جمعه 07 اردیبهشت 1403 - 26 Apr 2024
کد خبر: 18860
تاریخ انتشار: 1401/05/19 00:51
در گفت‌وگوی صمت با یک فعال معدنی مطرح شد

تعامل سازنده، کلید حل مشکلات

دریای خزر موهبتی به وسعت ۶۰۰ هزار و ۳۸۴ کیلومترمربع است که ایران، روسیه، جمهوری‌های آذربایجان، ترکمنستان و قزاقستان مثل نگینی آن را در بر گرفته‌اند.

سال ۱۳۸۲ کشورهای ساحلی خزر، کنوانسیون حفاظت از محیط‌زیست دریای خزر موسوم به «کنوانسیون تهران» را امضا کردند و در ۲۱ مرداد ۱۳۸۵ متعهد شدند تا مفاد این معاهده‌نامه را رعایت کنند و این تاریخ، روز دریای خزر نام گرفت.

همنشینی بر خوان خزر، زمینه را برای همکاری‌های اقتصادی و تجاری نیز فراهم کرده و پس از سفر اخیر رئیس‌جمهوری روسیه به ایران، به‌نظر می‌رسد امکان برای گسترش همکاری‌ها به‌ویژه در زمینه معدن و صنایع معدنی بیش از پیش مهیا شده است.

به‌همین مناسبت، صمت با فرشاد رشیدنژاد، استاد دانشگاه و فعال معدن گپ و گفتی داشت و به مرور فرصت‌های بالقوه همکاری معدنی پرداخت.

از کشورهای حاشیه دریای خزر (روسیه، قزاقستان، جمهوری‌های آذربایجان و ترکمنستان) تاکنون همکاری با کدام کشورها موثرتر بوده است؟

سابقه همکاری ما با کشورهای حاشیه دریای خزر به سال‌های قبل و دوران شوروی سابق برمی‌گردد.

روسیه وسیع‌ترین کشور دنیا و صاحب یکی از غنی‌ترین سرزمین‌ها است و به‌همین جهت تاکنون با بسیاری از کشورها، در زمینه‌های مختلف همکاری داشته از جمله با ایران که به‌خاطر قرابت و همسایگی، این روابط گسترده‌تر هم بوده است.

این همکاری‌ها در زمینه‌های مختلفی جریان داشته، به‌عنوان مثال در زمینه فعالیت‌های اکتشافی یا همان‌طور که می‌دانیم راه‌اندازی و تامین تجهیزات ذوب‌آهن اصفهان. البته طرح اولیه این بود که تجهیزات کارخانه ذوب‌آهن از آلمان خریداری و وارد شود که این کار هم انجام، اما کشتی حامل تجهیزات غرق شد و محموله به ایران نرسید، به این ترتیب، ایران به روسیه روی آورد و صنعت ذوب‌آهن را، که در هر کشوری جزو صنایع زیربنایی به‌شمار می‌رود، شوروی سابق در ایران راه‌اندازی کرد.

علاوه بر این، همان‌طور که می‌دانیم، این کشور در مراحل مختلف ساخت نیروگاه اتمی بوشهر هم با ایران همکاری داشته است.

همکاری با جمهوری‌های پساشوروی، در سال‌های اخیر میسر شده و در این مدت شرکت‌های معدنی همکاری‌های متقابلی داشته‌اند، به‌عنوان مثال در حال ‌حاضر معدن طلای داشکسن قروه را قزاق‌ها استخراج می‌کنند.

به‌تازگی با تغییر سیاست‌های کشورها امکان همکاری، مهم‌تر و جدی‌تر و می‌توان گفت در ماه‌های اخیر توجه بیشتری به این کشورها معطوف و چشم‌انداز همکاری با این کشورها پررنگ‌تر شده است. باید گفت برخی از این همسایگان، کشورهای مهمی از نظر معدنی به‌شمار می‌روند، به‌عنوان مثال روسیه دومین تولیدکننده بزرگ زغال‌سنگ است، علاوه بر این، جزو تولیدکنندگان عمده طلا، نقره، فلزات گروه پلاتین و نیکل است. معادن الماس هم دارد که البته به‌خاطر تنش‌هایی که در ماه‌های اخیر به‌وجود آمده، فعالیت آنها تحت‌تاثیر قرار گرفته و کشورهای غربی خرید برخی محصولات روسیه از جمله الماس را تحریم کرده‌اند.

کدام‌یک توان و ظرفیت بیشتری برای سرمایه‌گذاری متقابل و همکاری معدنی را دارند؟

روسیه از قدیم ید طولایی در زمینه استخراج و اکتشاف مواد معدنی داشته است و در فعالیت‌های معدنی بسیاری از کشورها دخیل بوده یا به‌طورمستقیم روی معادن سرمایه‌گذاری کرده یا شرکت‌های روسی برای استخراج به آن کشورها سفر کرده‌اند، به‌عنوان مثال علاوه بر ایران، در کشورهای افریقایی مانند گینه یا کشورهای دیگر هم حضور فعالی داشته و دارد.

از طرف دیگر، زمینه و بستر بسیار خوبی هم برای فعالیت دیگر کشورها فراهم کرده و به‌همین جهت سرمایه‌گذاری زیادی در معادن الماس، فلزات و زغال‌سنگ آن انجام شده است.

تا پیش از تنش‌های اخیر، روسیه همیشه با بسیاری کشورها از جمله کشورهای غربی تعامل داشته است،اما بعد از جنگ با اوکراین و توافق‌های انجام‌شده میان دولت‌های ایران و روسیه، به‌نظر می‌رسد فعالیت‌های معدنی هم یکی از زمینه‌های مهم همکاری با این کشور باشد. البته ما هنوز از مفاد توافق‌های انجام‌گرفته و جزئیات همکاری اطلاعات کاملی نداریم و تا امروز متن این توافق‌ها به‌صورت عمومی منتشر نشده،اما از گفته‌ها و شنیده‌ها چنین بر می‌آید که زمینه برای فعالیت معدنی مهیا شده است.

قزاقستان هم کشوری معدنی به‌شمار می‌رود و بزرگ‌ترین تولیدکننده اورانیوم در جهان است (البته بزرگ‌ترین دارنده و صاحب منابع فراوان اورانیوم استرالیا است، اما همان‌طور که اشاره شد، بزرگ‌ترین تامین‌کننده اورانیوم قزاقستان است).

 باتوجه به اینکه ذخایر اورانیوم شناخته‌شده ایران چندان قابل‌توجه نیست، اگر بخواهیم صنعت صلح‌آمیز هسته‌ای خود را توسعه بدهیم، قزاقستان از جمله کشورهایی است که می‌توان با آنها وارد تعامل سازنده شد، البته کشورهایی که بعد از قزاقستان در زمینه تولید اورانیوم قرار می‌گیرند، عبارتند از: نامیبیا، کانادا، استرالیا، ازبکستان و روسیه که 2 مورد اخیر، از همسایگان ما هستند و ظرفیت همکاری با این کشورها هم می‌تواند به‌وجود بیاید.

قزاقستان گذشته از اورانیوم در زمینه‌های دیگری مثل معادن فلزی کروم، روی و... فعال است. این مواد معدنی در کشور ما هم تولید می‌شود و به‌نظر می‌رسد که می‌توان در این زمینه با این کشور تعامل داشت.

در حالی که کشورهایی مانند آذربایجان و ترکمنستان و... بیشتر در زمینه نفت و گاز فعال هستند و نمی‌توان آنها را جزو کشورهای معدنی مشهور دانست.

خلاصه اینکه می‌توانیم با برخی از این کشورها مثل روسیه و قزاقستان همکاری دوجانبه و تنگاتنگی داشته باشیم؛ چه ایرانی‌ها در آنجا سرمایه‌گذاری کنند یا برعکس، آنها به ایران بیایند، زمینه فعالیت و همکاری با این کشورها به‌طورقطع وجود دارد.

کدام‌یک در زمینه ماشین‌آلات و فناوری‌های روز پیشرفته‌تر هستند؟

شاید بتوان گفت در میان این کشورها روسیه وضع بهتری دارد. دلیل این توانمندی هم از آنجا ناشی می‌شود که به هر حال این کشور از دیرباز یکی از ابرقدرت‌ها بوده و همان‌طور که اشاره شد، در زمینه معدن هم فعالیت زیادی داشته است، بنابراین ماشین‌آلات تولیدشده در این کشور هم کیفیت قابل‌قبولی داشته‌اند، البته ممکن است جزو صادرکنندگان ماشین‌آلات معدنی مشهور به‌شمار نیاید،اما به هرحال در این زمینه بسیار فعال بوده است.

 کشورهای دیگر حوزه دریای خزر مانند قزاقستان، هرچند صادرکننده عمده و قابل‌توجه مواد معدنی هستند، اما در زمره کشورهای صنعتی و پیشرفته به‌شمار نمی‌روند، در واقع این‌گونه کشورها به‌طورمعمول مصرف‌کننده دستاوردهای تکنولوژی هستند و آخرین پیشرفت‌های فناوری و ماشین‌آلات به‌روز را وارد می‌کنند و مورداستفاده قرار می‌دهند،بنابراین بعید می‌دانم که کشور ما بتواند از نظر تامین ماشین‌آلات و دستیابی به فناوری‌های پیشرفته موردنیاز خود بتواند روی این کشورها حساب کند. این دستاوردها در اختیار کشورهای غربی، ژاپن و تا حدی چین است و روسیه یا دیگر کشورهای حاشیه دریای خزر در این زمینه حرف چندانی برای گفتن ندارند.

بهترین راهکار، حل معضل کمبود ماشین‌آلات معدنی چیست؟

اگر کسی پیگیر اخبار و اطلاعات معدنی کشور باشد، خوب می‌داند که ما از نظر تامین ماشین‌آلات معدنی واقعا در تنگنا هستیم و صنعت معدن ما تا حد زیادی از این مسئله آسیب می‌بیند و متضرر می‌شود، بنابراین به‌نظر می‌رسد که بهترین راهکار برای حل مشکل این است که ماشین‌آلات معدنی خود را از پیشرفته‌ترین کشورها در این زمینه تامین کنیم.

 در حال‌ حاضر بحث تحریم‌ها مانع بزرگی در این مسیر است، از طرف دیگر، سیاست‌های داخلی کشور هم در این زمینه گره بر گره می‌افزاید، به‌عبارت دیگر، باوجود اینکه ما در زمینه تامین ماشین‌آلات کامل وابسته هستیم، اما باز هم واردات تا حد زیادی ممنوع است و مشکلات بسیاری ایجاد می‌کند، به‌طور خلاصه می‌توان گفت ایران نباید برای تامین ماشین‌آلات و فناوری‌های موردنیاز خود خیلی روی توان این کشورها حساب کند.

پیش از انقلاب، روس‌ها در حوزه اکتشاف هم در ایران فعالیت می‌کردند، در حال‌ حاضر چقدر می‌توان روی توان آنها در این زمینه حساب کرد؟

پیش از انقلاب، شوروی در ایران فعالیت زیادی داشت و سبک اکتشافی خاصی را پایه‌گذاری کرده بود که هنوز هم برای اکتشاف زغال‌سنگ و بعضی دیگر از مینرال‌ها مورداستفاده قرار می‌گیرد.

 با گذشت زمان، این فعالیت‌ها کمتر و بعد از تفکیک شوروی و جدا شدن جمهوری‌ها، افتی در این زمینه ایجاد شد،به‌طور دقیق همین اتفاق در یوگسلاوی سابق هم تکرار شد؛ این کشور که زمانی در زمینه اکتشاف در ایران و کشورهای دیگر بسیار فعال بود و از صاحبان دانش زمین‌شناسی و اکتشافات به‌شمار می‌رفت، بعد از تغییرات سیاسی و چندپاره شدن، عظمت قبلی و نقشی را که در عرصه بین‌المللی داشت، از دست داد.

همزمان کشورهای غربی به‌سرعت رشد کردند و به‌ویژه از دهه ۸۰ میلادی روند رشد سریعی داشتند و به توسعه قابل‌توجهی دست یافتند و به این ترتیب توانستند نقش موثرتری را در زمینه صنعت و معدن، در دنیا ایفا کنند.

در حال ‌حاضر شاهد هستیم که ماشین‌آلات پیشرفته و عظیم‌الجثه‌ای که در معادن روباز به‌کار می‌روند یا تجهیزات پیشرفته‌ای مانند جامبودریل‌ها و ابزارهای دیگری که برای اکتشاف، استخراج و فرآوری ساخته شده و مورد استفاده قرار می‌گیرند، همه مربوط به امریکای شمالی یا کشورهایی مانند آلمان، ژاپن و مانند آن است و نام هیچ‌کدام از کشورهای حاشیه دریای‌خزر در میان آنها به‌چشم نمی‌خورد، برای همین نمی‌توان گفت تا چه میزان می‌توان روی این کشورها حساب کرد.

کشور ما هم، هرچند از نظر سخت‌افزاری فاصله زیادی با دنیا دارد و از صادرکنندگان فناوری در زمینه اکتشاف و استخراج مواد معدنی نیست، اما از نظر تئوری پیشرفت زیادی داشته‌ و دانش‌آموختگان و پژوهشگران این حوزه در سال‌های اخیر دانش را توسعه داده‌اند.

در حال حاضر ما نیازمند فناوری، ماشین‌آلات و ابزار هستیم نه دانشی که مربوط به این علوم و فنون باشد، بنابراین به‌نظر من، روسیه یا کشورهای پساشوروی حاشیه دریای خزر نمی‌توانند نیازهای ما را در این زمینه تامین کنند.

به‌تازگی تعدادی از ماشین‌آلات «بلاز» وارد کشور شده که برند تولیدکننده تجهیزات ترابری، معدنی و عملیات خاکی بلاروسی است. این ماشین‌آلات به‌شکلی جزئی، محدود و موردی در برخی معادن به کار گرفته شده، اما متاسفانه خدمات پس از فروش چندانی ندارند و فروشنده‌ها تضمینی بابت محصولات خود ارائه نمی‌دهند.

کشور ما بعد از انقلاب درگیر جنگ شد و با سیاست‌ها و برنامه‌های مدیریتی زمان جنگ اداره شد،اما بعد از آن و در دوران سازندگی، فعالیت اقتصادی و صنعتی روند رو به رشدی گرفت. در دوره‌هایی که تحریم‌ها تا به این اندازه سختگیرانه نبود، اتفاقات خوبی در زمینه صنعت و معدن رخ داد که آثارش هنوز هم به‌چشم می‌خورد.

در صنعت مس و آهن پیشرفت‌های قابل‌توجهی به‌وجود آمد و هنوز هم از نتایج آن دوران بهره می‌بریم،اما بعد از آن، جریان‌های سیاسی به‌سمت و سویی دیگر رفت و باز گسستی در زمینه همکاری‌های معدنی ایجاد شد و بسیاری از شرکت‌هایی که در ایران فعال بودند، کشور ما را ترک کردند،در مجموع می‌توان گفت از اواسط دهه ۸۰ شمسی به این طرف، به‌خاطر نداشتن همکاری با کشورهای پیشرفته، بسیار متضرر شده‌ایم.

همکاری با این کشورها چقدر می‌تواند به حل مشکلات بخش معدن کشور کمک کند؟

به‌اعتقاد من، همکاری با روسیه و جمهوری‌های پساشوروی حاشیه دریای خزر را نمی‌توان جایگزین همکاری با کشورهای غربی کرد و انتظار داشت، خلأ موجود پر شود،هرچند بسیاری از اتفاقات و تعامل‌ها در عرصه اقتصادی در گرو سیاست‌های کلی کشورها و این روابط تعیین‌کننده اصلی تعاملات و همکاری‌ها است.

اگر سیاست‌های کلی بازدارنده‌ باشد، در پایین‌دست هیچ کاری نمی‌توان کرد و به‌طبع به آن نتیجه‌ای که می‌خواهیم، نمی‌رسیم، در نتیجه اینها بحث کلان و مربوط به سیاست‌های کلی کشور مطرح است که باید تصمیم‌گیران و صاحب‌نظران سیاسی درباره آن اظهارنظر کنند، اما در مجموع می‌توان گفت باید در برخی روش‌ها تجدیدنظر کنیم، چون به هر حال دنیا مسیر پیشرفت را با سرعت طی می‌کند و پیوستن به این قطار پرشتاب، با تعامل سازنده محقق می‌شود و هرگونه اخلال در این مسیر یا تعامل غیرسازنده، می‌تواند به ضرر کشورهایی باشد که نیازمند فناوری‌های نوین هستند.


کپی لینک کوتاه خبر: https://smtnews.ir/d/2l58ae