ضرورت حکمرانی مدیریت بحران نظاممند
عاطفه خسروی مدیرمسئول

تمام حوادث طبیعی و حوادث ناشی از عوامل انسانی، سالهای اخیر به یک نتیجه مشخص ختم شده و آن لزوم «توجه جدیتر به مدیریت بحران» است.
برخی معتقدند باتوجه به حادثهخیز بودن ایران بهلحاظ جغرافیایی از یکسو و نبود زیرساختهای لازم برای کنترل بحرانهای احتمالی مانند زلزله از سوی دیگر، کاهش زیان مالی و جانی نیازمند حکمرانی مدیریت بحران قوی و نظاممند است.
این در حالی است که در کشور با ضعفهای جدی در مدیریت بحران مواجهیمو یکی از مشکلات شناساییشده در مدیریت بحران نیز، نبود مدیریت یکپارچه بحران برای مدیریت شهری است که دائما گریبانگیر کشور و مردم
میشود.
طبق آمار مراجع بینالمللی، ایران ششمین کشور حادثهخیز جهان است و از ۴۱ نوع حادثه طبیعی شناختهشده در جهان، امکان وقوع ۳۱ نوع آن در ایران وجود دارد.
تجربه نشان داده است عموما حوادث در ایران خسارتهای سهمگینی وارد میکنند که معمولا بهعلت زیرساختهای کشور و نحوه برنامهریزی در بحرانها است؛ بنابراین نارضایتی از عملکرد نظام مدیریت سوانح در کشور، هرازگاهی موجب ارائه پیشنهادهایی برای تغییر شده که وجه مشترک این پیشنهادها، تمرکز بر تغییر ساختار مدیریت سوانح در کشور است.
یکی از پیشنهادها، طرح تشکیل وزارت مدیریت بحران است که البته باتوجه به ساختار عریض و طویل دولتها، مخالفان جدی هم دارد. طرح «ادغام سازمانهای اورژانس، مدیریت بحران، هلال احمر و تشکیل وزارت مدیریت بحران» در تاریخ، ۲۳ خرداد ۱۳۹۷ با امضای ۴۰ نفر از نمایندگان، در مجلس دهم اعلام وصول شد. در مجلس یازدهم نیز بار دیگر طرح تشکیل وزارت مدیریت بحران با ادغام سازمانهای امدادی، در تاریخ ۱۶شهریور ۱۳۹۹ اعلام وصول شد. تنها تفاوت طرح دوم با طرح مجلس دهم این بود که سازمان پدافند غیرعامل نیز با این فرض که یک سازمان امدادی است، ذیل وزارت جدید بحران تعریف و تعبیه شده بود.
در حال حاضر سازمان مدیریت بحران، جمعیت هلالاحمر جمهوری اسلامی ایران، سازمان پدافند غیرعامل، سازمان فوریتهای پیشبیمارستانی اورژانس کشور، سازمان آتشنشانی، در مواقع بروز بحران برای حل مشکل و کنترل بحران وارد میدان میشوند.
این در حالی است که مسئولیت پیشگیری بسیاری از این حوادث نیز برعهده همین سازمانها است، اما پس از وقوع بحران نیز، تمام مسئولیت به ارائه نامههای رسمی با مضمون «هشدارها و اخطارهای لازم به مرکز موردنظر داده شده بود» ختم میشود.
در ادبیات جهانی، مدیریت بحران چرخه پیوستهای از اقداماتی است که قبل از رویداد هر حادثهای با هدف کاهش آثار مخاطرات و در ادامه انجام اقدامات در هنگام رخداد و مقابله با حادثه و اقدامات پس از رویداد، انجام میگیرد؛ روندی که براساس تجربیات چندین و چندساله، در کشور ما وجود ندارد.
نقطه ضعف اساسی ما عدمنگرش پیوسته و مستمر به امر مخاطرات طبیعی و عدماتخاذ رویکردهای پیشگیرانه و آیندهپژوهانه به مدیریت بحران است. علاوه بر این، نبود یک برنامه جامع و راهبردی و با قابلیت عملیاتی بالا همچنان بهعنوان چالش اصلی این حوزه در کشور مطرح است؛ بنابراین با رفع کاستیهای یادشده میتوان، مشکل بزرگ ضعف مدیریت بحران در کشور را بهطورقابلملاحظهای کاهش داد. به بیانی کوتاهتر علاج واقعه قبل از وقوع باید کرد. شاید با این روند به نتایجی موردانتظار که در ادامه چند مورد آن پرداخته میشود، رسید:
ـ رفع شرایط بحران و اضطرار
ـ بازگرداندن سریع جامعه به حالت عادی
ـ کاهش آسیبهای ناشی از بحران؛ چه جانی و چه مالی
ـ کاهش اثرهای بحران در جامعه و مقابله با آن با کمترین هزینهها
ـ ایجاد آمادگی در جامعه برای مقابله با بحران
ـ بازسازی مناطق بحرانی از لحاظ فیزیکی، روانی و فرهنگی
ـ ایجاد تمرین و آموزش و مانورها در مناطق در راستای آمادگی برای مقابله با بحران برای مدیران و مردم.