-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->جلال خوش‌چهره

سیاست خارجی موفق «شریک» می‌خواهد

جلال خوش‌چهره-روزنامه‌نگار

سیاست خارجی موفق «شریک» می‌خواهد

یک ضرب ‌ المثل روسی می ‌ گوید: شخص نباید ۱۰۰ روبل (واحد پول روسیه) داشته باشد، بلکه باید ۱۰۰ دوست داشته باشد. سیاست خارجی موفق آن نیست که مدام از شمار دوستانش در جامعه جهانی کاسته شود، بی ‌ آنکه توانسته باشد حتی بر میزان داشته ‌ هایش بیفزاید. در این صورت می ‌ توان تصور کرد که سیاست خارجی قفل شده است. اگر چنین شود باید برایش بدترین حالت را تصور کرد.

سیاست خارجی عرصه تجربه اندوزی ‌ های شگرف است. در این عرصه بارها و از سوی بسیاری کسان که خود را در اندازه بانی تغییرات تجدیدنظرطلبانه در ساختار بین ‌ المللی قرار داده ‌ اند، مواجه با مواردی شده ‌ اند که می ‌ پنداشتند می ‌ شود از آن پرهیز کرد، اما به ناگاه به مواردی که نمی ‌ توان از آن گریخت، دچار شده ‌ اند. روزگاری «مائو تسه دونگ» رهبر ایده ‌ آلیست چین کمونیست، با تئوری سه جهانی خود می ‌ خواست طرحی نو در جامعه جهانی دراندازد. او هم ‌ خون ایدئولوژیک خود (اتحاد جماهیر شوروی) را بابت رویکرد تنش ‌ زدا در روابط خارجی ‌ اش مورد نکوهش و حتی به خیانت متهم می ‌ کرد. دیری نپایید که به ویتنامی ‌ های در حال جنگ با ارتش امریکا توصیه کرد: «اگر دسته جارو کوتاه باشد، شما هرگز نمی ‌ توانید تارهای عنکبوت بسته شده در سقف را پاک کنید.» او خطاب به هم ‌ پیمانان ویتنامی خود که در صدد گسترش توسعه ارضی خود بودند، افزود: اکنون تایوان از دسته جاروی ما دور است و همین ‌ گونه «تیو» از جاروی شما.

«نیکیتا خروشچف» نیز از دیگر بلندپروازان ایده ‌ آلیستی بود که می ‌ پنداشت با کوبیدن بر میز سخنرانی سازمان ملل متحد، خواهد توانست بر رقیبان امپریالیست غربی خود چیره شده و نظام سوسیالیستی اتحاد جماهیر شوروی سابق را جهانی کند. اما او نیز بزودی در این کار سرخورده شد و جایش را به واقع ‌ گرایانی داد که همزیستی مسالمت ‌ آمیز را شیوه سیاستمداری در جهان هزار تو دانستند. تاریخ روابط خارجی جهان مملو از تجربه ‌ هایی چنین است؛ تفاوت نمی ‌ کند چه آنان که در نقش بازیگران بزرگ جلوه کردند و چه آنان که در حاشیه قدرت ‌ ها قرار داشتند و براین تصور بودند که تافته ‌ ای جدا بافته به حساب می ‌ آیند. «نیکلاس مادورو» شاید نمونه آخرین از این دست باشد که حالا نیک دریافته است؛ مسالمت ‌ جویی هوشمندانه بهتر از مناقشه ‌ گری در خدمت به حفظ خود در برابر دشمنانی است که موجودیت حاکمیت سیاسی ونزوئلا را نشان کرده ‌ اند. زمان انتخاب برای سیاستمدارانی چنین از اهمیت کلیدی برخوردار است؛ زیرا تغییر در نگرش ‌ ها در زمان از دست رفته می ‌ تواند به تجدیدنظر در تعهداتی منجر شود که انجام آن سخت و آسیب ‌ زا خواهد شد. ناتوانی و آشفتگی در درک و فهم شرایط مدام در حال تغییر جامعه بین ‌ المللی؛ مقاومت در برابر تغییر و تحولات که ناشی از عدم شناخت دلایل سبب ‌ ساز این تغییرات است و سرانجام پرداخت هزینه ‌ های گران بابت اصرار بر باورهای قدیمی می ‌ تواند به ناتوانی در تشخیص تاکتیک از استراتژی در روابط خارجی منجر شود. نکته مهم ‌ تر این ‌ که «انسجام اجتماعی» و «وفاق ملی» دو ویژگی و شرط ‌ های اصلی سیاست ‌ خارجی موفق است که عموم ایده ‌ آلیست ‌ های پر سروصدا کمتر به آن توجه دارند. افق دید آنان به گونه ‌ ای است که اولویت ‌ های اصلی را در این باره نادیده می ‌ گیرند و یا اصولاً برای آن ارزش چندانی قائل نیستند. همین مهم سرانجام آنان را با واقعیت ‌ های تکان ‌ دهنده ‌ ای روبه ‌ رو می ‌ کند که شاید زمان آن دیر شده باشد. سیاست خارجی موفق در انزوا ممکن نیست. سیاست خارجی موفق به دوستان و متحدانی نیازمند است که همچون «شریک» باشند و نه «دوستان قدیمی».

ضرب ‌ المثل روسی مصداق مدعای بالاست: ۱۰۰ دوست بهتر از داشتن ۱۰۰ روبل است.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین