش تولیدکننده است، اما واردکننده به نسبت تولیدکننده با همان میزان محصول هم نیروی کار کمتری دارد و هم زمان کمتری را برای واردات میگذارد؛ در نتیجه نخستین مسئله، تخصیص نابجای ارز است تا زمانی که چنین بینظمی وجود داشته باشد، نمیتوان انتظاری از شرکتهای دانشبنیان دستکم در حوزه تجهیزاتپزشکی داشت؛ چنین فرآیندی منجر به از بین رفتن فرصتهای تولیدی میشود.دومین موردی که بهعنوان دستانداز اکوسیستم دانشبنیان در سال گذشته شناخته شد، عدمگفتمان میان نهادهای مختلف دولتی که با دانشبنیانها سر و کار دارند، امسال گفتمانی در وزارت صمت درباره ایجاد کنسرسیومها ایجاد شده بود که مشخصا برای آن دسته از شرکتهای دانشبنیانی که نیازمند همراهی چندین شرکت در مسیر زنجیره ارزش هستند و زیرساخت کافی دارند، سودبخش بود. این گفتمان بعد از حضور آقای دهقانی در معاونت علمی بیشتر مطرح شد که با اهداف وزارت صمت بسیار هماهنگ بود. خوشبختانه در زمان مدیریت آقای ستاری در معاونت علمی، پایههای این روند گذاشته شده بود و بعد از حضور آقای دهقانی هم قوت گرفت و به نهادهای دیگر هم تسری داده شد. موضوعاتی نظیر حل معضلات کلان کشور با کمک دانشبنیانها وارد این عرصه شد که گفتمان خوبی هم بود.
اما چالش اصلی، فقدان قوانین شفاف برای حمایت از شرکتهای دانشبنیان توانمند است، چراکه همواره دانشبنیانها از معضل نقدینگی برخوردار هستند، در حالی که در سیستم تامین مالی کشور، هیچ نقدینگی برای دانشبنیانها وجود ندارد. این امر باعث میشود فشار تورم بیش از گذشته به این اکوسیستم وارد شود. متاسفانه هیچ وقت تجربه خوبی از تامین مالی در انجام پروژههای بزرگ نداشتهایم. باوجود تمام چالشهای اقتصادی بدون تامین مالی باکیفیت در حوزه دانشبنیان، فعالیت فناوران چندان موثر نخواهد بود. زمانی که تامین مالی باکیفیت انجام نشود، هیچ پروژه دانشبنیان در روی کاغذ اقتصادی و بهصرفه نخواهد بود، در واقع هنوز مسیر مشخصی برای تامین مالی دانشبنیانها وجود ندارد. گاهی دیده میشود که سازکارها بین وزارت بهداشت، وزارت صمت و حتی معاونت علمی چندان هماهنگ نیست و بهطورمجزا هرکدام از این اضلاع با تمام وجود حضور دارند، اما ارتباط آنها بهگونهای نیست که مشکلات دانشبنیانها را حل کنند.
فکر میکنم در برخی پروژههای کلان ملی که مقیاس صنعتی بزرگی و چشمانداز صادراتی دارند، باید نوع نگاه خود را عوض کنیم. باید مسیر سبزی باز شود، در غیر این صورت شرکتهای دانشبنیان بهسمت فرصتهای زودبازده میروند نظیر فعالیتهای بازرگانی یا خریدوفروشهای مختلف. شرکتهایی که رقبای خارجی آنها ارز ترجیحی میگیرند، باید دیوانه تولید باشند که به کار خود ادامه دهند، چراکه رسما صرفه اقتصادی ندارد و در یک رقابت ناعادلانه قرار دارند. بهاعتقاد من، دانشبنیانها نباید در بازی ارز قرار گیرند، چراکه اصلا نیازی به ارز ندارند، اما در عوض تسهیلات ارزی به رقبای تولیدکنندگان که همان واردکنندگان هستند، آفتی است که چند سالی میشود دامن دانشبنیانها بهویژه حوزه سلامت را گرفته است.