پدیدهای بهنام معارضان محلی
سالار باوند - فعال معدنی
مشکل معارضان محلی، مربوط به دیروز و امروز نیست، اما همچنان حلنشده باقی مانده و آسیبها و زیانهای مالی و جانی بهبار میآورد. بهاعتقاد من، این مشکل زمانی پیچیدهتر و دشوارتر میشود که مسئولان و مقامات محلی به مناسبتهای مختلف، توقعاتی برای مردم محلی ایجاد میکنند که در بسیاری از مواقع اجرایی نیست. بدیهی است، وقتی چنین انتظاراتی ایجاد شود، مردم توقع دارند که دیر یا زود برآورده شود و بهنتیجه برسد و وقتی سراغ فردی که قول داده، میروند، با این پاسخ روبهرو میشوند: «من گفتهام، شما پیگیری کنید»!
همین موضوع جوانه بروز مشکل و اختلاف است. در بسیاری از حوزههایی که کار کردهام، از نزدیک شاهد بودهام که معارضان بیشتر توقعاتی فراقانونی داشتند که اجرای آن عملی نبوده است.
برای مثال افراد انتظار دارند که معدنکار یکتنه همه مسائل و مشکلات رفاهی منطقهشان را برطرف و برای آنها درمانگاه، مدرسه، خانه و امکانات رفاهی دیگر را مهیا کند، در حالی که این اصلا جزو وظایف معدنکار نیست و از حد و توان او هم خارج است.
معدنکار باید طبق قانون بیمه، مالیات و حقوق دولتی را پرداخت کند و دولت وظیفه دارد که بخشی از حقوق دولتی را صرف عمران و آبادی منطقه و برای مردم محلی امکانات رفاهی ایجاد کند.
شکی نیست، معدنداران هم باید به مردم محلی کمک کنند و میکنند. معدنداری که در منطقه مشغول به کار است و ابزار، ماشینآلات و امکاناتی در اختیار دارد، بهطورحتم به روستاهای اطراف هم خدماترسانی میکند و کمکهای لازم را ارائه میدهد، اما همانطور که گفتم تمام مشکلات ما با معارضان محلی از جایی ناشی میشود که خیلی از مسئولان محلی یا نمایندگان حوزه شهرستان آن معادن، توقعاتی برای مردم ایجاد میکنند یا به آن دامن میزنند.
اگر در واقع همه مردم به حق و حقوق خود قانع باشند، هیچ مشکلی پیش نمیآید. قرار نیست که مشکلات و تعهدات دولت در منطقه را فعال معدنی منطقه برطرف کند.
دولت نسبت به مردم تعهداتی دارد که باید به آنها عمل کند، اما متاسفانه این مسئولیتها بیشتر بهسوی سرمایهگذاران منطقه یا معدنکاران سوق داده و موجب بروز اختلاف و مشکل میشود.
سرمایهگذاری که به منطقهای وارد میشود و ریسک و خطر فعالیت اقتصادی در منطقهای را بهجان میخرد، در حد توان و بهاندازه معقول و منطقی مسئولیتهای اجتماعی خود را جدی میگیرد و انجام میدهد. بهشخصه در مجموعههایی که کار کردهام، از نزدیک شاهد بودهام که تعامل بسیارخوبی میان مردم و معدنداران وجود داشته است.
معدنکار کمابیش از هیچ اقدامی ـ از تجهیز مدرسه و درمانگاه گرفته تا امانت دادن ماشینآلات و ابزارها ـ دریغ نمیکند. علاوه بر این، با راهافتادن معدن در منطقه شغلی هم برای مردم محلی ایجاد میشود و بسیاری از جوانان روستا سرگرم کار و فعالیت خواهند شد. از طرف دیگر، این پرسنل بیمه و مالیات پرداخت میکنند و باز هم نفعی به دولت میرسانند و بهطورخلاصه جریانی ایجاد میشود که یکیک ذینفعان از آن منتفع میشوند؛ از معدندار و تولیدکننده گرفته تا افرادی که در مجموعه کار میکنند، حق و حقوقی دریافت میکنند و اموراتشان میگذرد، علاوه بر این، مشکلات منطقهشان برطرف میشود و از امکانات رفاهی بیشتری برخوردار میشوند و وقتی کار به این ترتیب طبق روال پیش میرود، بهندرت شاهد اتفاقات و مشکلات جدی هستیم.
در هر شهر و شهرستانی که مدیران قوی و نمایندگان قدرتمندی داریم، پدیدهای بهنام معارضان محلی کمرنگ است، زیرا مسئولان مشکلات را خود مدیریت میکنند، اما هرجا این افراد ضعیف عمل میکنند و مسئولیتهای خود را بهدوش سرمایهگذاران و فعالان معدنی میاندازند، شاهد فعالیت بیشتر و پررنگتر معارضان محلی هستیم.
این معضل بزرگی است، اگر به این شکل پیش برود، هیچ سرمایهگذاری حاضر نمیشود، در هیچ منطقهای سرمایهگذاری کند. امروز بحث اصلی ما این است که سرمایهگذار باید امنیت اقتصادی، اجتماعی و جانی داشته باشد تا بتواند در منطقهای وارد شود و ریسک سرمایهگذاری آن را قبول کند.
حل مشکل بهاعتقاد من برخورد جدی میطلبد. دستگاههای قضایی باید ورود کنند تا جلوی این مشکلات و معضلات گرفته شود و در مرحله بعد، مسئولان شهرستانی باید از حواله دادن همه مسئولیتهای خود به سرمایهگذاران منع شوند. آنها نباید سرمایهگذار و فعال تجاری منطقه را تحتفشار بگذارند تا خودشان از فشارهای منطقهای خلاص شوند و بهعبارت دیگر، اگر مسئولان شهرستانی خود معضلات و مشکلات خود را مدیریت کنند و سمت مجموعههای صنعتی هل ندهند، این مشکلات بهوجود نخواهد آمد. تا زمانی که وضع به این ترتیب است، هیچ کاری نمیتوان کرد.