توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، راهی برای آیندهای پایدار
براساس دادههای موجود، سهم انرژیهای تجدیدپذیر در تولید برق ایران تنها ۲ درصد است، در حالی که میانگین جهانی آن به ۱۷درصد میرسد. یکی از دلایل اصلی این اختلاف، سیاستهای گذشته کشور در اولویت دادن به توسعه صنعت گاز و ارائه یارانههای قیمتی به این بخش بوده است. این شرایط باعث جذابیت بیشتر نیروگاههای حرارتی برای سرمایهگذاران نسبت به انرژیهای تجدیدپذیر شده است. برای توسعه بخش انرژیهای سبز، جذب سرمایهگذاری خارجی میتواند نقش مهمی ایفا کند. همکاری با کشورهایی مانند چین که در زمینه انرژی خورشیدی و بادی پیشرو هستند، یک فرصت قابلتوجه برای ایران بهشمار میآید. استفاده از ظرفیتهای موجود در شرایط تحریم و ارائه مشوقهای اقتصادی مناسب، میتواند سرمایهگذاری در این حوزه را تسهیل کند. توسعه انرژیهای تجدیدپذیر در ایران نیازمند تغییرات اساسی در سیاستها و رویکردهای اقتصادی است. ارائه یارانههای قیمتی به گاز طبیعی باعث کاهش جذابیت سرمایهگذاری در حوزه انرژیهای سبز شده و سهم این بخش را در تولید برق محدود کرده است. اصلاح نظام قیمتگذاری و ایجاد انگیزههای اقتصادی برای سرمایهگذاران میتواند تحول بزرگی در این حوزه ایجاد کند. همکاری با کشورهایی نظیر چین که در انرژیهای تجدیدپذیر پیشرو هستند، میتواند فناوریهای پیشرفته و منابع مالی لازم را در اختیار ایران قرار دهد. صرفهجویی در مصرف انرژیهای فسیلی نیز میتواند منابع مالی برای توسعه تجدیدپذیرها را افزایش دهد و به تضمین آینده انرژی کمک کند.

اصلاح نظام قیمتگذاری داخلی انرژی
سیاستهای توسعهای طی دهههای اخیر، با تمرکز بر صنعت گاز و ارائه یارانههای قیمتی، موجب شده است نیروگاههای حرارتی نسبت به تجدیدپذیرها جذابیت بیشتری برای سرمایهگذاران داشته باشند. این شرایط، توسعه انرژیهای خورشیدی و بادی را در کشور محدود کرده است. برای تغییر این وضعیت، سرمایهگذاری خارجی بهویژه از سوی کشورهای پیشرو مانند چین، بهعنوان یکی از راهحلهای اصلی مطرح شده است. چین بهعنوان بزرگترین تولیدکننده انرژی خورشیدی و بادی جهان، میتواند با ایران همکاری کند تا ظرفیت انرژیهای تجدیدپذیر افزایش یابد. این همکاری میتواند از طریق صادرات نفت ایران به چین و بهرهگیری از منابع مالی آن کشور برای توسعه انرژیهای سبز عملی شود. البته، پیششرط موفقیت چنین همکاریهایی، اصلاح نظام قیمتگذاری داخلی و ایجاد مشوقهای اقتصادی مناسب برای سرمایهگذاران است. در ادامه، توجه به بهرهوری و بهینهسازی مصرف انرژی نیز از اهمیت بالایی برخوردار است. صرفهجویی در مصرف داخلی نفت و گاز، امکان افزایش صادرات و تامین منابع مالی برای توسعه تجدیدپذیرها را فراهم میکند. در غیر این صورت، با تداوم سیاستهای فعلی، کشور در آینده با چالشهای جدی در تامین انرژی مواجه خواهد شد. اقدامات قاطع در حوزه سیاستگذاری انرژی و جذب سرمایهگذاران خارجی میتواند مسیر توسعه پایدار این بخش را هموار کند.
ضرورت اصلاح سیاستهای انرژی ایران
با ادامه روند فعلی و بدون برنامهریزی مناسب برای توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، احتمال بروز چالشهای جدی در تامین انرژی کشور در سالهای آینده افزایش مییابد. اختصاص بخشی از درآمدهای ارزی حاصل از صادرات نفت و گاز به این حوزه، یکی از راهکارهای پیشنهادی برای تضمین تامین انرژی نسلهای آینده است. احسان حسینی، پژوهشگر حوزه نفت و انرژی در گفتوگو با صمت راجع به جدی نگرفتن انرژیهای تجدیدپذیر و جایگاه ایران در این حیطه گفت: ابتدا جایگاه کشورمان را در مبحث استفاده از انرژیهای تجدیدپذیر بررسی میکنیم. بحث تولید انرژیهای سبز ایران برای تولید برق حدود ۱.۴هزار مگاوات است و این رقم ایران را اصلا در جدول رتبههای انرژیهای نو در بین کشورهای دنیا قرار نمیدهد. یعنی ما به مقدار خیلی ناچیز برق از انرژی خورشیدی یا بادی تولید میکنیم. اما این انرژیهای تجدیدپذیر شکل نگرفتهاند و سهم انرژی سبز ایران در سبد تولید برق حدود ۲ درصد است، در حالی که در دنیا این مقدار بهطورمیانگین حدود ۱۷درصد است. یعنی ۱۷درصد از برق دنیا از انرژیهای سبز تولید میشوند، اما دلیل کم بودن این سهم چیست؟ دلیل آن، این است که ما در طول ۴۵سال اخیر، اولویتمان برای تامین انرژی کشور، توسعه صنعت گاز بوده است. یعنی ما تمام سرمایهگذاریها را بهسمت توسعه صنعت گاز بردیم و تولید گاز را افزایش دادیم. همچنین این گاز را با نرخ ارزان در اختیار مصرفکنندگان قرار دادیم. بهطورکلی یک نظام قیمتگذاری یارانهای را در کشور اعمال کردیم.
وی درباره علت عدمتوسعه انرژیهای برق خورشیدی یا بادی اظهار کرد: طبیعی است که وقتی ما گاز را با یک نرخ ارزان در اختیار نیروگاهها قرار میدهیم، این واحدها خیلی صرفه اقتصادی پیدا میکنند و یک سرمایهگذار وقتی میخواهد بین سرمایهگذاری در نیروگاههای حرارتی و سرمایهگذاری در بخش انرژیهای سبز یکی را انتخاب کند، بهطبع نیروگاههای حرارتی را انتخاب میکند، زیراکه نیروگاههای حرارتی هزینه ساختشان کم و هزینه سوخت آنها بالا است. در تجدیدپذیرها این موضوع کاملا برعکس است. یعنی هزینه ساخت بالا و هزینه سوخت پایین است. وقت هزینه سوخت برای نیروگاههای حرارتی تقریبا رایگان باشد، عمده هزینه آنها صفر میشود و تبدیل به یک پروژه جذاب برای سرمایهگذاران خواهد شد. با این قیمتهای یارانهای گاز برای مصرفکنندگان، در نهایت نیروگاههای حرارتی توسعه مییابد؛ در نتیجه با گاز ارزان صرفه را روی توسعه نیروگاههای حرارتی قرار دادهایم.
این کارشناس جذب سرمایهگذار خارجی را باوجود تحریمها امکانپذیر دانست: جذب سرمایهگذار خارجی در بخش تجدیدپذیرها میتواند راهکار خوبی باشد. تحریمها مانع این قضیه نیستند. الان چین بزرگترین تولیدکننده انرژی خورشیدی و بادی در دنیا است. در سال ۲۰۲۳ میزان افزایش ظرفیتی چین در انرژی خورشیدی و بادی از امریکا بیشتر بوده است. یعنی چین رتبه اول و امریکا رتبه دوم را دارد. امریکاییها هم در این قضیه بهشدت دنبال مهار چینیها هستند. امریکا یکی از بزرگترین کشورهای جهان است که تاثیرات زیادی در حوزههای اقتصادی، فرهنگی، علمی و سیاسی دارد. در زمینه انرژیهای تجدیدپذیر، این کشور بعد از چین رتبه دوم را دارد و سرمایهگذاریهای عظیمی در حوزه انرژی خورشیدی، بادی و فناوریهای نوآورانه انجام داده است. ایالاتمتحده همچنین برنامههای گستردهای برای کاهش وابستگی به سوختهای فسیلی و کاهش تولید کربن دارد. از نظر سیاست خارجی، امریکا نقشی کلیدی در مسائل جهانی بازی میکند. باوجود اینکه رقابت با چین در زمینههای مختلف افزایش یافته است، این کشور همچنان بهدنبال تقویت جایگاه خود در نوآوریهای علمی و فناوری و همچنین همکاریهای بینالمللی در حوزه انرژی است. در این حالت فرصت همکاری بین ایران و چین در توسعه تجدیدپذیرها مهیا میشود. پس این ظرفیت را داریم که از چینیها استفاده کنیم. حتی میتوانیم فاینانس نفتی از آنها بگیریم، یعنی صادرات نفت به چین داشته باشیم و در ازای آن، چین انرژی خورشیدی و بادی را برای ما توسعه دهد. اما نکتهای که وجود دارد، این است که این موضوع باید در داخل ایران بهصرفه باشد. برای مثال اگر با چین بخواهیم قرارداد ببندیم و چین با نظام قیمتگذاری دستوری مواجه شود، احتمالا حاضر نمیشود در این بازار سرمایهگذاری دلاری کند و برق حاصل را با نرخ بسیار ارزان ریالی بفروشد. پس اگر بخواهیم از سرمایهگذار خارجی از جمله چین استفاده کنیم و آنها اجناس مرغوب به ما بدهند، باید در ابتدا اصلاح نظام قیمتگذاریمان را انجام دهیم تا اینگونه سرمایهگذاریهای خارجی امکانپذیر شود.
حسینی همچنین درباره ناترازیها ایجادشده در کشور افزود: ناترازیها آیندهشان مشخص است. با این روند فعلی تا ۱۰سال آینده نمیتوان نصف تقاضای کشور را پاسخ داد و الان اولویت ما این است که با تولید نفت و گازمان درآمدزایی ارزی داشته باشیم و با این درآمد ارزی در انرژیهای سبز سرمایهگذاری کنیم. ما چهارمین تولیدکننده نفت و گاز دنیا هستیم و همه آن را در داخل مصرف میکنیم. باید بخشی را صرفهجویی کنیم و با صادرات و ارزآوری تولید انرژی تجدیدپذیر را رونق دهیم. همچنین باید بتوانیم انرژی نسل آیندهمان را تضمین کنیم. متاسفانه به این موضوع توجه کافی نمیشود. بحث صرفهجویی و بهینهسازی مصرف انرژی در ایران به یک تراژدی تبدیل شده و با این نرخگذاریهای فعلی و بیبرنامگی دولتها از 2 سال آینده شاهد افول تولید گاز خواهیم بود، در نتیجه قطع به یقین مشکلاتمان چندبرابر خواهد شد. مسئله انرژی و چالشهای مرتبط با آن، یکی از بحثهای حساس و حیاتی است که تاثیر عمیقی بر آینده اقتصادی و زیستمحیطی هر کشوری دارد. تکیه بیش از حد به منابع فسیلی، مثل نفت و گاز، و مصرف داخلی تمام تولیدات، بدون برنامهریزی برای صادرات یا توسعه انرژیهای تجدیدپذیر، میتواند خطرات جدی ایجاد کند.
ایران واقعا ظرفیت بالایی برای تولید و صادرات نفت و گاز دارد و استفاده بهینه از این فرصت میتواند منجر به تامین منابع مالی پایدار برای سرمایهگذاری در انرژیهای پاک و کاهش مصرف داخلی شود. این کار نهتنها تضمینکننده منابع انرژی نسل آینده است، بلکه به کنترل آلودگی زیستمحیطی و کاهش وابستگی اقتصادی به نفت نیز کمک میکند. چالش بهینهسازی مصرف انرژی و مسئله نرخگذاری صحیح نیز بسیار حیاتی است. افزایش آگاهی عمومی و اجرای سیاستهای تشویقی یا تنبیهی برای کاهش مصرف بیرویه میتواند بخشی از این مشکلات را حل کند. فناوریهای نوین و سرمایهگذاری در بازسازی زیرساختها نیز نقش کلیدی در این زمینه دارند.
وی در پایان سخنان خود از دولت خواست: دولت فعلی اهتمام جدی داشته باشد و حداقل در جاهایی که فرصت سرمایهگذاری خارجی وجود دارد، این کار را انجام دهد. برای مثال درباره چین این موضوع یک فرصت ایدهآل است، یعنی خود چینیها هم تحریم هستند و ما با فرض تحریم باید کار کنیم. من بعید میدانم که ترامپ بخواهد تحریمها را بردارد،اما حداقل دولت از ظرفیتهای باقیمانده از تحریمها استفاده کند؛ از جمله همین سرمایهگذاری چینیها در کشور هم امکانپذیر است. امیدوارم دولت فعلی هم این موضوع را دنبال کرده و از یکی از این معدود فرصتها استفاده کند.
سخن پایانی
در پایان، باتوجه به چالشهای موجود در حوزه انرژی و اهمیت رو به رشد انرژیهای تجدیدپذیر، شفاف است که ایران نیازمند تغییرات اساسی در رویکردهای خود برای تضمین آینده انرژی است. تمرکز بلندمدت بر گاز و نیروگاههای حرارتی، هرچند تاحدودی به تامین انرژی کمک کرده، اما توسعه پایدار را محدود کرده و کشور را از روندهای جهانی انرژیهای سبز عقب نگه داشته است. جذب سرمایهگذاری خارجی، بهویژه از کشورهایی که در حوزه انرژیهای تجدیدپذیر پیشرو هستند، میتواند راهکاری موثر باشد. ایجاد شرایط مناسب اقتصادی و اصلاح نظام قیمتگذاری داخلی، از الزامات اساسی برای جلب این سرمایهگذاریها است. استفاده بهینه از منابع داخلی نیز باید در اولویت قرار گیرد؛ صرفهجویی و کاهش مصرف غیرضروری، امکان صادرات بیشتر نفت و گاز را فراهم میکند و منبع مالی لازم برای توسعه انرژیهای سبز را تامین میکند. همچنین، سیاستگذاریهای جامع و اجرای برنامههای بلندمدت ضروری است تا نسل آینده از منابع انرژی پایدار بهرهمند شود. بدون اقدام فوری، کشور با چالشهای جدیتر در تامین انرژی مواجه خواهد شد که تاثیرات اقتصادی و اجتماعی گستردهای بهدنبال دارد. در نهایت، فرصتهای موجود نباید از دست بروند. همکاری با کشورهایی مانند چین و بهرهگیری از تجربه و فناوریهای آنها میتواند به رشد قابلتوجهی در این حوزه منجر شود. دولت و سیاستگذاران باید با جدیت بیشتری به این موضوع بپردازند و تصمیماتی اتخاذ کنند که مسیر توسعه پایدار انرژی را هموار سازند. آینده انرژی ایران نیازمند تدبیر، همکاری و اقدامات قاطع است تا بتواند جایگاه خود را در این عرصه تثبیت کند.