چالشهای صنعت چاپ در ایران
بیتردید میتوان ادعا کرد نبض فرهنگ هر جامعه در چاپ و نشر آن میتپد و اصولا سطح و میزان کارهای چاپی در یک جامعه از شاخصهای مهم توسعهیافتگی و پویایی فکر و فرهنگ جامعه بهشمار میرود.
صنعت چاپ، صنعت بزرگ و بااهمیتی است که در بیشتر کشورهای توسعهیافته جهان در بین ۵ صنعت نخست جای گرفته است. حال باتوجه به نزدیک شدن به ۱۱ شهریور روز صنعت چاپ و اهمیت آن به بررسی بیشتر این صنعت و دغدغههای آن پرداختهایم.
تاریخچه صنعت چاپ
عدهای آغاز چاپ در ایران را عصر ایلخانیان میدانند؛ برخی احتمال دادهاند که یهودیان فارسیزبان پیش از سایر گروههای فارسیزبان به اهمیت چاپ کتاب پی بردهاند.
براساس مدارک موجود، نخستین کتابی که در خود ایران چاپ شده، زبور داوود یا ساغموس است که در ۱۶۳۸ به زبان و خط ارمنی در ۵۷۲ صفحه در جلفای اصفهان و بهدست کشیشان ارمنی به چاپ رسیده است. تحول عمده در فن چاپ و انتشار مواد چاپی، اعم از کتاب، روزنامه و مواد دیگر، از دوره ولایتعهدی عباس میرزا قاجار آغاز شد که مصادف است با پیامدهای جنگهای ایران و روس. در سال ۱۲۴۰، حدود ۷ سال پس از تاسیس چاپخانه در تبریز، میرزا زینالعابدین به امر فتحعلیشاه به تهران احضار و به تاسیس چاپخانه و چاپ کتاب مامور شد. تاسیس مدرسه دارالفنون نیز بر وضع و سیر چاپ در ایران تاثیرگذار بود. نیاز به انتشار کتابهای درسی، سبب شد در این مدرسه کارگاهی مختص چاپ آثار استادان دارالفنون، منابع درسی محصلان و نیز پارهای کتابهای دیگر تاسیس شود.
در جریان انقلاب اسلامی ۱۳۵۷ چاپخانهها یکی از مهمترین و حساسترین کانونهای فعالیت ضد حکومت پهلوی بودند. از خروج محمدرضا پهلوی از ایران در دی ۱۳۵۷ تا آغاز جنگ تحمیلی در پایان شهریور ۱۳۵۹، بیش از ۳۵۰ عنوان روزنامه در ایران چاپ شده است.
در سال ۱۳۷۱ روش چاپ رنگی در مطبوعات به کار گرفته شد. چاپخانه ویژه چاپ اسکناس در ۱۳۶۱ تاسیس و سال بعد به بهرهبرداری رسید و از ۱۳۶۷ اسکناس کشور در این چاپخانه چاپ شده است.
سرگذشت صنعت چاپ در یک دهه گذشته
تعداد عناوین کتابهای منتشرشده بهطور میانگین سالانه ۶ درصد رشد داشته است. سال ۹۱ بدترین سال با کاهش ۷ درصد بوده و ۲ سال طول کشیده تا آمار دوباره به بالاتر از سال ۹۰ برگردد. بیشترین رشد عناوین هم با بیش از ۱۱ درصد مربوط به سال ۱۳۹۶ است. البته کمترین تعداد عناوین مربوط به سال ۸۸ با ۶۰۸۹۰ عنوان و بیشترین تعداد عناوین هم مربوط به سال ۹۸ با ۱۰۵۶۸۷ عنوان است.
در این میان کمترین تعداد تالیف مربوط به سال ۸۸ با ۴۸۳۱۹ عنوان است. بیشترین تعداد تالیف مربوط به سال ۹۵ با ۷۶۶۴۷ عنوان است. تالیفات هم بهطور متوسط سالانه ۵ درصد رشد داشتهاند. البته بدترین وضعیت مربوط به سال ۹۱ است که تالیفات با کاهش ۶ درصدی روبهرو شدهاند و بهترین سال هم ۹۴ با رشد ۱۳ درصدی بوده است. در همین سال نسبت تالیف به ترجمه در صنعت نشر با ۸۱ درصد بهترین وضعیت است و بدترین وضعیت هم مربوط به سال ۹۸ است که ترجمه سهم ۲۸ درصدی در بازار نشر میگیرد و طبیعتا سهم تالیف ۷۲ درصد میشود.
کمترین عناوین ترجمه مربوط به سال ۸۸ است با ۱۲۵۷۱ عنوان و بهترین سال ۹۸ است با ۲۹۹۲۸ عنوان. متوسط رشد بازار ترجمه در هر سال ۱۰ درصد بوده است. بیشترین رشد مربوط به سال ۹۶ با بیش از ۲۳ درصد و بدترین سال هم ۹۱ با کاهش ۸ درصد بوده است. سهم مؤلفان در مجموع حدود ۷۸ درصد بازار نشر بوده و ۲۲ درصد بازار هم به مترجمان رسیده است.
بهتعبیری میشود گفت صنعت نشر از سال ۹۶ سرمایهگذاری کمتری ازسوی ناشران داشته و ناشران به جمع کردن دامنه کار؛ از سرمایهگذاریهای تالیف به سمت بازار پختهخواری رفتهاند.
کمترین تعداد چاپ اول مربوط به سال ۸۸ است با ۲۸۹۹۵ عنوان. بیشترین تعداد هم مربوط به سال ۹۷ با ۶۲۲۱۳ عنوان. چاپ اولها هر سال حدود ۷ درصد رشد داشتهاند. بیشترین میزان رشد مربوط به سال ۹۳ با ۲۱ درصد و کمترین مربوط به سال ۹۸ با کاهش ۷ درصدی است.
کمترین مقدار تجدیدچاپ مربوط به سال ۹۱ با ۲۹۷۵۰ عنوان و بیشترین تعداد مربوط به سال ۹۸ با ۴۷۷۴۰ عنوان است. کمترین و بیشترین رشد هم مربوط به همین سالهاست به ترتیب با ۱۲- و ۲۰ درصد. چاپ اول ۵۶ درصد بازار و تجدید چاپ ۴۴ درصد بازار را طی ۱۰ سال از آن خود کردهاند. اینطور میشود برداشت کرد که بازار نشر همواره به آینده امیدوار است و دائم عدد سرمایه را افزایش میدهد.
ارزش بازار کتاب در سال ۸۸ کمتر از ۶۰۰ میلیارد تومان بوده و در سال ۹۸ به بالاتر از ۴ هزار میلیارد تومان رسیده است؛ تقریبا ۷ برابر. ارزش بازار کتاب هر سال نزدیک ۲۲ درصد رشد داشته است. بیشترین رشد در سال ۹۸ اتفاق افتاده با ۵۲ درصد و کمترین میزان مربوط به سال ۹۵ است با ۶ درصد. سال ۹۱ و سال ۹۵ بدترین سالهای این دهه برای صنعت نشر بوده است.
دستاندازهای چاپ
در بررسی دقیقتر این صنعت به چالشها و نقاط ضعف و قوت آن برمیخوریم. فرسودگی ناوگان صنعت چاپ از چالشهای پیش روی این صنعت است و درحالحاضر بسیاری از چاپخانههای کشور از فناوریهای قدیمی و عمدتا فرسوده استفاده میکنند اما هنوز یک سری تخصیصها و دستگاههای خاص پیشرفته در ایران وجود ندارد و این امر باعث شده در سال ۹۳ نزدیک ۲۰۰ هزار تن واردات محصولات چاپی داشته باشیم که این حجم از واردات بهدلیل برخی واردات و ظرفیتسازیها و همچنین تحریمهای ظالمانه در سال ۹۸ به ۴۰ هزار تن کاهش پیدا کرده است. از لحاظ اشتغالزایی براساس آمار سالهای گذشته بیش از ۵ هزار واحد فعال در حوزه صنعت چاپ وجود دارند و براساس برآوردها بیش از ۱۰۰ هزار نفر بهطور مستقیم و غیرمستقیم در این صنعت اشتغال دارند که متاسفانه شرایط تحریم و کرونا باعث غیرفعال و تعطیل شدن تعدادی از واحدهای صنعت چاپ شده است.
از چالشهای دیگر این صنعت موضوع مالیات ارزش افزوده است. از آنجایی که هزینه چاپ، بستهبندی، لیبل و... در حوزه بهداشت، درمان، مواد غذایی، آموزش و فرهنگ، اثرات مستقیم و قابلتوجهی در هزینه تمام شده آن دارد، اعمال مالیات ارزش افزوده ۹ درصدی اثرات مخربی بر بخشهای فوق داشته و هزینه خانوار را افزایش داده و بیماران و کارگران و قشر آسیبپذیر جامعه و حتی کارمندان را با چالش روبهرو کرده و لازم است حداقل، میزان مالیات ارزش افزوده کاهش یابد. از چالشهای دیگر این صنعت این است که سیاستگذاران، هویت مستقلی برای این صنعت قائل نیستند و بهعبارتی صنعت چاپ در کشور با بحران هویتی مستقل روبهروست و همواره با عناوین چاپ و نشر، چاپ و تبلیغات، چاپ و بستهبندی همراه میشود و در برنامهریزیها و سیاستگذاریها عمدتا در بخش دوم این عناوین قرار میگیرد.
کلام پایانی
نبود ماشینآلات پیشرفته و فرسودگی دستگاههای چاپ کنونی، نوسانات نرخ ارز، نبود قطعات دستگاههای چاپ و مشکل تامین مواد اولیه، قوانین دستوپاگیر گمرکی، نبود نگاه حمایتی به این صنعت، کاهش استقبال از کالاهای چاپی و سفارشات، مشکلات حاصل از مالیات و بیمه و نبود تسهیلات، اجرا نشدن معافیتهای مالیاتی، نبود یا کمبود کاغذ، نبود نقدینگی و قوانین نادرست از جمله مشکلات و چالشهای فعالان این صنعت بهشمار میرود؛ بهعلاوه اینکه این صنعت هم در چند سال گذشته از آسیبهای کرونا در امان نبوده و با بحران مواجه شده است.
باتوجه به موارد یادشده حمایت از تولیدکنندگان و تامینکنندگان داخلی صنعت چاپ یکی از ضروریات جهش تولید و کاهش وابستگی به خارج از کشور است. برداشتن موانع تولید، این صنعت را در تحقق جهش تولید درونبخشی و برونبخشی توانمند خواهد کرد و این صنعت قادر خواهد بود نقش موتور محرکه کالای ساخت ایران را در داخل و بازارهای منطقه و بینالمللی ایفا کند.