-

یک آب و چند متولی

عباسقلی جهانی ـ از مدیران اسبق وزارت نیرو و کارشناس آب

طبق آمار وزارت نیرو، ۸۱ میلیارد مترمکعب آب قابل ‌ برنامه ‌ ریزی داریم، در حالی که نیاز آبی کشور در سال ۱۴۰۰ نزدیک به ۹۸ میلیارد مترمکعب بوده است. به ‌ عبارت دیگر، دخل و خرج آبی ما با یکدیگر همخوانی ندارد و این امر در نهایت به بحران آب منتهی می ‌ شود. از عوامل بحران آب در کشور، وجود چند سیاست ‌ گذار و سازمان ‌ های مختلفی است که به ‌ ‎ عنوان متولی این جریان شناخته می ‌ شوند و ارتباط و هماهنگی موثری هم با یکدیگر ندارند. به ‌ همین دلیل، کارشناسان نمی ‌ توانند به ‌ سادگی سیاست ‌ های کارآمد برای رفع این بحران را تدوین کنند و ارائه دهند. ایران هیچ ‌ گاه به ‌ عنوان یک کشور پربارش شناخته نشده است، اما باتوجه به اینکه پیش ‌ تر هم اشاره شد، در ۵ یا ۶ دهه اخیر اسرافکارانه به مصرف آب پرداختیم. در حالی که اجداد ما راه ‌ های صرفه ‌ جویی و نگهداشت آب را برای نسل ‌ های بعدی را به ‌ خوبی می ‌ دانستند. تاکید اصلی در بحث صرفه ‌ جویی در مصرف آب شکاف میان عرضه و تقاضا در این مورد است که موجب آسیب رساندن به ذخایر آب در کشور شده است. اگر نگاهی به وضعیت عرضه و مقدار منابع آب تجدیدشونده بیندازیم، متوجه خواهیم شد که این مولفه در هر کشوری مقدار ثابتی دارد؛ این در شرایطی است که متغیری مانند تغییرات آب و هوایی را ایستا در نظر بگیریم؛ بنابراین متوسط آب تجدیدشونده در طول سال ‌ های متمادی ثابت است. اما اگر این چرخه را ایستا در نظر نگیریم و معتقد به تغییرات اقلیمی باشیم، میزان عرضه در بیشتر کشورها نزولی است. در حقیقت، باوجود تغییرات اقلیمی رخ ‌ داده در کره زمین، منابع تجدیدشونده ما و جهان روز به روز در حال اتمام است. این متغیر در خوشبینانه ‌ ترین حالت ثابت است. در اصل تقاضا برای منابع آب همیشه در حال رشد بوده که دلیل آن به تحولات جمعیتی، توسعه صنایع شهرنشینی و مهاجرت ‌ ها بر می ‌ گردد. گفتنی است، شکاف گفته ‌ شده روز به روز در حال افزایش است؛ چرا که از سویی میزان عرضه همواره ثابت یا اینکه در حال کاهش و از سویی دیگر میزان تقاضا با گذشت زمان زیادتر شده است. برای حل این چالش بزرگ، در گام نخست، شاید این به ‌ نظر برسد که با افزایش عرضه گام موثری برداشته می ‌ شود؛ اما متاسفانه در طول سال ‌ های گذشته حجم زیادی از منابع آبی که برای عرضه داشتیم، مصرف شده است و امروز ما در کشورمان از حد مجاز در بهره ‌ برداری منابع آب خارج شده ‌ و بسیار بیشتر از حد لازم آب مصرف کرده ‌ ایم. شواهد حاکی از آن است که در حال ‌ حاضر برداشت اضافی از ظرفیت منابع آب ‌ های زیرزمینی در کشور به ۱۴۰ میلیارد مترمکعب رسیده که این رقم بسیار بزرگی و تبعات آن متاسفانه وخیم است که از نتایج آن می ‌ توان به نشست زمین و مصرف بی ‌ اندازه انرژی اشاره کرد. جهانی در این ‌ باره می ‌ گوید: طبق اعلام رسمی وزارت نیرو، برداشت از منابع آب ‌ های سطحی در بیشتر حوضه ‌ های آبریز و منابع آب قابل ‌ برنامه ‌ ریزی فراتر رفته و در وجه عرضه با مشکل جدی کمبود آب مواجه شده ‌ ایم. به ‌ همین دلیل است که امروزه شاهد انتقال ‌ های عجیب و غریب یا شیرین کردن آب دریا هستیم. در حال ‌ حاضر هزینه ‌ های تامین آب اضافی برای عرضه به ‌ شدت در حال افزایش است؛ راهکار اصلی برای مقابله و مواجهه با این مشکل این است که به ‌ سمت کنترل مصرف و تقاضای آب برویم. کنترل تقاضا و ایجاد تعادل میان آن و عرضه آب، نیازمند تحولات عمده ‌ ای در رویکرد مدیریت آب است. ما نمی ‌ توانیم با اتخاذ روش ‌ های گذشته و تنها با اتکا به فناوری به این هدف دست یابیم. درباره کاهش مصرف آب نیازمند همکاری و مشارکت واقعی تک ‌ تک آحاد جامعه هستیم و باید از سرمایه ‌ های اجتماعی نهایت استفاده را ببریم. در واقع، باید به ‌ طور کلی تمام آحاد مردم و جامعه و به ‌ طور اخص بخش خصوصی با یکدیگر همکاری کنند و مشارکت واقعی انجام گیرد تا بتوانیم مولفه مدیریت تقاضا را سروسامان دهیم.

در غیر این صورت، شکاف میان عرضه و تقاضای آب افزایش می ‌ یابد که در نهایت مهاجرت ‌ های عظیمی را در شهرها شاهد خواهیم بود که به ‌ دنبال آن، مشکلات مربوط به امنیت غذایی رخ می ‌ دهد. در واقع، ما نیازمند مدیریت استاندارد هستیم و در این راه نباید فرصت ‌ سوزی کرد. حال اگر خواهان ایجاد توازن و تعادل میان عرضه و تقاضای منابع آب هستیم، باید مدیریت بحران آب را بر کنترل تقاضا و مصرف متمرکز کنیم که وجه مشخصه اصلی آن، مشارکت، آگاهی و همکاری مردم برای غلبه بر این مسئله است و برای این هدف نیازمند یک نقشه ‌ راه هستیم.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*