چالشهای گاز طبیعی در کشور(بخش پایانی)
رضا پدیدار-رئیس کمیسیون انرژی و محیطزیست اتاق تهران
در تعاریف بین المللی، آمار تولید و مصرف گاز حسب موقعیت و اندازه مکان دارای ذخایر انرژی تعریف می شود. در اصل پدیده عدم توزیع متعادل منابع با تکیه بر میزان تولید و مصرف در حوزه جغرافیایی نمایان می شود. تاکنون دو رویکرد طبیعی بشر برای رفع چنین معضلی، اتکا به زور و نظامی گری (برخورد زورمدارانه) و اقدام به بسط تجارت (برخورد مسالمت آمیز) با هدف تامین انرژی موردنیاز بوده است. از جمله عوامل موثر بر ژئوپلتیک به دو بخش عوامل ثابت و متغیر تقسیم می شود.
موقعیت جغرافیایی یک کشور، موقعیت دریایی، توپوگرافی (اعم از ناهمواری ها، مرزها، شبکه آب ها) فضا، تقسیمات آن و شکل هندسی کشور از جمله عوامل ثابت بوده و جمعیت، منابع طبیعی و نهادهای سیاسی و اجتماعی نیز به عنوان عوامل متغیر بر عوامل ژئوپلتیک تاثیر دارند. در تبیین چالش های مورداشاره می توان گفت ژئواکونومی از ترکیب سه عنصر جغرافیا، قدرت و اقتصاد شکل گرفته و به نظر می رسد سیاست عامل مهمی در ژئوپلتیک است و جای خود را به اقتصاد داده است.
این موضوع به این معنا نیست که ژئواکونومی چیزی غیر از ژئوپلتیک و یکی از اندیشه های ژئوپلتیک در عصر حاضر است. در این زمینه و در تحلیل های ژئوپلتیکی کلاسیک، تسلط بر مهم ترین منابع طبیعی، تسلط بر جهان شمرده می شد و در عصر حاضر توسعه خطوط انتقال انرژی بیانگر همین موضوع است. ساخت خط لوله برای کشور ترانزیت کننده دارای فواید اقتصادی و سیاسی فراوانی از قبیل درآمد ارزی ناشی از حق ترانزیت، دسترسی به منابع نفت و گاز برای تامین امنیت داخلی نیازهای انرژی، سرمایه گذاری خارجی، ایجاد اشتغال و دستیابی به ابزار نفوذ بر جریان انرژی است. به خوبی می دانید که پس از پایان جنگ سرد، کشورهای قدرتمند سعی می کنند به مناطق حساس جهان به جای توجهات سیاسی و نظامی، نگرش سیاسی-اقتصادی داشته باشند، به همین دلیل در حال حاضر یکی از اهداف مهم قدرت های بزرگ دستیابی و تسلط بر منابع انرژی است. می توان گفت از دو دهه پیش تاکنون، گفتمان ژئوپلتیکی و ژئواستراتژی آرام آرام به سوی مفاهیم ژئواکونومیک به ویژه مفاهیم مرتبط با انرژی و سوخت های فسیلی کشیده شده است.
در این راستا، ژئوپلتیک انرژی از دو دیدگاه موردتوجه است؛ نخست پیامدهای فراوان زیست محیطی این سوخت ها و دوم بازار انرژی. در این میان گاز طبیعی و گاز مایع، به اعتبار نقش کمتری که در آلوده سازی دارند بیش از پیش در کانون توجه سیاست انرژی اتحادیه اروپا و خاور دور قرار گرفته اند و صادرکنندگان بزرگ گاز نیز برای دستیابی به بازارهای امن و پایدار، غنی و کم هزینه، رقابتی فشرده دارند. اهمیت زیست محیطی گاز طبیعی به دلیل تولید کمتر دی اکسیدکربن در مقایسه با دیگر سوخت های فسیلی از دیگر این دلایل است.
از دهه ۱۹۳۰ با توسعه فناوری ایجاد خطوط لوله طولانی و کم هزینه، رقابت سوخت گاز طبیعی با نفت آغاز شد. البته بیشتر گاز طبیعی جهان در بخش صنعت مورد استفاده قرار می گیرد، به طوری که در سال ۲۰۱۴ بخش صنعت با ۴۴ درصد بیشترین مصرف گاز طبیعی را در جهان دارا بوده است. از طرفی روند رو به رشد مصرف گاز با رشد روزافزون صنایع در دنیا، همراه شد.
پیش بینی می شود تقاضای جهان برای گاز طبیعی تا سال ۲۰۳۵ به ۵ . ۷ میلیارد مترمکعب در روز برسد که بیانگر رشد سالانه ۲ تا ۳ درصدی تقاضای گاز طبیعی و بیش از رشد تقاضای دیگر منابع انرژی مانند نفت، زغال سنگ، انرژی هسته ای و... است؛ در نتیجه گاز طبیعی به سرعت در حال کسب اهمیت ژئوپلتیکی است.
از طرف دیگر با اهمیت یافتن گاز طبیعی در بازار جهانی انرژی، رفته رفته نقش کشورهای مهم دارنده این انرژی در جهان سیاست و در ابعاد مختلف اقتصاد افزایش یافت، این در حالی است که در سراسر دنیا هم در کشورهای توسعه یافته و هم در حال توسعه برای انرژی تقاضای سیری ناپذیر و آشکاری وجود دارد.
در نقطه مقابل ژئوپلتیک مبتنی بر منابع طبیعی همچنان ناپایدار و بی ثبات است. در ضمن تغییر در تعادل ذخایر انرژی جهان همچنان که در میانه قرن بیستم از زغال سنگ به نفت تبدیل شد می تواند محاسبات ژئوپلتیکی را دگرگون سازد. به عنوان مثال آن طور که در فرآیند حمله نظامی روسیه به اوکراین مطرح شد، برتری گاز طبیعی نسبت به نفت، موازنه قدرت را از خاورمیانه به سمت روسیه تغییر داد و این موضوع در اجلاس اخیر رؤسای کشورهای قرارداد شانگهای کاملا نمایان بود.
کلام آخر آنکه ایران می تواند با رفع چالش های سیاسی، اقتصادی و اجتماعی خود در صحنه انرژی جهانی شرایطی را ایجاد کند که با دارا بودن توان ۲۹ . ۶ تریلیون مترمکعبی ذخایر قابل استحصال گاز، آینده ای روشن و پایدار در تمام زمینه ها را فراهم سازد.