آبخیز؛ سپری در برابر خشم سیل
روز جهانی کاهش خطر بلایا در ۱۳ اکتبر، مصادف با ۲۱ مهر در تقویم شمسی، بهعنوان یک مناسبت جهانی، ضرورت اقدام و برنامهریزی در برابر حوادثی مانند سیلاب را یادآوری میکند. سیل، بهعنوان یکی از اصلیترین مخاطرات طبیعی در جهان و بهویژه در ایران که چهارمین کشور سیلخیز دنیا محسوب میشود، سالانه خسارات جانی و مالی قابلتوجهی را بهبار میآورد. سیلاب پدیدهای است که اگرچه منشأ طبیعی دارد، اما معمولا با عوامل انسانی مانند تخریب جنگلها، تجاوز به حریم رودخانهها، توسعه نامنظم شهری و ضعف زیرساختها تشدید شده و به فاجعه تبدیل میشود. برای کاهش خطر سیلاب، نیازمند یک تغییر نگرش اساسی هستیم؛ بهجای تلاش صرف برای «مهار» آب، باید بر «مدیریت» و «همزیستی تابآورانه» با آن تمرکز کنیم. این مدیریت پیشگیرانه شامل اقدامات حیاتی متعددی است. اقدامات سازهای و محیطی مانند حفاظت و احیای جنگلها و پوشش گیاهی، آبخیزداری، لایروبی رودخانهها و ساخت سازههای مقاوم در برابر سیل از جمله این اقدامات است. همچنین، برنامهریزی شهری باید شامل ممنوعیت ساختوساز در حریم و بستر رودخانهها و توسعه شهری براساس نقشههای پهنهبندی خطر سیل باشد. تقویت سیستمهای هشدار سریع هواشناسی و سیل و برگزاری آموزشهای عمومی برای افزایش آگاهی جامعه درباره چگونگی مواجهه با سیل و نکات ایمنی نیز از اهمیت ویژهای برخوردار است.

ضعف مدیریت، سیلابها را مهیبتر میکند
تخریب پوشش گیاهی و جنگلزدایی بهعنوان یکی از عوامل اصلی تشدید سیلابها شناخته میشود. حفاظت از منابع طبیعی، بهویژه جنگلها و آبخیزها، نقش حیاتی در کاهش خطر بروز سیلابها ایفا میکند. ضعف مفرط در مدیریت و حفاظت از این منابع، به بستر مناسبی برای بروز سیلابها و افزایش قدرت تخریبی آنها منجر شده است. سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور باوجود تکالیف قانونی برای حفظ و احیای جنگلها، در دستیابی به اهداف خود با چالشهای جدی مواجه است. بررسیها نشان میدهد که کاهش پوشش جنگلی و مرتعی بهشدت بر وقوع سیلابها تاثیرگذار است.
مداخله انسانی در طبیعت، مانند جنگلزدایی و ساخت جادهها، بهطورمستقیم احتمال وقوع سیلاب را افزایش میدهد. همچنین، وضعیت نامناسب خاک کشور و حجم فاجعهبار فرسایش و تخریب خاک، خود عاملی حیاتی در افزایش شدت سیلابها محسوب میشود. فقدان یک مطالعه جامع ملی درباره ابعاد تخریب خاک، نقیصهای بزرگ در حوزه مدیریت منابعطبیعی است. نظارت ضعیف بر اجرای قوانین حمایتی موجود، نظیر ممنوعیت قطع درختان خاص، نشاندهنده فقدان نظارت کافی بر اجرای قوانین و کاهش اثرگذاری آنها است.
ناهماهنگی نهادی در حفاظت محیطزیست نیز از دیگر مشکلات عمده است. تعارضهای اداری میان سازمانهای متولی عرصههای محیطزیستی، نظیر سازمان حفاظت محیطزیست و وزارت جهاد کشاورزی، مانع از ایجاد هماهنگی لازم برای حفاظت از منابعطبیعی میشود و به تخریب اکوسیستمهای طبیعی دامن میزند.
در این راستا، تقویت آبخیزداری و حفاظت از جنگلها بهعنوان راهکارهای موثر در کاهش بلایای طبیعی و سیلابها باید موردتوجه قرار گیرد. ایجاد سیستمهای آبخیزداری میتواند به بهبود ذخیره آب، کنترل فرسایش خاک و کاهش شدت سیلابها کمک کند. همچنین، حفظ و احیای جنگلها بهعنوان یک سپر طبیعی در برابر سیلابها، از اهمیت ویژهای برخوردار است.
یکی از چالشهای اساسی در مدیریت بحرانها، محدودسازی نقش نهادهای مدنی و مردمی است. سازمانهای مردمنهاد و موسسات صنفی باید بهعنوان بازوهای نظارتی مستقل در فرآیند حفاظت از منابعطبیعی و مدیریت بحرانها، فعال شوند. تقویت نظارت اجتماعی و مشارکت جامعه محلی در این زمینه ضروری است. تشکیل هیاتهای تخصصی مستقل برای بررسی علل وقوع حوادث و سنجش میزان پاسخگویی مقامات میتواند بهعنوان یک نقطه قوت عمل کند.
کلید اصلی حفظ پوشش گیاهی و مقابله با سیلاب
باقر قرمزچشمه، عضو هیاتعلمی پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری، در گفتوگو با صمت بااشاره به اینکه پدیدههای طبیعی مانند سیل، زلزله، زمینلرزه، بارانهای سیلآسا، آفات و بیماریها، همگی بلایای طبیعی محسوب میشوند، گفت: در این راستا، پوشش گیاهی و جنگلها نقش مهمی در کاهش اثرات این بلایا دارد. پوشش گیاهی فقط به جنگلها محدود نمیشود و شامل انواع دیگر پوششها نیز میشود. این پوششها میتوانند بهطورغیرمستقیم بر پدیدههایی مانند فرونشست تاثیر بگذارند.
وی تصریح کرد: وجود پوشش گیاهی مناسب میتواند مانع از تبدیل بارشهای شدید به روانابهای خطرناک شود. بهعبارتی، بخش عمدهای از بارشها بهجای رواناب، به داخل زمین نفوذ کرده و این امر به حفظ جریان آب در رودخانهها کمک میکند. در تابستان، این جریان آب باعث تغذیه آبخوانها میشود و از خشک شدن رودخانهها جلوگیری میکند. بنابراین، وجود پوشش گیاهی مناسب، تاثیر بسزایی در کاهش فرونشست و سیلابها دارد.
قرمزچشمه گفت: هنگامی که بارندگی شدید رخ میدهد، اگر زمین عاری از پوشش باشد، خاک شسته شده و بهسمت پایین هدایت میشود. اما باوجود پوشش گیاهی، اثرات منفی بارشهای سیلآسا کاهش مییابد. این پوشش همچنین باعث افزایش رطوبت خاک میشود و نفوذ آب باران به داخل خاک را تسهیل میکند. در نتیجه، درختان و گیاهان کمتر تحت تنش آبی قرار میگیرند و احتمال بروز آفات و بیماریها کاهش مییابد.
وی بیان کرد: مدیریت منابع آب، بهویژه آبخیزداری، نقش مهمی در حفظ این پوشش گیاهی دارد. روشهای بیولوژیکی مانند کاشت درختان و بوتهکاری، به افزایش پوشش گیاهی در دامنهها کمک میکنند. همچنین ترکیب روشهای مکانیکی و بیولوژیکی میتواند نفوذ آب را افزایش داده و تولید رواناب را کاهش دهد.
تشدید بلایای طبیعی در 2 دهه اخیر
وی بااشاره به اینکه با نگاهی به 2 دهه گذشته، شاهد تشدید بلایای طبیعی هستیم، گفت: تغییرات اقلیمی باعث افزایش شدت بارشها شده است. بهعنوانمثال، در جنوبشرقی ایران در سالهای اخیر بارشهای بسیار شدیدی داشتیم که معادل بارندگی چندین سال در یک یا چند روز بوده است. این تغییرات اقلیمی نهتنها بر الگوی بارش تاثیر گذاشته، بلکه دسترسی پوشش گیاهی به آب را نیز کاهش داده است.
قرمزچشمه ادامه داد: از یکسو، تاثیرات تغییر اقلیم، بهنوعی ناشی از فعالیتهای انسانی است. نیاز بشر به آب و غذا باعث شده است که بهطور بیرویه به طبیعت دستاندازی کند؛ از تخریب مراتع گرفته تا برداشت بیش از حد چوب از جنگلها و تغییر کاربری زمینها از جنگل به کشاورزی، همه اینها در راستای افزایش اثرات بلایای طبیعی است.
این فعالیتها موجب تشدید پدیدههایی مانند زلزله و فرونشست زمین شده است. برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی و سطحی نیز به این مسائل دامن میزند. شخمزنی زیاد، بهویژه در زیر کشتها، رطوبت خاک را کاهش میدهد و میتواند موجب خشکیدگی درختان بلوط شود.
وی افزود: این نکته را باید مدنظر قرار داد که این عوامل تنها بخشی از مشکلات است و نمیتوان آنها را عامل اصلی دانست. ما باید به این موضوع توجه کنیم که انسان در حال تخریب طبیعت است. تحقیقات و پروژههای خوبی برای جبران این اثرات انجام شده است. پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری در این زمینه کارهای بسیار خوبی انجام داده است، از جمله پژوهش و بررسی درباره مدیریت سیلاب و تغذیه آبخوان. همچنین، اقدامات موثری در زمینه سطوح گیر باران انجام شده که میتواند میزان تبخیر سطحی را کاهش داده و پوشش گیاهی را افزایش دهد. الگوهای اقتصادی مناسبی نیز طراحی شده است که کشاورزان و آبخیزنشینان را ترغیب به استفاده از روشهایی میکند که با مصرف کمتر آب، پوشش گیاهی بهتری ایجاد کرده و از تخریب بیشتر جلوگیری کنند.
عضو هیاتعلمی پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری اظهار کرد: سازمان منابعطبیعی نیز در این راستا فعالیتهای خوبی انجام میدهد. اکنون، بحث مدیریت جامع حوضههای آبخیز در حال شکلگیری بوده و ساختارهای لازم در استانداریها ایجاد شده است. بهنظر من، 2 موضوع باید موردتوجه ویژه قرار گیرد؛ اولا، در سطح مدیریت کلان باید توجه خاصی به حفظ آبخیزها شده و رویکرد علمی مدیریت جامع باید پیگیری شود. ثانیا، نیاز به یک قانون جامع در زمینه مدیریت آبخیز داریم. اگرچه قوانین خوبی داریم، اما پراکنده است. لازم است که قوانین مختلف مانند قانون خاک و سایر قوانین مرتبط تحت یک قانون جامع با عنوان «قانون مدیریت آبخیز» تجمیع شود تا تمامی جنبههای مربوط به آب و خاک در یک چارچوب یکپارچه دیده شود. امیدوارم با این رویکرد، بتوانیم اثرات بلایای طبیعی را کاهش دهیم.
الگوی موفقیت در دانش سنتی
جواد طباطبایی، عضو هیاتمدیره انجمن علمی سیستمهای سطوح آبگیر ایران، در گفتوگو با صمت اظهار کرد: یک منطق کلی وجود دارد و آن، این است که اگر بتوانید هر چیزی را در منبع کنترل کنید، بهنفع شما خواهد بود. این ایده شامل تمامی جنبههای مضرات میشود. بهعنوانمثال، اگر بتوانید زبالههای خانگی را در منبع جداسازی و کنترل کنید، استفاده از آنها در آینده بسیار آسانتر خواهد بود تا اینکه این زبالهها جمعآوری و سپس دفع شوند که خود مشکلات زیادی را بههمراه دارد.
وی ادامه داد: بههمین ترتیب، اگر بتوانید سیلابها را در منبع کنترل کنید، بهویژه در زمان بارندگی قبل از اینکه وضعیت به یک جریانات قوی و شدید تبدیل شود، میتواند به کاهش عوارض و بلایای ناشی از آن کمک کند. مدیریت آبخیزداری بهمعنای کلیتر شامل مسائل انسانی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی نیز میشود. اما آنچه در حال حاضر در ایران بیشتر موردتوجه قرار گرفته، مدیریت بارندگیهاست. اگر بتوانیم در منبع قبل از تبدیل بارشها به سیلابهای مخرب، آنها را مهار کنیم، نهتنها میتوانیم از آنها استفاده کنیم، بلکه به کاهش خسارات نیز کمک خواهیم کرد.
طباطبایی گفت: در 2 دهه گذشته، روند بلایای طبیعی بهوضوح افزایش یافته است. آمارها نشاندهنده افزایش حوادث و خسارتهای ناشی از سیلاب است که متاسفانه روز به روز در حال گسترش است. تغییر اقلیم نیز به این موضوع دامن زده، زیرا نتایج آن در مناطق خشک به رگباری شدن بارشها منجر شده و وقوع سیلابها را افزایش داده است.
وی اضافه کرد: اگر بخواهیم نمونهای از موفقیتهای آبخیزداری در برابر این بلایا بیاوریم، باید به اقدامات مردمی و سنتی اشاره کنیم که در گذشته توسط مردم انجام میشد. در زمانی که روستاها رونق بیشتری داشت، مردم بهطورناخواسته از جریانات فصلی ناشی از بارندگی استفاده میکردند. این اقدامات باعث جلوگیری از بروز مشکلات ناشی از سیلابها میشد.
این کارشناس بیان کرد: بهطورکلی، ما باید نمونههای موفق این کار را در دانش سنتی کشورمان جستوجو کنیم که شواهد آن در بسیاری از مناطق موجود است. اما در زمینه نوین و جدید، متاسفانه نمونههای موفق زیادی نداریم؛ باوجود توجه دولت و صرف هزینههای زیاد. دلیل این ناکامی، نگاه دولتی و غیرمشارکتی به موضوع است که مانع از دستیابی به توفیق در این زمینه شده است.
وی در ادامه گفت: با این وجود، یکی از نمونههای موفق در زمینه زراعت سیلابی، تلاشهای مرحوم آهنگ کوثر است که بهنوعی در جایگاه یک الگوی مدرن آبخیزداری شناخته میشود. پروژههای ایشان تلاش کرد تا روشهای نوین زراعت سیلابی را احیا و ارائه دهد و در این زمینه موفقیتهایی نیز کسب کرد. برای مثال، توانست هکتارها بیابان را به جنگل تبدیل کند. اما متاسفانه، پس از این پروژه که مربوط به یکی، دو دهه قبل است، دیگران کار ایشان را بهطورجدی و قدرتمند ادامه ندادند. در اینباره همچنان با مشکل نگاه دولتی به این مقوله مواجهیم. این رویکرد دولتی مانع از پیشرفت در این زمینه میشود. برای دستیابی به موفقیتهای بیشتر، لازم است که به همان نگاه مشارکتی بازگردیم و از دانش سنتی خود بهره بگیریم. باید اصول این دانش را ارتقا داده و توسعه دهیم و نوآوریهای لازم را در آن اعمال کنیم تا به توفیقات بیشتری دست یابیم.
سخن پایانی
روز جهانی کاهش بلایا یادآوری میکند که احیای جنگلها و تقویت آبخیزداری، در کنار مشارکت مردمی و یکپارچگی قوانین، تنها سپر ما در برابر خشم فزاینده طبیعت است؛ پیش از آنکه دستاندازیهای انسانی، زمین عریان را به بستر سیلابهای مهیبتر تبدیل کند.