جمعه 14 اردیبهشت 1403 - 03 May 2024
کد خبر: 39104
نویسنده: کامیار فکور
تاریخ انتشار: 1402/01/28 10:25
در گفت‌وگوی صمت با یک کارشناس مدیریت پسماند مطرح شد

آسیب‌شناسی مدیریت پسماند در کشور

سعید مرادی‌کیا، کارشناس پسماندهای شهری در گفت‌وگو با صمت می‌گوید: با نگاهی ساده و گذرا به وضعیت مدیریت پسماندها در کشور می‌توان به این حقیقت اذعان کرد که ۳ شهر اصفهان، شیراز و مشهد در بخش مدیریت پسماند با اختلافی فاحش از سایر شهرهای کشور جلوتر هستند.
آسیب‌شناسی  مدیریت پسماند در کشور

سعید مرادیکیا، کارشناس پسماندهای شهری در گفتوگو با صمت میگوید: با نگاهی ساده و گذرا به وضعیت مدیریت پسماندها در کشور میتوان به این حقیقت اذعان کرد که ۳ شهر اصفهان، شیراز و مشهد در بخش مدیریت پسماند با اختلافی فاحش از سایر شهرهای کشور جلوتر هستند. از نظر من، مهمترین وجه مشترک این موفقیت نسبی را باید در دوام و عمر مدیریتی طولانی مدیران شهرداریها و سازمانهای مدیریت پسماند این ۳ شهر جستوجو کرد و نه در مسائل مالی و اقتصادی. بهعنوانمثال، در چند سال گذشته، عمر متوسط مدیریت پسماند در کلانشهرهایی مهم همچون تهران و کرج گاهی کمتر از یک سال بوده است.مشروح گفتوگوی صمت با سعید مرادیکیا را در ادامه بخوانید.

مشکلات مدیریت پسماند در ایران در اولویت نخست، ناشی از سبک زندگی مردم یا الگوهای مدیریتی مدیران شهری و بخش پسماند است؟

با ظهور و گسترش اینترنت و بهتبع آن، شبکههای اجتماعی از یکسو و فعالیت سمنها و علاقهمندان به محیطزیست، موضوع زباله یا همان پسماند از جایگاه ویژهای در میان مردم برخوردار شد. انتشار و به اشتراکگذاری تصاویر و فیلمهای مربوط به رهاسازی پسماندها در محیطزیست، تلنبار پسماندها در میان جنگلها و به دور از چشم شهروندان و روستاییان، رهاسازی و ورود شیرابه از دفن پسماندها به رودها و جویهای مورداستفاده در کشاورزی و شالیزارها و توصیه متخصصان زنان و زایمان به  استفاده نکردن از ماهیهای صیدشده از دریاچه خزر توسط بانوان باردار، مشاهده دامهای رهاشده در اطراف شهرها و روستاها که در حال تغذیه از پسماندهای مدیریتنشده هستند و تشخیص میکروپلاستیک و سمومی همچون آفلاتوکسین در محصولات لبنی و گوشتی حاصل از این دامها و انواع مشاهدات تلخ مشابه دیگر در اقصی نقاط کشور باعث شد تا توجه بسیاری از مردم و ایرانیان به موضوع پسماند و مدیریت نامطلوب آن شهرها و روستاهای کشور بیش از گذشته جلب شود. بنابراین بهصورت طبیعی افزایش آگاهی مردم از این واقعیات محیطزیستی با روند رو به رشد مطالبهگری آنها برای ساماندهی وضعیت موجود در بخش مدیریت پسماندها همراه شد. در این میان و در بیشتر موارد، میتوان شاهد این حقیقت تلخ بود که بسیاری از مدیران بخش مدیریت پسماندها و حتی محیطزیست (بهویژه در بخش پسماندهای شهری) با ادعای تولید چندبرابری پسماندهای شهری توسط مردم در مقایسه با متوسط جهانی یا حتی اتحادیه اروپا در تلاش بودهاند تا ناکارآمدی در این بخش را با مصرفگرایی و تولید بالای زباله توسط مردم گره بزنند. این در حالی است که براساس گزارش وزارت کشور، سرانه تولید پسماندهای شهری ۸۰۶ گرم بهازای هر نفر در روز و در روستاها ۵۰۰ گرم بهازای هر نفر در روز بوده که این سرانه تولید با مقادیر ارائهشده در گزارش بانک جهانی با عنوان what a waste ۲.۰ برای کشورهای خاورمیانه و شمال افریقا (۸۰۰ گرم بهازای هر نفر در روز) همخوانی و مطابقت داشته است. از اینرو ادعای تولید چندبرابری پسماند توسط مردم ایران از صحت علمی کافی برخوردار نبوده و توسط بسیاری از متخصصان این بخش موردپذیرش قرار نگرفته است.

 این در حالی است که باید در پاسخ به این ادعا این سوال بدون پاسخ را از بسیاری از مدیران شهری کشور و بهویژه پایتخت پرسید که چرا در هر کیلومترمربع از کلانشهرهایی همچون تهران حدود ۱۳هزار نفر در حال زندگی هستند؟ موضوعی که تهران را در رقابت تراکم جمعیتی پس از شهریهایی همچون دهلینو در صدر جدول شهرهای پرتراکم جمعیتی قرار داده است. پس باتوجه به تراکم جمعیتی بالا و سرانه نرمال تولید پسماند مردم ایران میتوان برخلاف ادعای بسیاری از مدیران بخش مدیریت پسماند پیرامون سرانه چندبرابری تولید پسماند توسط مردم در مقایسه با متوسط جهانی ضربالمثل ایرانی «قطره قطره جمع گردد، وانگهی دریا شود» را دستمایه قرار داده و بر این حقیقت ناگفته تاکید کرد که مدیریت شهری ناکارآمد و تمایل مردم شهرهای کوچک و روستاها به مهاجرت به کلانشهرهایی چون تهران باعث شده است تا تامین خدماتی همچون مدیریت پسماند، حملونقل عمومی و... به امری مشکل برای شهرداریها تبدیل شود که این مهم بهنوبه خود جای بسی تامل دارد.

هرچند به ادعای بسیاری از مسافران خارجی و سفرکردگان به کشورهای خارجی، وضعیت نظافت شهری کلانشهرهای کشور در مقایسه با سایر کشورهای در حال توسعه در وضعیت مطلوبی قرار دارد، اما آیا این وضعیت مطلوب درباره مراکز دفع پسماندها نیز صادق است؟ بدونشک دفن بیش از ۷۰ درصد پسماندهای جمعآوریشده در سطح کشور بهراحتی نشاندهنده این حقیقت تلخ است که شرایط در مراکز دفع پسماندهای کشور در وضعیت مطلوبی قرار نداشته و خروج گازهای گلخانهای از مراکز دفن و ورود آنها به اتمسفر و همچنین ورود شیرابه به آبهای سطحی و زیرزمینی به زخمی رونده و ساعتی مبدل شده که بدنه سلامتی و بهداشت نسلهای آتی را هدف گرفته است.

بهطورکلی آسیبشناسی شما از مدیریت پسماند در کشور چیست؟

همیشه پاسخهای زیادی بهعنوان کارشناس بخش مدیریت پسماند از ذهن من عبور میکند، اما صادقانه اعتراف میکنم زمانی که هیجانات شخصی را کنار میگذارم و منطقیتر به موضوع مدیریت پسماندها در کشور نگاه میکنم، آسیبشناسی مدیریت پسماند را در ارائه راهکارها و راهحلها بااهمیتتر میبینم. نیروی انسانی، عمر کوتاه مدیریتی، نبود پیمانکاران متخصص و عدمارتباط صنعت و دانشگاه از مهمترین آسیبهای موجود در بخش مدیریت پسماندهای کشور است.

در این آسیبشناسی، نیروی انسانی از چه منظری قابلبررسی است؟

بدونشک اصلیترین و مهمترین مشکل مدیریت پسماند کشور را باید در بخش نیروی انسانی آن جستوجو کرد؛ چه در سطح مدیریتی، چه در سطح کارشناسی و حتی در سطح پیمانکاری و کارگری آن. فرآیند مدیریت پسماند فعلی و سالهای گذشته کشور، مشابه اتاق عملی است که فرآیند جراحی را بهجای یک پزشک متخصص برعهده یک مهندس مکانیک قرار دادهاند. باوجود تحصیلات بالای مهندس مکانیک، خروجی عمل جراحی بهراحتی قابلپیشبینی خواهد بود. بدونشک تصویب و اجرای ناگزیر و شفاف قانونی درباره بکارگیری و جذب نیروهای متخصص و حتی باتجربه و خبره در سطوح مدیریتی، کارشناسی و حتی پیمانکاری در بخش مدیریت پسماند، گرهگشای برونرفت از وضعیت فعلی مدیریت پسماندها خواهد بود.

چگونه عمر کوتاه مدیریتی، از آسیبهای مدیریت شهری شناخته میشود؟

با نگاهی ساده و گذرا به وضعیت مدیریت پسماندها در کشور میتوان به این حقیقت اذعان کرد که 3 شهر اصفهان، شیراز و مشهد از بخش مدیریت پسماند با اختلافی فاحش از سایر شهرهای کشور جلوتر هستند. از نظر من، مهمترین وجه مشترک این موفقیت نسبی را باید در دوام و عمر مدیریتی طولانی مدیران شهرداریها و سازمانهای مدیریت پسماند این ۳ شهر جستوجو کرد و نه در مسائل مالی و اقتصادی. برای مثال، در چند سال گذشته عمر متوسط مدیریت پسماند در کلانشهرهایی مهم همچون تهران و کرج گاهی کمتر از یک سال بوده است. براساس تجربه، حداقل زمان مناسب برای تسلط به امور و همچنین موفقیت یک مدیر (البته متخصص و خبره) در بخش مدیریت پسماندها در کشور ۳ سال است.

چگونه میتوان تخصص پیمانکاران این بخش را ارتقا بخشید؟

در بسیاری از موارد دیده میشود که حضور پیمانکاران مطرح و تراز اول بینالمللی در بخش مدیریت پسماندها در کشورهای حوزه خلیجفارس و حتی کشورهای همسایه شمالغرب و غرب، از سوی بسیاری از مدیران بخش محیطزیست و مدیریت پسماند، بهعنوان از دست رفتن استقلال و خروج منابع از آن کشورها تلقی میشود. این در حالی است که با کمی تامل میتوان به این حقیقت دست یافت که هرچند در ظاهر امر در آغاز امور تمامی حاکمیت مدیریت پسماند آن کشور بهدست یک شرکت بینالمللی سپرده میشود، اما در نهایت، برنده اصلی بازی، کشور میزبان است. در بیشتر موارد، یکی از مفاد این گونه قراردادها، آموزش بدون چونوچرای مدیران، کارشناسان و نیروهای کارگری بومی توسط شرکت بینالمللی و آمادهسازی آنها برای آینده است. موضوعی که پس از اتمام قرارداد و خروج احتمالی شرکت از آن کشور نمایان میشود. راه دوری نرویم، تجربه حضور شرکتهای بینالمللی در صنعت نفت، گاز و پتروشیمی و حتی سدسازی باعث شده است تا این بخشها درباره مسائل فنی، مدیریتی و نیروی انسانی و ایمنی (همچون HSE) بهعنوان پیشگامان کشور مطرح باشند. باتوجه به تجربه شخصی، میتوانم بر این حقیقت تلخ تاکید کنم که در داخل کشور شرکتهایی از بخش خصوصی که بتوانند بهتنهایی مدیریت جامع و یکپارچه پسماند را در شهرها و روستاها پیادهسازی کنند، وجود ندارند.

دلیل گسست ارتباط میان صنعت و دانشگاه بهعنوان یکی از آسیبهای حوزه پسماند چیست؟

باتوجه به ارتباط فعلی دانشگاه و صنعت (همچنین شهرداریها) بدون شک در بخش مدیریت پسماندها نمیتوان فارغالتحصیلان بخش دانشگاهی را بهعنوان راهحل خروج از وضعیت فعلی تلقی کرد. در شرایطی که مدیریت پسماند کشور در ابتداییترین مراحل پیشرفت خود قرار دارد، تمرکز دانشگاهها بر ارائه مقالات پژوهشی و ISI مطابق با پیشرفتهای انجامگرفته در کشورهای صنعتی و توسعهیافته شکاف عمیقی را میان شهرداریها و صنعت در یکسو و بخش دانشگاهی در بخش دیگر ایجاد کرده است؛ روندی که همچون قطبهای همنام تنها به دفع یکدیگر منجر خواهد شد. بنابراین تغییر روند اولویتهای پژوهشی در دانشگاهها و تمرکز بر مسائل ساده، اما اجرایی و منطبق بر واقعیات موجود و همچنین حمایت بیدریغ بخش صنعت و شهرداریها از دانشگاهها را میتوان بهعنوان یکی از راههای برونرفت از وضعیت فعلی در نظر گرفت.

سخن پایانی

در مجموع، برخلاف گفتههای مدیران بخش پسماند، تولید چندبرابری پسماند توسط مردم ایران از صحت علمی کافی برخوردار نیست. این ادعا در حالی مطرح میشود که مدیریت شهری ناکارآمد و تمایل مردم شهرهای کوچک و روستاها به مهاجرت به کلانشهرهایی چون تهران باعث شده تا تامین خدماتی همچون مدیریت پسماند، حملونقل عمومی و... به امری مشکل برای شهرداریها تبدیل شود و توانایی مدیریتی جامع و صحیح در بخش پسماند را نداشته باشند. در آسیبشناسی مدیریت پسماند در ایران میتوان به نیروی انسانی، عمر کوتاه مدیریتی، نبود پیمانکاران متخصص و عدمارتباط صنعت و دانشگاه اشاره کرد.

 


نویسنده:
کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/39klzo