-
در گفت‌وگوی صمت با یک وکیل مالیاتی تشریح شد

ریشه‌های بیماری فرار مالیاتی

سال گذشته صحبت‌های زیادی مبنی بر عبور بودجه کشور از اتکا به درآمدهای نفتی و در این راستا افزایش پایه‌های مالیاتی مطرح شد تا در نهایت در بودجه امسال سهم مالیات‌ها در درآمدهای دولت افزایش یافت و پایه‌های مالیاتی چون مالیات بر خانه‌های خالی، خانه و خودروهای لوکس و.‌.. به خانواده مالیاتی کشور افزوده شد. بسیاری بر این باورند که هرچند درآمدهای مالیاتی افزایش داشته، اما تاکنون اقدامات مناسبی برای اجرای پایه‌های مالیاتی جدید، جلوگیری از فرار مالیاتی و هوشمندسازی مالیات انجام نشده که صدای انتقاد کارشناسان را در آورده است.

در بودجه امسال بیش از ۲۷۰ هزار میلیارد تومان درآمد مالیاتی پیش‌بینی شده و محمد مسیحی، معاون درآمدهای مالیاتی سازمان امور مالیاتی نیز تیرماه در گفت‌‌وگو با ایسنا گفت: در ۳ ماه اول امسال نزدیک ۵۹ هزار میلیارد تومان مالیات وصول شد که نسبت به سال گذشته از رشد ۷۰ درصدی برخوردار بوده است. با این حال تحقق درآمدهای مالیاتی همچنان با اماواگرهای بسیاری همراه است. اینکه چه چیزی باعث می‌شود افراد نخواهند درآمدهای‌شان را به سازمان امور مالیاتی اظهار کنند؟ چه موانعی برای فهم عمیق رفتار مودیان مالیاتی وجود دارد؟ چه چیزی باعث می‌شود رفتار متقلبانه گسترش یابد؟ چرا مودیان اقدام به فرار مالیاتی می‌کنند؟ راهکار قانون‌گذار برای درمان چنین بیماری فراگیری چیست؟ آیا به تعهدات اخلاقی نیازمندیم یا اینکه باید در مسیر اصلاح قوانین سختگیرانه‌تر قدم برداریم؟ از جمله سوالاتی است که صمت برای یافتن پاسخ آنها با مریم آتشگاه، وکیل مالیاتی گفت‌وگو کرده که در ادامه می‌خوانید.

فرار مالیاتی چیست و چگونه شکل می‌گیرد؟

بحث فرار یا گریز مالیاتی، هر گونه تلاش فردی یا حقوقی است که فرد برای پرداخت نکردن مالیات انجام می‌دهد. این فرار مالیاتی در دو دسته اتفاق می‌افتد؛ در یک دسته در طول سال مالی مودی رویدادهای مالی‌اش را پنهان یا کتمان می‌کند یا به‌شکلی که آن رویدادها اتفاق افتاده موضوع را به سازمان امور مالیاتی اعلام نمی‌کند. دسته دوم فرار مالیاتی نیز بعد کلان فرار مالیاتی را شامل می‌شود که هرازگاهی در صدر اخبار رسانه‌ها قرار می‌گیرد و گاهی مسئولان نیز اعداد و ارقامی از حجم فرار مالیاتی در اقتصاد عنوان می‌کنند.

در تعریف فرار مالیاتی باید گفت فرار مالیاتی مجموعه‌ای از تلاش‌های یک فرد برای پرداخت نکردن مالیات است. گاهی نیز مودی مالیاتی برای فرار مالیاتی با اشخاصی (مانند ماموران سازمان) همدست می‌شود و در نهایت درآمد پایان سال مالیاتی را کمتر از عدد واقعی اعلام می‌کنند.

سازمان امور مالیاتی در زمینه شفاف‌سازی فرآیندهای مالیاتی چه اقداماتی انجام داده است؟

تاکنون سازمان در راستای شفاف‌سازی فرآیندهای مالیاتی هیچ گامی بر نداشته است. از طرف دیگر هم باید نسبت به ساختارهای خود سازمان و ماموران سازمان دقت نظر بیشتری شود، چون خیلی از فرارهای مالیاتی در جایگاهی اتفاق می‌افتد که فرد حق امضا یا سمتی دارد و می‌تواند به‌گونه‌ای اقدام کند که چنین موضوعی محقق شود.

آیا فرار مالیاتی در اقتصاد ایران آسان است؟

نمی‌توان به‌راحتی اقدام به فرار مالیاتی کرد، اما در کل فرار مالیاتی یک سراب است؛ یعنی مودی فکر می‌کند با یک سری اقدامات یا مثلا بکارگیری حرکتی هوشمندانه می‌تواند مالیات کمتری بپردازد. به‌هرحال وقتی رفتار کسانی که اقدام به فرار مالیاتی کرده‌‌‌اند را با پیش‌بینی‌های قانون‌گذار و اقدامات انجام‌شده مقایسه می‌کنیم، متوجه می‌شویم مودی در بلندمدت نه‌تنها نتوانسته از پرداخت مالیات فرار کند، بلکه بعضا در آینده آن مالیات را با چندین برابر عدد پیشین پرداخت کرده است.

به‌هرحال مالیات هر فعال اقتصادی باید محاسبه و تسویه شود. شاید اگر مودی از تبعات رفتار خود آگاه باشد، به‌هیچ وجه اقدام به فرار مالیاتی نکند.

موضوع اخذ مالیات از تراکنش‌‌های بانکی چه بود؟

یکی از پرحاشیه‌ترین اقدامات سازمان امور مالیاتی در زمینه مالیات از تراکنش‌های بانکی است. ابتدا به اشتباه تصور شد قرار است از تراکنش‌های بانکی‌‌ مودیان، مالیات کسر شود، در حالی که قرار بود از این ابزار برای ردیابی مودیانی که اقدام به فرار مالیاتی می‌کنند استفاده شود و درآمدهای پنهان شناسایی شوند.

در سال ۹۴ و ۹۵ سازمان امور مالیاتی کمیته‌ای تحت عنوان مبارزه با فرار مالیاتی و جرایم پولشویی ایجاد شد. سازمان نگاه خود را در بحث کتمان درآمدها و فرار مالیاتی، از چارچوب جریمه‌محور به بحث جرم در قانون مجازات گره زد و عنصر مجرمانه را وارد این موضوع کرد. طبیعتا وقتی سازمان چنین گامی برمی‌دارد نشان می‌دهد اقدامات لازم برای شناسایی عوامل موثر بر فرار مالیاتی و کتمان درآمد واقعی پایه‌گذاری شده است.

در این فرآیند کسانی که در گذشته درآمدهای‌شان را کتمان کرده‌اند شناسایی می‌شوند؟

بله؛ همین‌طور است. اگر تا چند سال پیش مودی به هر علتی درآمدهایش را کتمان کرده الان در تله تراکنش‌های بانکی افتاده است؛ یعنی آن زمان گمان می‌کرد که اقدام به فرار مالیاتی کرده اما بعد از گذشت سال‌ها سازمان امور مالیاتی براساس گزارش‌های دریافتی از حساب‌های بانکی فرد را مجبور به پاسخگویی می‌کند.

سازمان امور مالیاتی چگونه تراکنش‌های بانکی را بررسی می‌کند؟

جزئیات درآمدها و پول‌هایی که به حسا‌ب‌های بانکی مودیان آمده بررسی می‌شود. مثلا این پول از کجا آمده است؟ آیا مشمول مالیات بوده؟ آیا صاحب حساب اقدام به فرار مالیاتی کرده؟ آیا معافیت مالیاتی داشته است؟ اگر معافیت مالیاتی داشته، این معافیت بر چه اساسی بوده است؟ البته سازمان امور مالیاتی برای رفع برخی مشکلات و کاستی‌ها تغییراتی در آیین‌نامه‌ها داده است؛ به‌عنوان مثال بخشنامه ۲۹۹۱۳ که آخرین بخشنامه سازمان امور مالیاتی است، ساختار متفاوتی برای تراکنش‌های بانکی و مولفه‌هایش مطرح کرد، مانند جابه‌جایی نقدینگی بین حساب‌ها و جابه‌جایی پول بین حساب اقوام درجه یک و مواردی از این دست. قانون‌گذار در روند اجرا با مشاهده کاستی‌ها و مشکلات نسبت به اصلاح آیین‌نامه‌های پیشین اقدام کرده است.

قانون چگونه این رفتار مجرمانه را کنترل می‌کند؟

در حال ‌حاضر سازمان امور مالیاتی برای شناسایی و جلوگیری از فرار مالیاتی بر فرآیندهای پولی و مالی متمرکز است. این موضوع به این معنی نیست که مودیان نمی‌توانند فرار مالیاتی کنند یا قانون آنقدر جامع و کامل شده که مودی نتواند هیچ فرار مالیاتی داشته باشد. همیشه در تدوین و اجرای قوانین جدید خلأهایی وجود دارد که مشمولان، از آن برای تمکین نکردن سوءاستفاده می‌کنند.

به‌عنوان نمونه صاحبان کسب‌وکارهای سنتی همه موضوعات مالی را خودشان مدیریت می‌کردند و تصور بر این بود که با اعلام بخشی از درآمد یا پخش درآمد در حساب‌های متفاوت و حفظ سقف تراکنش‌های بانکی می‌توانند از پرداخت مالیات فرار کنند، اما قانون‌گذار در تمام موارد یادشده، موانع محکمی ایجاد کرده است؛ مثلا در بخشنامه ۹۹۱۶ دیگر به سقف تراکنش ۵ میلیارد تومان اشاره‌ نکرد و اصل را بر کتمان قرار داد؛ فارغ از هر عددی.

بخش دیگر هم گزارشات رسیده از طریق سامانه ۱۵۲۶ که به‌منظور ارائه خدمات مشاوره‌ای به مودیان مالیاتی راه‌اندازی شده، است؛ یعنی سازمان امور مالیاتی مدام گزارش‌های فرار مالیاتی را دریافت می‌کند و این گزارش‌ها به دقت بررسی می‌شوند.

روند بررسی این پرونده‌ها نیز براساس ارقام مشمول مالیات است. مثلا در زمینه تراکنش‌های بانکی اگر این امر مسجل شد که مودی فرار مالیاتی یا کتمان درآمد داشته یا اظهارنامه مالیاتی پر نکرده، مسیرهای مختلف تصمیم‌گیری تعریف می‌شود. این دسته از مودیان یا در دسته فرار مالیاتی قرار می‌گیرند و رسیدگی به پرونده مالیاتی آنها آغاز می‌شود یا در صورت کوچک بودن عدد مشمول مالیات یا گزارشات مالیاتی، پرونده از روند رسیدگی مالیاتی خارج می‌شود.

برخی مودیان نیز برای فرار مالیاتی درآمد و هزینه سالانه را در قالب هزینه‌های ساختگی مانند کمک به مجموعه‌های خیریه یا افزایش هزینه‌های تولید یا خدمات ارائه می‌دهند.

در این شرایط مودیان صرفا برای فرار مالیاتی درآمد‌های خود را پنهان نکرده‌اند. آنها متوسل به راهکار ساخت هزینه‌های غیرواقعی شده‌اند. در تمام این موارد -ارسال نکردن اظهارنامه، درآمدهای کتمان‌شده و ارائه هزینه‌های غیرواقعی- قانون‌گذار جرایم غیرقابل‌بخشودگی در نظر گرفته و مودی را ملزم به پرداخت مالیات کرده ‌است.

باوجود تمام موارد یادشده چگونه می‌توان از فرار مالیاتی پیشگیری کرد؟

باید بتوانیم ریشه‌ای‌تر به مقوله فرار مالیاتی نگاه کنیم. بحث‌های تئوریک و سازمانی شاید در حل چنین مشکلاتی پاسخگو نباشند. باید بررسی کنیم که مثلا چه رفتاری در عرف تجاری و صاحبان کسب‌وکار وجود دارد که آنها را مجاب به فرار مالیاتی می‌کند. در بسیاری از موارد این اقدامات ریشه در نحوه قانون‌گذاری دارد. اعتقاد شخصی‌ام این است که سازمان امور مالیاتی باید رفتاری پیشگیرانه در پیش بگیرد؛ یعنی دلایل و شرایطی را که منجر به فرار مالیاتی مودیان می‌شود شناسایی کند. صرفا با داشتن قوانین اجرایی سخت نمی‌توانیم از مودیان انتظار داشته باشیم قانونمند رفتار کنند و اقدام به فرار مالیاتی نکنند. اگر فرهنگ مودی‌پروری در سازمان از بین برود، با حجم بیشتری از فرار مالیاتی مواجه خواهیم شد.

علاوه‌براین هنوز زیرساخت‌های مناسب فنی و پژوهشی برای استفاده از فناوری‌های نوین در سازمان امور مالیاتی وجود ندارد. متاسفانه ما تبدیل به یک زمین خالی برای اجرای طرح‌های مختلف شده‌ایم که می‌خواهند با آزمون و خطا به نتیجه برسند. زیان این روند همواره متوجه مودی مالیاتی است تا در نهایت طرح‌های جدید در مسیر پختگی قرار گیرند.

در این شرایط چه مسئله‌ای رفتار متقلبانه را گسترش می‌دهد؟

اینکه بخواهیم همه چیز را از طریق اعمال قوانین کنترل کنیم شاید مناسب باشد و حتی در برخی موارد ممکن است بتوانیم نظم و قانونمندی را به امور حساس و اجتماعی بازگردانیم، اما این ابهام ‌وجود دارد که چرا باوجود اصلاح قوانین مالیاتی و ایجاد موانع سخت‌تر برای جلوگیری از فرار مالیاتی، هنوز نتوانسته‌ایم چنین عارضه‌ای را کاملا درمان کنیم؟ شاید هنوز نخواسته‌ایم به آن روی سکه رفتار انسانی که پایه‌های فرهنگ و اقتصاد را تشکیل می‌دهد نگاهی عمیق بیندازیم و در مسیر فهم امیال عمیق انسانی گام برداریم. باید به این درک برسیم که چطور می‌توانیم در یک بافت کاملا انسانی اعتماد و احترام ایجاد کنیم که مجبور نباشیم با اعمال زور مودیان را وادار به انجام وظایف‌شان کنیم.

اینکه قانون‌گذار در تمام مسیرهای یک تجارت سالم برای صاحب کسب‌وکار مانع بگذارد و انتظار داشته باشد صاحب کسب‌وکار بخشی از درآمد خود را به قانون‌گذار تقدیم کند، مثل این می‌ماند که به کسی قول بدهی با بخشی از درآمدت برایت باغچه‌ای زیبا می‌سازم و اگر هر سال درصدی از درآمدت را به من بدهی، به آن رسیدگی هم می‌کنم، اما نه خودت رسیدگی کنی، نه بگذاری طرف به باغچه‌اش برسد و در هم آخر به زور پولت را طلب کنی.

شاید قانون‌گذار بتواند با اصلاح قوانین کنترلی، روند فرار مالیاتی را کمی کندتر کند اما چنین رویکری به‌تنهایی قادر به درمان چنین عارضه روانشناختی نیست.

قانون‌گذار باید عمیق‌تر به موضوع نگاه کند، به دوباره‌آموزی روان آدمی بپردازد و درمان را از رفتار قانون‌گذاری خویش شروع کند. حل این چالش بزرگ نیازمند زمان، کسب تجربه، صبر و ایجاد اعتماد و احترام عمومی است.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین