-

چالش‌ها و فرصت‌های هوش مصنوعی در صنعت

احمد شیدایی-پژوهشگر دفتر مطالعات راهبردی رونق تولید

احمد شیدایی

یکی از رایج‌ترین نگرانی‌های درباره هوش مصنوعی، توانایی بالقوه آن در جایگزینی انسان‌ها و تغییر چهره بازار کار است. پژوهش‌های صندوق بین‌المللی پول نشان می‌دهد که ممکن است هوش مصنوعی ۴۰ درصد مشاغل حال حاضر را از بین ببرد. جالب اینجاست که این موضوع در طول سالیان متمادی و با معرفی فناوری‌های جدید، بارها مطرح شده است. یکی از نمونه‌های آن، لودیت‌ها (Luddite) هستند که ماشین‌آلات بافندگی را تخریب کردند تا در برابر تغییراتی که بر اثر انقلاب صنعتی ایجاد می‌شد اعتراض کنند؛ چراکه آنها احساس می‌کردند این تغییرات باعث بیکاری و از دست‌رفتن شغلشان خواهد شد. نمونه دیگر، زمانی بود که مردم فکر می‌کردند رایانه‌ها جایگزین آنها می‌شوند. بار دیگر این نگرانی مطرح شده که هوش مصنوعی می‌تواند تهدیدی جدی برای جامعه باشد و کارشناسان نسبت به پیامدهای منفی آن، از جمله احتمال افزایش بیکاری و کاهش فرصت‌های شغلی، هشدار می‌دهند. تغییر در ساختار مشاغل با ورود فناوری‌های نوین، پدیده‌ای است که در ادوار تاریخی مختلف، به‌کرات تکرار شده است. با این‌حال، تفاوت مؤثر هوش مصنوعی با فناوری‌های گذشته در گستردگی دامنه تاثیر آن نهفته است؛ به‌گونه‌ای که علاوه بر مشاغل کم تخصص و ساده، مشاغل تخصصی و نیروی کار ماهر در رشته‌های گوناگون را نیز در بر می‌گیرد.

یکی از چالش‌های بنیادین فناوری هوش مصنوعی، تشدید نابرابری اقتصادی است. در صورت عدم‌اتخاذ سیاست‌های پیشگیرانه، این فناوری می‌تواند به افزایش شکاف درآمدی هم در سطح ملی و هم در مقیاس جهانی دامن بزند. ارتباط مستقیمی میان توسعه هوش مصنوعی و رشد اقتصادی کشورها وجود دارد؛ بدین معنا که کشورهایی که توان سرمایه‌گذاری گسترده در این حوزه را دارند، از مزایای افزایش بهره‌وری و توسعه اقتصادی بیشتری برخوردار می‌شوند. در مقابل، این روند موجب افزایش شکاف اقتصادی بین کشورها و تشدید نابرابری جهانی می‌شود.

از طرفی هم در نظام آموزشی کنونی، غالبا آموزش‌ها به برنامه‌های نظری و غیرکاربردی محدود می‌شود و در نتیجه، فارغ‌التحصیلان اغلب فاقد مهارت‌های موردنیاز بازار کار هستند. تاکنون، فرهنگ کار بر استخدام رسمی، امنیت شغلی و تاکید بر مدارک دانشگاهی متمرکز بوده است. اما با گسترش فناوری‌هایی مانند هوش مصنوعی، بسیاری از این آموزش‌ها دیگر پاسخگوی نیازهای جدید نیستند. از سوی دیگر، وقتی دانشجویان دریابند که مهارت‌های کسب‌شده تضمینی برای اشتغال ندارد، انگیزه خود را برای ادامه تحصیل از دست می‌دهند و این موضوع به کاهش کارکرد و اعتبار مراکز آموزشی می‌انجامد. در نتیجه، نظام آموزشی قادر نخواهد بود نیروی کار ماهر و متخصص موردنیاز مشاغل جدید را تربیت و تامین کند و شکاف بین سطح مهارت‌های فارغ‌التحصیلان و الزامات واقعی بازار کار، عمیق‌تر خواهد شد.

با این حال هوش مصنوعی نیز همچون فناوری‌های پیشین، نه‌تنها جایگزین کامل نیروی انسانی نیست، بلکه می‌تواند به‌عنوان مکملی قدرتمند، زمینه را برای ظهور مشاغل نوین و متنوع فراهم کند. این فناوری با خودکارسازی وظایف تکراری و روتین، فرصت‌های شغلی جدیدی در حوزه‌هایی مانند داده‌کاوی، توسعه نرم‌افزار و هوش مصنوعی ایجاد می‌کند که نیازمند همکاری نزدیک انسان و ماشین است.

تجربیات تاریخی نیز نشان می‌دهد ورود فناوری‌های جدید، به‌ندرت موجب حذف کامل مشاغل می‌شود؛ بلکه اغلب ساختار مشاغل را تغییر داده و نیاز به نیروی انسانی در بخش‌های نظارتی، خلاق و پیچیده را افزایش می‌دهد.

هوش مصنوعی به‌عنوان یکی از فناوری‌های تحول‌آفرین همچنین قادر است نقش دگرگون‌کننده‌ای در عرصه تولید ایفا کند و بهره‌وری کل را به‌صورت نظام‌مند و پایدار ارتقا بخشد. کاربردهای هوش مصنوعی در صنایع تولیدی تنها به افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه‌ها محدود نمی‌شود. این فناوری می‌تواند با بهینه‌سازی فرآیندها، کاهش ضایعات، بهبود کنترل کیفیت، پیش‌بینی خرابی‌ها، مدیریت دقیق زنجیره تامین و خودکارسازی خطوط تولید، زمینه را برای تولید محصولاتی با کیفیت بالاتر و هزینه کمتر فراهم کند.

هوش مصنوعی می‌تواند اقتصادهای متکی به نفت را دگرگون سازد و مسیر توسعه را به سمت اقتصادهای دانش‌بنیان و فناور محور هدایت کند. بسیاری از کشورهای عضو شورای همکاری خلیج‌فارس، از جمله عربستان سعودی، امارات متحده عربی و قطر، در تلاشند با سرمایه‌گذاری گسترده در حوزه هوش مصنوعی و فناوری‌های نوین، اقتصاد خود را از وابستگی به منابع نفتی رها ساخته و در مسیر اقتصاد پایدار و فناورمحور قرار دهند. این کشورها به‌خوبی آگاه‌اند که اتکای صرف به درآمدهای نفتی، در آینده‌ای که جهان به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر و اقتصاد دیجیتال در حرکت است، نمی‌تواند ضامن پایداری و رقابت‌پذیری آنها باشد.

دولت‌ها می‌توانند با اتخاذ تمهیدات و سیاست‌گذاری‌های جامع، نقش مؤثری در پیشگیری و کاهش پیامدهای منفی هوش مصنوعی بر بازار کار ایفا کنند؛ اقداماتی همچون سرمایه‌گذاری در آموزش و مهارت‌آموزی، تدوین قوانین حمایتی، تشویق به نوآوری و کارآفرینی، تقویت زیرساخت‌های فناوری و توسعه سیاست‌های امنیت اجتماعی برای حمایت از نیروی کار در برابر تحولات ناشی از هوش مصنوعی.

در نهایت اینکه هوش مصنوعی فرصت‌های زیادی برای رشد اقتصادی، نوآوری و افزایش بهره‌وری ایجاد می‌کند. این فناوری ساختار بازار کار و مهارت‌های موردنیاز آن را به‌طور بنیادین تغییر می‌دهد. با این‌حال، در صورت نبود سیاست‌های حمایتی، آموزشی و بازتوزیعی مناسب، این تحولات می‌تواند به افزایش بیکاری، تشدید نابرابری و گسترش شکاف دیجیتالی منجر شود. موفقیت در بهره‌گیری از مزایای هوش مصنوعی و کاهش پیامدهای منفی آن، مستلزم بازنگری در نظام آموزشی، سرمایه‌گذاری هدفمند در تحقیق‌وتوسعه، حمایت از گروه‌های آسیب‌پذیر و تضمین توزیع عادلانه منافع در سطح جامعه است. تنها با رویکردی جامع و آینده‌نگر می‌توان توسعه پایدار، عدالت اجتماعی و رقابت‌پذیری اقتصادی را در عصر هوش مصنوعی تضمین کرد. 

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین