تزریق امید به بورس
فردین آقابزرگی ـ کارشناس بازار سرمایه
حمایت از بورس یکی از مهمترین وعدههای مطرحشده از سوی سیاستگذاران کشور پیش از انتخابات ریاستجمهوری سیزدهم بود که همچنان ادامه دارد؛ بر همین اساس نیز شاهد ارائه وعدههایی از سوی مسئولان با تاکید بر بهبود شرایط بازار سرمایه هستیم. وعدههای مطرحشده از سوی مسئولان از جنبه روانی، تاثیر مثبتی بر بازار سرمایه دارد یا به بیانی دیگر زمینه القای روحیه امیدواری به بورس و جلب اعتماد از دست رفته سهامداران را فراهم میکند. اما همین وعدههای مطرحشده از جنبه عملیاتی نیز قابلیت بررسی دارند.
بهعنوان مثال، طی هفتههای اخیر وعدههای متعددی مبنی بر تزریق منابع مالی به صندوق تثبیت بازار سرمایه داده شده است. در حالت کلی، ارزیابی عملکرد صندوق تثبیت و توسعه بازار سرمایه حکایت از آن دارد که این صندوق تا ۴۰ درصد منابع خود را بهعنوان سپرده بانکی با سود ۲۰ درصدی سرمایهگذاری میکند؛ بنابراین کل حجم منابع جدیدی که قرار است به این صندوق تزریق شود، فقط حجم ۳ یا ۴ روز معاملات کل بورس را در بر میگیرد. درنتیجه نمیتوانیم انتظار داشته باشیم رقم یادشده بتواند بازار را دگرگون کند. علاوه بر این، مولفههای دیگری مانند افزایش بهره مالکانه معادن، افزایش نرخ سوخت صنایع فولاد و پتروشیمی اثر بهمراتب بیشتری بر صنایع و بهدنبال آن بازار سرمایه خواهند داشت. ارقام اختصاصیافته به حقوق دولتی در بودجه ۱۴۰۱، رشد قابل ملاحظهای را از آن خود کردهاند. نرخ سوخت مصرفی صنایع فولاد و پتروشیمی نیز حتی با احتساب سقف تعیینشده از سوی مسئولان، رشد قابلتوجهی را از آن خود کرده است. بهعلاوه آنکه باید تاکید کرد عموما در اجرا توجهی به سقفهای تعیین شده برای قیمتها نمیشود.
در حالحاضر، نرخ بهره اوراق حدود ۲۴ تا ۲۵ درصد است. همین نرخ قابلتوجه نرخ بهره بهمراتب اثرگذارتر از وعدههای مسئولان بر بازار سرمایه عمل میکند؛ بنابراین باید به متغیرهای اصلی و اثرگذاری بپردازیم که میتوانند اثرگذاری مثبتی بر بازار سرمایه داشته باشند. بهعنوان مثال، میتوان از معافیت ۵ درصدی مالیاتی برای شرکتهای تولیدی نام برد. در همین حال، تزریق منابع نقدی به صندوق تثبیت بازار سرمایه نیز مثبت ارزیابی میشود. هرچند باید خاطرنشان کرد تزریق منابع نقدی به این بازار از اهمیت بیشتری برخوردار است، چراکه این صندوق در راستای سودآوری فعالیت نمیکند، بلکه وظیفه بازارگردانی و کاهش ریسک معاملات را بر عهده دارد.
در همین حال باید تاکید افزایش نرخ ارز در بودجه سال آینده و همچنین روند صعودی نرخ ارز نیمایی تاثیر مثبت بسزایی بر بازار سرمایه دارد. با این وجود، در حالحاضر شاهد ابهامات جدی در روند مذاکرات برجام در سطح بینالمللی هستیم و همین موضوع، سیگنالهای منفی را روانه بورس میکند.
با وجود تمام نقاط قوت یادشده باید خاطرنشان کرد یکی از عوامل بسیار موثر بر عملکرد بازار سرمایه نرخ بهره اوراق است. این نرخ برای سرمایهگذاری بدون ریسک حدود ۲۵ درصد برآورد میشود، در حالیکه سرمایهگذاری در بازار سرمایه با ریسک همراه است و همین موضوع از جذابیت ورود سرمایه به این بخش میکاهد.
نسبت P/E اوراق در حالحاضر و با احتساب بهره ۲۵ درصدی، حدود ۴ برآورد میشود. در حالیکه متوسط P/E در بازار سرمایه ۴.۵ تا ۵ برآورد میشود؛ یعنی نمیتوانیم انتظار داشته باشیم سرمایه به این بخش جذب شود و نباید منتظر تحول در بازار سرمایه باشیم
همین موضوع نیز سیگنالهای منفی به بازار سرمایه وارد میکند. دولت برای تامین بودجه بهدنبال آن است که از افراد حقوقی و حقیقی مالیات دریافت کند. این موارد، پالس مثبتی به فعالان بازار سرمایه نمیدهد. در واقع گویی دولت بهدنبال آن است تا بار این کمبود در تامین منابع مالی را به شرکتها، صنایع، افراد حقوقی و حقیقی تحمیل کند.