-
توقف طرح احیای تعادل‌بخشی آب زیرزمینی در مازندران

کم‌آبی به خط قرمز رسید

طی سال‌های اخیر، شاهد افزایش فرونشست‌ها و بحران کم‌آبی در مازندران به‌علت تغییرات اقلیمی و مسائل انسان‌ساخت هستیم که با اصلاح الگوی مصرف و مدیریت پایدار مناسب، شاید گامی در این راستا برداشته شود.

طی سال ‌ های اخیر، شاهد افزایش فرونشست ‌ ها و بحران کم ‌ آبی در مازندران به ‌ علت تغییرات اقلیمی و مسائل انسان ‌ ساخت هستیم که با اصلاح الگوی مصرف و مدیریت پایدار مناسب، شاید گامی در این راستا برداشته شود. برداشت بی ‌ رویه آب از سفره ‌ های آب زیرزمینی و فرونشست در مازندران به دغدغه عمومی تبدیل شده و به ‌ تکرار، شاهد ساخت ‌ وسازهای بی ‌ رویه و برداشت ‌ های غیرمجاز از بستر رودخانه ‌ ها هستیم که از دلایل اصلی فرونشست ‌ ها و همچنین تنش گسل و زلزله ‌ های اخیر در این استان است. این در حالی است که طی سال ‌ های اخیر، تغییرات اقلیمی، برداشت بی ‌ رویه از سفره ‌ های زیرزمینی و ساخت ‌ وسازهای غیرمجاز، پدیده فرونشست ‌ و بحران کم ‌ آبی را در مازندران تشدید کرده است.

وضعیت وخیم مازندران از نظر آب زیرزمینی

عبداله درزی نفت چالی ـ عضو هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری: وضعیت بارندگی در ایستگاه ‌ های سینوپتیک مازندران طی دهه اخیر، تغییر قابل ‌ ملاحظه ‌ ای نسبت به دهه گذشته نداشته است، حال آنکه چالش ‌ های آبی استان در این دهه، به ‌ شدت افزایش یافته است، همچنین برداشت بی ‌ رویه آب از ذخایر زیرزمینی و نداشتن توجه به مدیریت مصرف، عواقب جدی و بحران ‌ های زیادی از جمله فرونشست زمین و درگیری ‌ های اجتماعی در مازندران را رقم می ‌ زند.

متوسط بارندگی سالانه در دهه ۹۰ بیشتر از متوسط بارندگی در دهه ۸۰ بوده و در برخی ایستگاه ‌ ها حتی از میانگین طولانی ‌ مدت هم بیشتر بوده ،بنابراین از لحاظ بارندگی کاهشی در استان نداشته ‌ ایم.

برداشت بی ‌ رویه از رواناب ‌ ها و چشمه ‌ های بالادست و افزایش سطوح نفوذناپذیر، سبب کاهش تغذیه شده و در نتیجه آن، چشمه ‌ ها به ‌ تدریج کارآیی خود را از دست داده و میزان آب آنها کاهش پیدا کرده است.

از طرف دیگر، همان مقدار آبی را که در بالادست وجود داشته، استفاده کرده ‌ ایم که نتیجه آن کاهش جریان پایه رودخانه ‌ ها است. از لحاظ آب زیرزمینی، طبق آخرین گزارش ‌ های رسمی شرکت آب منطقه ‌ ای مازندران، میزان کسری مخزن در انتهای تیر، حدود ۸۵ میلیون مترمکعب بود و ادامه روند حاکم تا پایان شهریور یا اواسط مهر که انتهای فصل دوم برداشت برنج است، سبب افزایش قابل ‌ توجه کسری مخزن شده و باتوجه به اینکه سطح زیرکشت مجدد برنج در امسال بیشتر از سال قبل است، شاید این کسری مخزن به بیش ۱۵۰ میلیون مترمکعب هم برسد.

گزارشی که سال ۱۳۹۹ منتشر شد، کسری مخزن ۱۶۲ میلیون مترمکعب بوده که نشان ‌ دهنده وضعیت بسیار وخیم استان از نظر آب زیرزمینی است.

از سال ۱۳۹۴ که طرح احیا و تعادل ‌ بخشی آب زیرزمینی ابلاغ شد، باید در قالب این طرح، اقدامات متعددی برای کاهش مصرف آب زیرزمینی انجام می ‌ شد تا کسری مخزن جبران شود، اما نه ‌ تنها جلوی حفر چاه ‌ های غیرمجاز گرفته نشد، بلکه طی این مدت، تعداد چاه ‌ های مجاز هم افزایش یافت؛ فعالیت ‌ هایی که در واقع همه سازمان ‌ ها باید در آن همکاری می ‌ کردند تا این اتفاق بیفتد، رقم نخورد و شواهد نشان می ‌ دهد که ما حتی در این سال ‌ ها هم، مجوزهای زیادی برای حفر چاه دادیم که این نشان ‌ دهنده نبود مدیریت درست طرح احیا و تعادل ‌ بخشی بوده است.

علاوه بر افزایش تعداد چاه ‌ ها، عمق چاه ‌ های موجود نیز افزایش یافت تا آب موردنیاز برای کشت مجدد برنج تامین شود.

نتیجه این اقدامات کنترل ‌ نشده، افت شدید سطح آب زیرزمینی در برخی مناطق استان بود به ‌ طوری که از ابتدای کشت اول برنج تاکنون، سطح آب در مناطقی بیش از ۳۰ متر هم افت داشته است.

با تغییر تفکر حاکم بر مدیریت آب استان، می ‌ توانیم از این چالش ‌ هایی که وجود دارد، نجات پیدا کنیم. باید به ‌ سرعت از روش ‌ ها و شاخص ‌ های سنتی تک ‌ بعدی مدیریت آب فاصله بگیریم و شاخص ‌ های پایدار چندبعدی و جدید موردپذیرش جهانی را ملاک تصمیم ‌ گیری ‌ ها قرار دهیم. به ‌ هیچ عنوان نباید آب به ‌ عنوان یک کالای تنها اقتصادی موردتوجه قرار گیرد و لازم است ابعاد زیست ‌ محیطی و اجتماعی آن بیشتر از گذشته در نظر گرفته شود.

ما می ‌ توانیم با استفاده از تجربیات بقیه کشورها، این چالش ‌ ها را کاهش دهیم که همه اینها برمی ‌ گردد به همان تفکر کلان مدیریت آب. بازنگری ساختار و مسئولیت سازمانی اهمیت زیادی در این تغییر تفکر دارند. م

حیط ‌ زیست و ذی ‌ نفعان باید قلب نظام تصمیم ‌ گیری مدیریت آب باشند و باید نقش نهادهای غیرمرتبط کاهش یابد، متاسفانه در حال ‌ حاضر محیط ‌ زیست در حاشیه و گزارش ‌ های ارزیابی زیست ‌ محیطی سطحی و تشریفاتی است، در حالی ‌ که باید عمیق و در بطن موضوع باشند.

تمامی فرآیندهای پروژه ‌ های آبی از مطالعه و طراحی، اجرا و نظارت ذیل یک سازمان انجام می ‌ شود و در واقع هیچ ناظر بیرونی بر آنها نظارت نمی ‌ کند. سیستمی که مشاور، مجری و ناظر توسط یک دستگاه مدیریت شوند، فی ‌ نفسه فسادزا است و وجود اعتبارات مالی قابل ‌ توجه در پروژه ‌ های آبی، میزان فسادزایی را تشدید خواهد کرد.

دستیابی به پایداری نسبی منابع آب در مناطقی که از لحاظ فیزیکی امکان آن وجود داشته باشد، تنها با تغییرات جدی در تفکر کلان مدیریت آب ممکن است.

مازندران درگیر بحران آب و کم آبی

محمدعلی هادیان- عضو هیات علمی مرکز تحقیقات و آموزش کشاورزی و منابع طبیعی مازندران: بحران آب در مازندران فقط به ‌ صورت خشکسالی نیست، سیلاب نیز با خشکسالی در حال وقوع است؛ به ‌ طوری که در یک حوضه آبخیز، هم مسئله سیلاب و هم بحران خشکسالی را در یک سال آبی داریم.

طی چند سال اخیر، کل کشور درگیر تنش ‌ ها و بحران ‌ های آبی بوده و هست که مصداق آن سیلاب ‌ های با دوره بازگشت بالا است که به ‌ طورمکرر اتفاق می ‌ افتد. استان مازندران، برخلاف تصور، یکی از بحرانی ‌ ترین استان ‌ های کشور در این رابطه است که در آن سیلاب ‌ های مخرب با حجم و دبی دوره ‌ های بازگشت بالا در فواصل زمانی کوتاه ‌ تر و با تکرار بیشتر در حال وقوع است.

مسائل انسان ‌ ساخت و تغییرات اقلیمی 2 موضوع در به ‌ وجود آمدن خشکسالی ‌ ها و سیلاب ‌ ها هستند که نیازمند مدیریت کارآ و موثر است؛ اما متاسفانه در این زمینه خوب عمل نشد و با تصمیمات و عملکرد نادرست این بحران تشدید شده است.

تغییر اقلیم باعث وقوع خشکسالی شده و با برنامه نادرست و ناکارآمد به ‌ شکل یک کاتالیزور عمل کردیم، به ‌ طوری که به ‌ عنوان ‌ مثال شاهد کمبود و قطعی آب در برخی روزها حتی در روستاهای مازندران هستیم.

مصارف آبی و هدررفت آب در کشاورزی استان مازندران بسیار بالا و بازدهی سامانه ‌ های آبیاری و زهکشی پایین است. شبکه ‌ های لوله ‌ کشی آب شرب در نقاطی فرسوده هستند و شاهد نشست آب شرب از این شبکه ‌ ها و ورود انواع آلودگی به آنها هستیم. در حال ‌ حاضر دنیا به ‌ سمت اجرای پروژه ‌ های کوچک آبی رفته است که بسیاری از این پروژه ‌ ها جز دانش بومی ناب ایران در مدیریت آب هستند.

در کشورهایی که شرایط اقلیمی مشابه ما دارند، این روش جالب را در مدیریت آب اعمال کردند که در آن شبنم ‌ های نشسته بر شبکه ‌ های توری خاص را جمع ‌ آوری می ‌ کنند و صنعت تولید آب شوری را دایر کردند که منبع آن مه و رطوبت هوا است.

در موضوع مدیریت بحران آب، باید شاخص ‌ های پایداری را در نظر داشته باشیم؛ زمانی که با سدسازی و پروژه ‌ های سازه ‌ محور مخالفت می ‌ شود، به ‌ دلیل وجود گزینه ‌ های جایگزین بسیار بهتر با حداقل چالش ‌ های اجتماعی و خسارت بر اکوسیستم ‌ ها است. با توسعه مخالف نیستیم، اما باید توسعه پایدار باشد و پایداری منابع را نیز مختل نکند، نه توسعه ‌ ای که تنها در مسیر هدر دادن سرمایه ملی برنامه ‌ ریزی شود. کارشناسان و متخصصان حوزه آب معتقد هستند، زمانی ‌ که روش ‌ های کم ‌ هزینه و زود و پربازده وجود دارند، چرا باید به ‌ سمت پروژه ‌ های سنگین سازه ‌ محور دیر و کم ‌ بازده و هزینه ‌ بر رفت.

سخن پایانی

برنامه ‌ های مدیریت جامع حوضه ‌ های آبخیز و طراحی و اجرای عملیات آبخیزداری و آبخوانداری، بهترین گزینه مدیریت منابع آب و خاک سرزمین و بحران امروز است؛ با مدیریت جامع سرزمین می ‌ توانیم سازمان ‌ های فعال در حوزه آب و خاک را همسو کنیم، در نهایت اینکه اصلاح الگوی مصرف و ترویج آن و غیرفعال کردن چاه ‌ های آب بدون مجوز و جلوگیری از حفر بی ‌ رویه چاه ‌ ها برای پیشگیری از فرونشست ‌ ها و بحران ‌ های آبی از اقداماتی است که باید در مدیریت منابع آب، موردتوجه قرار گیرد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*