سایه سنگین سموم پنهان بر فراز ایران
در حالی که سکون جوی و وارونگی دما در نخستین روزهای دیماه ۱۴۰۴، بار دیگر نفس کلانشهرهای ایران را به شماره انداخته و پایتخت را در حصار محدودیتهای ترافیکی «زوج و فرد از درب منازل» قرار داده است، نتایج یک پژوهش بینالمللی جدید پرده از ابعاد پنهان و نگرانکنندهتری از آلودگی هوای ایران برمیدارد. یافتههای این مطالعه حاکی از آن است که اتمسفر ایران در بازه زمانی سالهای ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۳، دگرگونی ساختاری تلخی را تجربه کرده و با جهشی بزرگ در غلظت آلایندههای خطرناک روبهرو شده است. این گزارش تاکید میکند که هوای ایران دیگر نهفقط با ذرات معلق، بلکه با اشباع بیسابقه هیدروکربنها و گازهای گلخانهای دست و پنجه نرم میکند. در حالی که شهرهایی مانند اصفهان با بحران مازوتسوزی و مشهد با کاهش ۶۰ درصدی روزهای پاک دستبهگریبان هستند، آمارهای ۱۷ساله نشان میدهد که برخلاف روندهای جهانی در کشورهای توسعهیافته، شیب انتشار کربن در ایران بهشکلی تند و صعودی در حال افزایش است.
بحران نفسگیر در شهرهای ایران
پدیده انباشت آلایندههای جوی و استقرار تودههای هوای ساکن، بار دیگر نفس کلانشهرهای ایران را بهشماره انداخته است. گزارشهای دریافتی از ایستگاههای پایش کیفی هوا در سراسر کشور، نشاندهنده یک بحران محیطزیستی گسترده است که نهتنها سلامت عمومی را با تهدیدی جدی مواجه کرده، بلکه مدیریت شهری و نهادهای اجرایی را به اتخاذ تدابیر اضطراری واداشته است. براساس تحلیل دادههای سازمان هواشناسی، استقرار پایداری جوی و پدیده وارونگی دما در لایههای پایینی اتمسفر، مانع از صعود آلایندهها و تخلیه آنها شده است. این وضعیت، شهرهای صنعتی و پرجمعیت را در هالهای از دود و ذرات معلق فرو برده و شاخص کیفیت هوا را در بسیاری از نقاط به وضعیت «ناسالم برای عموم» و حتی «بسیار ناسالم» رسانده است.
پایتخت در روزهای آغازین دیماه با افزایش چشمگیر غلظت ذرات معلق کمتر از ۲.۵ میکرون مواجه شده است. طبق مصوبات کارگروه اضطرار آلودگی هوای استانداری تهران، شرایط بهگونهای رقم خورده است که مسئولان ناچار به بازگرداندن محدودیتهای ترافیکی شدید شدهاند. رئیس پلیس راهور تهران بزرگ رسما اعلام کرده است که در روزهای دوم و سوم دیماه، طرح زوج و فرد از درب منازل اجرا میشود. این تصمیم که با هدف کاهش حجم تردد و کنترل انتشار گازهای سمی اتخاذ شده، تمامی خودروهای غیربرقی و غیرهیبریدی را شامل میشود.
در شمالشرقی کشور، کلانشهر مشهد آلودگی شدیدی را تجربه میکند. براساس اظهارات مسئولان مرکز پایش آلایندههای شهرداری مشهد، این شهر در امسال با جهشی نگرانکننده در تعداد روزهای ناسالم مواجه بوده است. آمارها حاکی از آن است که تعداد روزهای هوای پاک در این شهر نسبت به سال گذشته بیش از ۶۰ درصد کاهش یافته و در مقابل، روزهای ناسالم برای گروههای حساس و عموم مردم بیش از دوبرابر شده است. نکته حائزاهمیت در مورد مشهد این است که برخلاف سالهای گذشته که ریزگردها عامل اصلی آلودگی بودند، در امسال فعالیتهای انسانی، ترافیک سنگین و مصرف فزاینده سوختهای فسیلی نقش اول را در تخریب کیفیت هوا ایفا میکنند. عدمناپایداریهای جوی و فقدان بارشهای موثر در این منطقه، باعث شده است که آلایندهها برای مدت طولانی در سطح شهر باقی بمانند.
وضعیت در استان اصفهان، بهمراتب پیچیدهتر و وخیمتر گزارش شده است. اصفهان در میان 8 کلانشهر بزرگ کشور، رتبه نخست آلودگی هوا را به خود اختصاص داده است. عامل اصلی این وضعیت در کنار خشکی زایندهرود و پدیده گرد و غبار، آغاز مازوتسوزی در نیروگاههای اطراف شهر است. استفاده از مازوت معمولی که حاوی مقادیر بسیار بالایی از گوگرد است، منجر به انتشار مشتقات سمی گوگرد در هوای تنفسی مردم شده است. ایستگاههای سنجش آلودگی در بیشتر نقاط شهر اصفهان و شهرهای اقماری آن مانند قهجاورستان و خمینیشهر، وضعیت قرمز را نشان میدهند. کارشناسان محیطزیست هشدار میدهند که حتی ورود سامانههای بارشی ضعیف نیز نتوانسته است اثرات مخرب سوختهای غیراستاندارد را خنثی کند و کیفیت هوا بلافاصله پس از توقف بارش، به وضعیت ناسالم بازگشته است.
در استان البرز و بهویژه کلانشهر کرج، انباشت آلایندهها به مرحلهای رسیده که جمعیت هلال احمر را به حالت آمادهباش درآورده است. پایداری هوا و نزدیکی به کانونهای صنعتی، باعث شده شاخص آلودگی در مناطقی نظیر ساوجبلاغ، فردیس و نظرآباد از مرز ۱۸۰ عبور کند که برای تمامی گروههای سنی خطرناک محسوب میشود. استقرار آمبولانسهای مجهز در جادههای مواصلاتی و تامین داروهای خاص بیماران تنفسی در داروخانههای هلال احمر، گویای آن است که آلودگی هوا از یک مسئله زیستمحیطی به یک بحران درمانی و امدادی تبدیل شده است. مدیران هواشناسی استان بر این باورند که تا میانههای هفته، بهدلیل عدموزش باد مناسب، این وضعیت تداوم خواهد داشت و از شهروندان خواستهاند تا حد امکان از حضور در فضاهای باز خودداری کنند.
استان مرکزی و شهر اراک نیز از این موج سراسری بینصیب نماندهاند. در این منطقه، تلاقی آلودگی ناشی از صنایع سنگین مانند ایرالکو و نیروگاه شازند با سرمای زمستانی، منجر به تعطیلی مراکز آموزشی و مهدهای کودک شده است. کارگروه اضطرار آلودگی هوای اراک با تکیه بر گزارشهای دانشگاه علوم پزشکی، کلاسهای درس را به بستر مجازی منتقل کرده و تدابیر دورکاری را برای گروههای آسیبپذیر از جمله زنان باردار و بیماران زمینهای پیشبینی کرده است. همچنین، پایش مستمر صنایع و جلوگیری از فعالیتهای عمرانی غبارزا در سطح شهر، از جمله اقدامات کنترلی است که برای کاهش بار آلودگی در این کلانشهر صنعتی در نظر گرفته شده است. در غرب کشور نیز کلانشهر تبریز با پدیده وارونگی دما دست و پنجه نرم میکند و شاخصهای کیفی در این شهر، هوای تبریز را برای گروههای حساس در وضعیت ناسالم قرار داده است.
آلایندههای پنهان در کوچههای پایتخت
در پژوهشی با عنوان «روندهای آلایندههای هوا در ایران (۲۰۲۳-۲۰۰۶) و تحلیل مقایسهای انتشار جهانی دیاکسیدکربن» در شماره اوت ۲۰۲۵ مجله علمی (Open Journal of Air Pollution) انتشار یافته، بر تحلیل آماری تغییرات غلظت آلایندهها در آسمان ایران متمرکز شده و تفاوتهای معنادار الگوی انتشار کربن در کشور را نسبت به جوامع توسعهیافته به بوته نقد و بررسی گذاشته است. این مقاله توسط تیمی متشکل از ۱۲ پژوهشگر از دانشگاهها و مراکز علمی مختلف، از جمله دانشگاه تهران و دانشگاه آزاد اسلامی، به رشته تحریر درآمده است.
تحلیلهای جامع بر وضعیت هوای ایران در فاصله سالهای ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۳ میلادی، نشاندهنده یک دگرگونی نگرانکننده در اتمسفر کشور است. وقتی نگاهی به آمارهای ۱۷ساله میاندازیم، متوجه میشویم که هوای تنفسی ما در نهساله دوم این پژوهش (یعنی از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۳) بهمراتب آلودهتر و سنگینتر از نهساله اول بوده است. در واقع، بیشتر آلایندههای خطرناک با جهشی بزرگ روبهرو شده که زندگی روزمره شهروندان را تحتتاثیر قرار داده است. در صدر این لیست سیاه، هیدروکربنها و مونوکسیدکربن قرار دارند که بیشترین سهم را در اشغال فضای ریههای ما به خود اختصاص دادهاند. آمارها نشان میدهد که این دو آلاینده بهقدری در هوا زیاد شدهاند که گویی منشأ آنها که همان خودروهای فرسوده و احتراق ناقص سوخت است، بدون هیچ کنترلی در حال فعالیت است.
نکته جالبتوجه این است که برخلاف تصور عموم، تنها غبار و ذرات معلق نیست که هوا را آلوده میکند. اگرچه ذرات معلق در سالهای دورتر یعنی بین ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۴ غلظت بیشتری داشت و در سالهای اخیر کمی فروکش کرده، اما جای آنها را گازهای بیبو و بیرنگی گرفته که بهمراتب خطرناکتر است. گازهای گلخانهای مانند دیاکسیدکربن، متان و اکسید نیتروژن در سالهای اخیر به اوج خود رسیده است. این گازها نهتنها باعث گرم شدن زمین میشود، بلکه نشاندهنده تغییر سبک زندگی ما بهسمت مصرف بیرویه انرژی و گسترش بیضابطه شهرها است.
وقتی وضعیت ایران را با کشورهای دیگر مقایسه میکنیم، فکتهای جالبی آشکار میشود. برای مثال، ایالاتمتحدهامریکا همچنان بزرگترین تولیدکننده دیاکسیدکربن در میان کشورهای موردمطالعه است، اما تفاوت اصلی در روند تغییرات است. در حالی که کشورهایی مثل بریتانیا و کانادا با سرمایهگذاری سنگین روی تکنولوژیهای سبز و سوختهای پاک موفق شدهاند، رشد آلایندهها را به مقداری و بهصورت مقطعی کاهشی کنند و حتی میانگین تولید خود را کاهش دهند، در ایران شاهد یک شیب تند رو به بالا هستیم. در واقع در حالی که دنیا در حال حرکت بهسمت هوای پاک است، اتمسفر ایران هر سال، بار کربنی سنگینتری را تحمل میکند.
بخش بزرگی از این تقصیر بر گردن سیستم حملونقل است. براساس آمارهای جهانی، حملونقل جادهای بهتنهایی مسئول حدود یکسوم از کل دیاکسیدکربن جهان است. در ایران نیز خودروهای سواری سبک، بهویژه آنهایی که تکنولوژی قدیمی دارند، مسئول نزدیک به ۶۰ درصد از آلودگیهای این بخش هستند. اما یک منبع آلودگی دیگر هم وجود دارد که معمولا از چشم مردم و رسانهها دور میماند؛ ناوگان خدمات شهری. برای نمونه، در کلانشهری مثل تهران، کامیونهای قدیمی حمل زباله که ساعتها در ترافیک و کوچهها تردد میکنند، سهم بزرگی در تولید گازهای گلخانهای ملی دارند. این خودروها بهدلیل فرسودگی و مصرف بالای سوخت، اتمسفر را با گازهایی مثل متان و اکسید نیتروژن بمباران میکنند.
گازهای متان و اکسید نیتروژن شاید نامهای کمتکراری در اخبار باشد، اما افزایش آنها در هوای ایران طی یک دهه اخیر، نشاندهنده یک بحران خاموش در مدیریت پسماند و کشاورزی است. متان گاز بسیار قدرتمندی است که از زبالههای شهری و فعالیتهای کشاورزی غیرعلمی متصاعد میشود. آمارهای ۱۷ساله نشان میدهد که ما نتوانستهایم این بخش را کنترل کنیم و در 9ساله اخیر، غلظت این گازها در هوا بهطورمعناداری بیشتر شده است. این یعنی بوی نامطبوعی که گاهی در نزدیکی سایتهای دفع زباله استشمام میشود، در واقع یک تهدید بزرگ محیطزیستی است که ردپای آن در آمارهای رسمی هوای کشور ثبت شده است.
در میان تمام این خبرهای نگرانکننده، تنها یک شاخص ثابت مانده است؛ اکسیدهای نیتروژن. این گاز تنها آلایندهای است که در طول ۱۷سال گذشته، نوسان شدیدی نداشته و تقریبا در یک سطح باقی مانده است. این موضوع نشان میدهد که اقدامات کنترلی در صنایع یا تغییرات در موتور خودروها حداقل در این یک مورد توانستهاند جلوی بدتر شدن اوضاع را بگیرند، اما درباره سایر آلایندهها مثل اکسیدهایگوگرد، ما هنوز شاهد نوساناتی هستیم که مستقیم به کیفیت سوختهای صنعتی گره خورده است.
راهحل چیست؟
از نگاه پژوهشگران این گزارش، تکنولوژیهایی در دنیا وجود دارد که میتواند وضعیت هوای ایران را دگرگون کند. برای مثال، اگر نیروگاههای حرارتی ما به سیستمهای «چرخه ترکیبی» مجهز شود، میتوان بهسادگی ۳۲ درصد از انتشار گازهای گلخانهای را کاهش داد. این عددی است که در کشورهای توسعهیافتهای مثل کانادا حتی تا ۵۹ درصد هم رسیده است. همچنین فناوریهای جدیدی برای «جذب کربن» وجود دارد که میتواند تا ۹۴ درصد از آلایندههای خروجی دودکشهای صنعتی را پیش از ورود به هوا مهار کند.
در واقع، این گزارش به ما میگوید که اتمسفر ایران در یک دوراهی سرنوشتساز قرار دارد. از یکسو، با ناوگان حملونقل فرسوده و مدیریت سنتی پسماند روبهرو هستیم که هوا را بهسمت اشباع شدن از هیدروکربنها و گازهای گلخانهای میبرد و از سوی دیگر، ظرفیتهای تکنولوژیکی وجود دارد که میتواند این روند را معکوس کند. آمارهای ۱۷ساله به ما ثابت میکند که بدون نوسازی خودروها، ارتقای کیفیت سوخت و تغییر در روشهای دفع زباله، هوای ایران هر سال سنگینتر و تنفس برای شهروندان دشوارتر خواهد شد. این فکتها و اعداد، دیگر نه یک فرضیه، بلکه یک واقعیت ثبتشده در تاریخ محیطزیست ایران هستند.
باید به این نکته توجه داشت که هرچند ایران از نظر وسعت و جمعیت با کشوری مثل ایالاتمتحده قابلمقایسه نیست، اما سرعت رشد آلودگی در ایران بهگونهای است که اگر امروز اقدامی انجام نگیرد، هزینههای سلامت و محیطزیست در آینده نزدیک غیرقابلجبران خواهد بود. آمارهای این ۱۷سال بهروشنی نشان میدهد که توسعه شهری اگر با پیوستهای محیطزیستی و نوسازی تکنولوژی همراه نباشد، چیزی جز انباشت سموم در هوای شهرها بههمراه نخواهد داشت. این گزارش زنگ خطری است که از دل اعداد و ارقام بیرون آمده و مستقیما کیفیت زندگی نسلهای آینده ایران را هدف گرفته است. ما در دورهای زندگی میکنیم که دیاکسیدکربن نهفقط یک گاز، بلکه نمادی از نحوه مدیریت منابع ملی و سلامت عمومی است. بنابراین، اصلاح مسیر اتمسفری ایران نیازمند یک اراده جدی برای عبور از روشهای سنتی و پیوستن به استانداردهای جهانی هوای پاک است.
سخن پایانی
صعود تند و بیوقفه نمودارهای آلایندگی در ایران، از یک «درماندگی تکنولوژیک» و اصرار بر سیاستهای فرسوده حکایت دارد. تداوم استفاده از سوختهای غیراستاندارد، نادیده گرفتن ناوگان حملونقل کهنه و بیتوجهی به راهکارهای آزمونشدهای نظیر نیروگاههای چرخه ترکیبی و توسعه نیروگاههای تجدیدپذیر، اتمسفر کشور را به بنبستی مرگبار کشانده است. امروز، انباشت سموم در هوای کلانشهرها نتیجه مستقیم ترجیح منافع کوتاهمدت بر سلامت عمومی و پایداری محیطزیستی است. تداوم این مسیر، هزینههای درمانی و محیطزیستی جبرانناپذیری را بر دوش نسلهای آینده خواهد گذاشت؛ چراکه اکسیژن پاک، قربانی مدیریتی شده است که هنوز درک درستی از فوریت «تغییر پارادایم» در حکمرانی هوا ندارد.
شهرهای اقماری به شهرهای تازه تاسیسی گفته میشن که برای سرریز جمعیت کلان شهرها ساخته میشن مثل شاهین شهر و فولادشهر در استان اصفهان.
نویسنده محترم خمینی شهر و قهجاورستان شهرهای تاریخی هستند نه اقماری. لطفا دقت کنید و اصلاح بفرمایید