مهاجرت صنعتی ، پدیده ای نو ظهور
مدتهاست کشور با مشکل تورم و رشد قیمتها دستوپنجه نرم میکنند ، شاهد بودیم سیاست گذاران اقتصادی سعی داشته و دارند که به وسیله محرکهای اقتصادی از قبیل یارانه های متعدد، تورم را کمی کاهش داده و به نتیجه دلخواه برسند اما نه تنها این اقدامات به نتیجه نرسیده بلکه شاهد رشد فزاینده قیمت ها بوده ایم.
متاسفانه در سال های اخیر شاهد تورم بالای 20 الی 30 درصد و گاها 40 درصد بودیم علاوه بر آن با اجرای برنامه هفتم و به تبع آن با آزادسازی قیمت ها با افزایش قیمت ها روبه رو خواهیم شد در این بین نسبت به اقدامات دولت چشم انداز روشنی از کاهش تورم دیده نمی شود ، رشد قیمت ها که نشئت گرفته از تورم می باشد علاوه بر کاهش خرید سبد خانوار در زمینه تولید هم تاثیر بسزایی داشته است ، اما این غفلت زوایای دیگری هم دارد که کمکم نمود پیدا خواهد کرد و به سبب آن تولیدکنندگان داخل کشور به فکر مهاجرت صنعتی از ایران خواهند شد .
منشا مهاجرت صنعتی از تحریم ، کمبود مواد اولیه ، بروکراسی بی مورد ،عدم ثبات نرخ ارز و... نشئت می گیرید اما متاسفانه یکی از دلایل اصلی مهاجرت صنعتی از ایران بروکراسی بی مورد در امر تولید می باشد، علیرضا بوستانی در پادکست اخیر خود از سختگیری ها و بروکراسی بی مورد در امر تولید سخن گفته است ، بوستانی در این پادکست با عنوان «مهاجرت صنعتی ، پدیده ای نو ظهور » سعی دارد از عواقب این مهاجرت برای کشور سخن بگوید ، مهاجرتی که درآینده از آن بیشتر خواهید شنید . > حبیبی صمت: علیرضا بوستانی :باسلام ،امروز در نظر دارم راجع به مهاجرتهای جدید مطالبی را تقدیم حضور کنم ، مهاجرت وارد فاز جدیدی شده است به گونهای که میتوان گفت شاهد فاز سوم مهاجرت هستیم ، اگر فاز اول را مهاجرت نخبگان بدانیم که به فرار مغزها تعبیر میشد فاز دوم را به کوچ نیروهای ماهر و متخصص باید اختصاص دهیم .
با شرایط پیش رو در زمینه حکمرانی اقتصادی حالا خروج صنایع و مدیران صنایع از کشور را باید به نظاره بنشینیم و این مهاجرت را به عنوان فاز سوم مهاجرت محسوب کنیم ، طبق اطلاعات واصله از حدود دست کم یک سال قبل برخی صنایع به برخی کشورهای همسایه کوچ کردهاند به طور نمونه در حال حاضر مصالح نوین ساختمانی و منطبق با تازهترین فناوری ها با استفاده از مواد معدنی ایران و با دانش ایرانی در کشور عمان تولید میشود و در بازارهای بین المللی به فروش میرسد که از علتهای این مهاجرتها باید از سهولت قوانین راهاندازی کسب و کار و معافیتهای بلند مالیاتی در آن سوی آبها ، بی ثباتی بازار ایران به دلیل نوسانهای نرخ ارز به عنوان دو عامل مهم برای کوچ صنعتگران نام برد .
در چند سال گذشته اگر صنایع از امریکا و اروپا به چین کوچ میکردند به دلیل نیروی کار و مواد اولیه ارزان در آن کشور بود اما در مورد مهاجرت از ایران شاهدیم که مواد اولیه و دانش فنی از ایران به کشورهای دیگر میرود و حتی در آن کشورها نه نیروی کار ارزان و نه مواد اولیه ارزان وجود دارد اما نکته غم انگیز تر اینکه تولیدات ایرانی در خارج از ایران به علت بیثباتی در نرخ ارز راهی ایران هم میشود و به کشورهای دیگر صادر میشود .
در مورد دیگر شاهد کوچ صنایع غذایی به کشورهای همچون عراق و افغانستان هستیم با توجه به مشکلات پیش روی صنعت و آسیب پذیری صنایع غذایی از دور شدن از ظرفیتهای اسمی ،به دلیل اینکه در صنعت غذا حاشیه سود بسیار کم است تولید کننده در تولید انبوه متمرکز است ، ما زمانی میتوانیم ادعا کنیم که در حوزه صنعت غذا وضعیت مطلوبی داریم که یک ظرفیت اسمی خوبی را داشته باشیم که بتواند هم نیاز داخلی و بعد از آن نیازهای منطقهای و بین المللی را پوشش دهد .
قبلا سرمایهگذاران بین کشورهای حوزه خلیج فارس ایران را برای سرمایه گذاری انتخاب میکردند چون هم منابع اولیه وجود داشت و هم یک بازار پرجمعیت اما الان وضعیت برعکس شده است ، الان نه ظرفیت اسمی کامل میشود و نه صنعت بازار قابل قبولی در اختیار دارد ، درآمد مردم کاهش یافته و سفرههای مردم کوچک شده است در مورد صادرات هم که مشکلات برگشت ارز مانع بزرگ برای تولید کننده در کشور محسوب میشود .
متاسفانه هر روز قوانین و سختگیریها سخت و سختتر میشود و همین موارد باعث شده مهاجرت صنعتی را تجربه کنیم که به شدت به دوام و قوام کشور لطمه میزند و به نظر میرسد که مسئولان محترم در خواب عمیقی هستند و این مسائل را یا نمیبینند و یا نمیشنوند ، عزیزی میگفت در زمینه تولید از طرف کشور روسیه پیشنهادی دارد و نکته قابل تامل این است که تولیدکننده هیچ چیزی لازم نیست با خود از ایران بیاورد و تمام امکانات در حداقل زمان و با وامهای با درصد بسیار پایین با بازپرداختهای طولانی مدت و زمین مجانی در اختیار قرار میدهد ، این پیشنهادها واقعاً اغوا کننده است کسی که امروز کار تولید را در ایران انجام میدهد واقعاً عرق ملی دارد متاسفانه وضعیت اقتصاد در ایران همانند کسی است که از طبقه پنجاهم یک برج در حال سقوط باشد اما وقتی به طبقه بیستم میرسد یکی از او بپرسد چطوری و او بگوید هنوز زندهایم غافل از اینکه دارد به سرعت به زمین نزدیک میشود و عنقریب است که از او اثری باقی نماند .
به نظر بنده اقتصاد ایران در حال سقوط است و از سوی مسئولان واکنشی که بخواهد جلوی این سقوط را بگیرد مشاهده نمیشود بلکه راههایی را پیش گرفتهاند که سرعت سقوط را تصریح میکند درخواست ما فعالین اقتصادی از دولت محترم این است که در رویکردهای جاری کشور تجدید نظر و مسائلی مانند ناترازی های انرژی مالی امور مالیاتی تامین اجتماعی و اقتصاد دستوری را حل کند ما فکر میکردیم با الکترونیکی شدن دولت بروکراسیها کم میشود اما اکنون مشاهده میکنیم اتفاقاً بروکراسی در ایجاد سامانهها بیشتر شده و شاهد غول سامانههای موازی با هم هستیم که وقت و سرعت فعالان اقتصادی را به شدت میگیرد و هدر میدهد ، توجه به رفع این ساختارهای پیچیده و تسهیل بستر فضای کسب و کار را از دولت چهاردهم خواستاریم .
از توجهتان سپاسگزارم
به امید فردای بهتر
شاد و پیروز باشید