فردا در اختیار نسل Z است
تجربه مشترک، در نسل زد را میتوان تجربه ارتباطات اجتماعی بر بستر فضای مجازی، دسترسی بیحدوحصر به دانش و اطلاعات و عبور از محدودیتهای موجود در فضای واقعی دانست. اهمیت توجه به این تجربه مشترک آنجایی است که جهانبینی، سبک زندگی و نوع ارتباطات آنان، جامعه آینده و نگرش نسلهای بعد را میسازد.
اگر درباره واژه نسل از منظر اجتماعی نگاه شود، متوجه خواهید شد در میان اندیشمندان و پژوهشگران این حوزه هنوز تعریفی که بر روی آن اتفاقنظر داشته باشند، وجود ندارد. برخی نسل را اصل و نسب خویشاوندی میدانند، بعضی آن را به دورهها نسبت میدهند. عدهای همنسل را مرحلهای از زندگی میدانند. افرادی همنسل را بهمثابه یک دوره تاریخی تعریف میکنند. نظریهپردازان فرهنگعامه و تاریخنگاران هم بر این باورند که در حدود هر ده سال شکل جدیدی از ذهنیت نسلی بروز میکند. بااینحال اغلب آنان بر این مسئله اتفاقنظر دارند که نسل بر پایه تجربیات مشترک است. در هر نسل، افرادی دارای تجربیات مشترک هستند و این اشتراک موجب آن میشود تا حدومرزی میان آنان با دیگر افراد ایجاد شود. باید توجه کرد با این تعریف، دستهبندیهای معمول نسلی موجود در جامعه، اعتبار خود را از دست میدهند.
تجربه مشترک
در میان همه تعاریفی که از مفهوم نسل بیان شد، کارل منهایم جامعهشناس آلمانی، برای نخستینبار به مسئله شکاف فرهنگی و تغییر فرهنگ میان نسلها از منظر اجتماعی پرداخته است. وی تجارب زندگی را در دوره اصلی جامعهپذیری، که دوره نوجوانی و جوانی است، را مرتبط با گرایشات ذهنی افراد میداند و میگوید گرایشات فرهنگی نسلها با توجه به این دوره قابلیت پیشبینی پذیری دارد. درنهایت تجارب منحصربهفرد نسلی و هویتهای برآمده از آن در هر جامعه، گرایشات هر نسل را شکل میدهد.
پیوند با تکنولوژی
زمانی که بخواهند نسل زد را تعریف کنند، یک بازه عددی بر اساس تقویم را معین کرده و میگویند نسل زد متولدان ۱۹۹۷ الی ۲۰۱۲ هستند که معادل سال ۱۳۷۵ الی ۱۳۹۰ است. درحالیکه با توجه به تعریف شاخص مسئله نسل، نمیتوان تنها با یک بازه کمّی نسلها را دستهبندی کرد. بهعنوانمثال در بیشترین تعاریف از نسل زد در ایران از واژگانی مانند دهه هشتادیها و... استفاده میشود.
برای سخن از تجربه مشترک در نسل زد، بهتر است به مقوله تکنولوژی پرداخته شود. نسل زد، نسلی است که از زمان کودکی تا به امروز با فضای دیجیتال پیوند خورده است. کودکی، نوجوانی و جوانیاش همیشه در معرض اینترنت و فناوریهای نوین بوده است. خود مسئله تکنولوژی، بهعنوان عاملی در تغییر نسلها شناخته میشود، این دیدگاه براساس نظریه دترمینیست تکنولوژیکی است. این نظریه مدعی است که تکنولوژی نخستین محرک در تغییرات اجتماعی است و هر تغییر اجتماعی بهطور مستقیم بر روی هویت اثر میگذارد.
دو روی یک سکه
پژوهشگران در جوامع غربی برای اشاره به ویژگیهای نسل زد از تناقضات موجود در این نسل صحبت میکنند. این نسل در اینترنت و فضای مجازی عاملیت زیادی دارد. تولید محتوا انجام میدهد، به اشتراک میگذارد و توجهات زیادی را در این فضا به خود جلب میکند، اما در فضای خارج از آن، ثاثیراتش بسیار محدودتر است.
امکان برقراری ارتباط از راه دور باعث آن شده، اغلب ارتباطات این نسل با جامعه نیز مبتنی بر فضای مجازی باشد و بخش بسیار اعظمی از آن در این فضا انجام شود. حالا سوالی که نسبت به این تناقض پیش میآید، این است که آیا ارتباطات اجتماعی نسل زد نسبت به نسلهای گذشته افزایش یا کاهش داشته است؟
از این نسل بهعنوان نسلی نام برده میشود که بیشتر از خانواده و دوستان خود به تکنولوژی و فناوری وابستگی دارند. فضای آنلاین برای این نسل از فضای خارج از آن اهمیت بیشتری دارد و بهنوعی هویت خود را در آن تعریف میکنند و در آن زیست دارند. هویت در فضای مجازی بدون محدودیت است ازاینرو باعث میشود بسیاری از این نسل، دارای هویتهای دو یا چندگانه باشند. تجربه مشترک کرونا نیز در دوران نوجوانی و جوانی نسل زد، مسئله وابستگی یا بهنوعی اعتیاد به این فضا را تشدید کرد. کلاسهای مدارس و دانشگاهها، تمامی فعالیتهای فوقبرنامه و حتی ارتباطات خانوادگی از طریق این فضاها انجام میگرفت.
شناخت این نسل از اهمیت بسیاری برخوردار است، این نسل در آیندهای نهچندان دور بخش بزرگی از سیستم اقتصادی، اجتماعی و... تشکیل میدهد. بسیاری از آنان دانشآموز و دانشجو بوده و هنوز بهطور رسمی وارد جامعه نشدهاند. جهانبینی، سبک زندگی و نوع ارتباطات آنان، جامعه آینده و نگرش نسلهای بعد را میسازد.