-

نگاهی به دو چالش در حوزه گوهرسنگ‌ها

فریبرزمسعودی، عضو هیات‌علمی و رئیس‌قطب و مرکز گوهرشناسی دانشگاه شهید بهشتی

حوزه جذاب گوهرسنگ ‌ ها، ظرفیت اشتغالزایی بالایی دارد، اما پیش از آنکه بپرسیم چطور می ‌ توان این توان بالقوه را به فعل در آورد، باید به دو چالش مهم در این حوزه توجه کرد.

اولین نکته این است که ابتدا باید مشخص کنیم قرار است کجای زنجیره گوهرسنگ قرار بگیریم و فعالیت خود را بر چه حوزه ‌ ای متمرکز کنیم.

برای روشن ‌ تر شدن موضوع، مثالی از کشور ترکیه می ‌ آورم. زمانی در این کشور تصمیم گرفته شد با توجه به ظرفیت ‌ های موجود، ۲۰ درصد درآمد ناخالص داخلی آن را با صادرات پوشاک تامین کنند.

وقتی این موضوع نهایی شد، مسئولان اقتصادی این کشور با توجه به ابعاد گوناگون موضوع، از قیمت انرژی گرفته تا نیروی کار و دیگر عوامل دخیل را بررسی و محاسبه کردند چه تعداد کارخانه و کارگاه نیاز دارند، چند نفر می ‌ توانند در این مجموعه ‌ ها به ‌ کار مشغول شوند و در نهایت براساس محاسبات اقتصادی، کل کشور کاملا مهیای این کار شد.

نکته جالب توجه در حوزه گوهرسنگ ‌ ها این است که تعداد افرادی که در شرکت ‌ های بزرگ تولیدکننده الماس مشغول به کار هستند، چندان زیاد نیست، اما تعداد افرادی که در کشورهای آسیای شرقی تراشکاری می ‌ کنند، بسیار قابل ‌ توجه است و نتیجه کارشان هم ارزش ‌ افزوده بالایی دارد.

بنابراین، دست ‌ اندرکاران و مسئولان باید پیش از اتخاذ هر تصمیمی به نیازسنجی و شناخت بازار توجه ویژه ‌ ای داشته باشند و در برنامه ‌ ریزی ‌ های خود براساس واقعیت پیش بروند. به ‌ عبارت ساده ‌ تر نمی ‌ توان با این تصور که صنعت گوهرسنگ، حوزه ‌ ای بسیار درآمدزاست، وارد میدان شویم و انتظار داشته باشیم به ‌ راحتی چندین هزار شغل در این زمینه ایجاد شود.

آنچه پیش از اقدام به عمل ضروری است، توجه به ظرفیت ‌‌ های موجود و نیازهاست تا براساس آن برنامه ‌ ریزی دقیقی و مشخصی انجام دهیم و بدانیم قرار است در این چرخه چه کاری انجام دهیم. در مرحله بعد و براساس برنامه ‌ ریزی انجام ‌ شده، مشخص می ‌ شود چند نفر می ‌ توانند وارد این حوزه شوند و کسب ‌ وکار موفقی راه ‌ اندازی کنند.

اما آنچه تاکنون اتفاق افتاده این است که ما بدون پیش ‌ بینی و برنامه ‌ ریزی و براساس پیش ‌ فرض ‌ هایی درباره اشتغالزایی در حوزه گوهرسنگ پیشرفته ‌ ایم.

تا کنون تمرکز روی ذخیره ‌ ها و داشته ‌ های موجود در کشور که سنگ فیروزه و عقیق است بوده و بی ‌ آنکه بدانیم ظرفیت بازار این دو گوهرسنگ چقدر است، با آزمون ‌ وخطا و افتان ‌ وخیزان به وضعیت امروز رسیده ‌ ایم.

یکی دیگر از مشکلات موجود در حوزه گوهرسنگ (البته به ‌ استثنای عقیق و فیروزه) دشواری در واردات و صادرات سنگ ‌ های قیمتی و نیمه ‌ قیمتی است که فعالان این حوزه را به ‌ شدت آزار می ‌ دهد.

واقعیت این است که از یک ‌ سو حجم گوهرسنگ ‌ های موجود در کشور زیاد نیست و از سوی دیگر، واردات آنها ممنوع است. به این ترتیب، مثل سایر مواد که فراوانی کمی دارند، به صورت قاچاق به کشور وارد یا از آن خارج می ‌ شود. این موضوع سبب شده کارگاه ‌ های گوهرتراشی نتوانند ماده اولیه موردنیاز خود را تامین کنند و در بسیاری موارد با خطر ورشکستگی روبه ‌ رو شده ‌ اند.

مشکل قاچاق سنگ به خارج از کشور هم به ‌ طور مشخص درباره گارنت یا دمانتوئیدهای کرمان به چشم می ‌ خورد.

این نوع سنگ به خاطر زیبایی خاصی که دارد، به دیگر کشورها قاچاق می ‌ شود و با برند کشورهایی دیگری که در این زمینه شهرت بیشتری کسب کرده ‌ اند، به فروش می ‌ رسد. در حالی که اگر فرآیند فرآوری در داخل کشور انجام شود، ارزش ‌ افزوده بیشتری ایجاد خواهد شد.

خوشبختانه بسیاری از معادن فیروزه و عقیق در کشور ما شناخته شده ‌ اند و حجم و وسعت آنها به ‌ گونه ‌ ای است که می ‌ توان آنها را ثبت و رصد کرد؛ بنابراین امکان قاچاق آنها بسیار کم است. البته گاهی در مناطق دورافتاده، رگه ‌ های کوچک یا ذخایر محدودی پیدا می ‌ شوند که متاسفانه بدون آنکه حتی ثبت شده باشند، به صورت سنتی استخراج می ‌ شوند و به فروش می ‌ رسند.

خوشبختانه به ‌ تازگی حساسیت و آگاهی مردم نسبت به این موضوع افزایش یافته و در حال حاضر اگر مردم محلی متوجه شوند معدنی به شکل غیرقانونی مورد بهره ‌ برداری قرار گرفته، به ‌ سرعت واکنش نشان می ‌ دهند و به ‌ تبع آن، استخراج غیرقانونی کمتر شده است.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*