رشد اقتصادی باید حقیقی باشد
اکبر نیکواقبال-اقتصاددان
رشد اقتصادی را میتوان به شکل صوری یا واقعی (متناسب با تورم) اندازهگیری کرد. به شکل سنتی، مجموع رشد اقتصادی را در قالب تولید ناخالص ملی (GNP) یا تولید ناخالص داخلی (GDP) اندازهگیری میکنند؛ البته گاهی از معیارهای جایگزین نیز استفاده میشود.
رشد اقتصادی، شاخصها و مولفههای خاص خود را دارد و برای تحقق آن همواره باید این شرایط درنظر گرفته شود. درحقیقت، رشد اقتصادی زمانی محقق میشود که اقتصاد کشور بر پایه پشتوانه و سرمایهگذاریهای کافی در این زمینه شکل بگیرد.
دولت زمانی میتواند به رشد اقتصادی فکر کند که بودجه کافی در اختیار داشته باشد و بدون دغدغه کسری بودجه و منابع خود را برای نگرشهای ساختاری صرف کند. اما آیا با در نظر گرفتن شرایط اقتصادی کشور، کسری بودجهخ و سایر مشکلات پیش روی اقتصاد ایران، چنین امکانی برای رشد اقتصادی وجود دارد؟
اما آنچه از شرایط فعلی به نظر میرسد این است که سیاستگذاران و برنامهریزان در این حوزه با یک حساب ساده نسبت به آینده گفتوگوها پیرامون مسئله برجام و تحریمها تاکید داشتهاند آزادسازی منابع ارزی بلوکهشده کشور میتواند در کوتاهمدت اثر مثبت بر رشد اقتصادی کشور داشته باشد.
البته این اثر مثبت در رشد اقتصادی تنها تا زمانی پابرجا خواهد بود که آزادسازی منابع مالی ایران که در کشورهای دیگر بلوکه شده است، به اتمام نرسیده باشد.
اما اگر منظور از رشد اقتصادی، یک جریان پایدار در اقتصاد کشور و مطابق با تعریفهای استاندارد اقتصاد باشد، در حال حاضر مستندات کافی و زیربناهای لازم برای تحقق این رشد اقتصادی در کشور فراهم نیست و به نظر نمیرسد تا ایجاد بسترهای مناسب و کافی این امکان وجود داشته باشد.
این میزان رشد اقتصادی که در نگاه برخی از کارشناسان به آن اشاره شده، حتی نمیتواند بهعنوان آرزوی اقتصادی کشور تلقی شود زیرا اگر این موضوع حتی آرزو و هدف آرمانی نیز باشد باید حرکتهایی در جهت رسیدن به آن در ساختار اقتصادی انجام شود اما در شرایط فعلی شاهد چنین حرکتهایی در حوزه اقتصاد کشور نیستیم.
آنچه میتوان درباره اینگونه اظهارنظرها و دیدگاهها در زمینه رشد اقتصادی کشور گفت این است که این اعداد و ارقام فقط برای گمراه کردن اذهان عمومی کاربرد دارد زیرا افرادی که از نظر اقتصادی سواد چندانی ندارند با همین ارقام به وضعیت اقتصادی کشور امیدوار میشوند در حالی که حقیقت غیر از این است.
حقیقت اقتصاد کشور این است که کسری بودجه حدود ۵۰درصدی هر سال در کشور فقیرها را بدون اینکه نقشی در این کسری بودجه داشته باشند فقیرتر میکند و ثروتمندان را بدون آنکه فعالیت خاص و مثبتی در این حوزه انجام داده باشند، ثروتمندتر. شکاف طبقاتی ناشی از این روند آسیبهای جبرانناپذیری را به جامعه تحمیل خواهد کرد. این شرایط تورمی را ایجاد میکند که طرحهای اقتصادی و فعالان تجاری را گرفتار خواهد کرد.
در این شرایط تورمی تمام سرمایهگذاران حوزه تولید و تجارت به دلیل آینده نامعلوم، دست از فعالیت خواهند کشید و شرایط اقتصادی کشور بسیار نامطلوبتر از گذشته خواهد شد.
در شرایطی که میزان تورم در بسیاری از کشورهای جهان زیر ۳ درصد است نمیتوان وضعیت مطلوبی را برای رشد اقتصادی در کشور مهیا کرد.
اقتصاد ایران از یک سو با کسری بودجه مداوم و از سوی دیگر با تورم فزاینده روبهرو است؛ به این ترتیب نمیتوان انتظار داشت رشد واقعی اقتصادی در کشور تحقق یابد. باید این حقیقت را بپذیریم و سعی کنیم در راستای ایجاد شرایط لازم برای این رشد تلاش کنیم.