تورم، اخلاق و تولید محصول کشاورزی سالم در ایران
بهنام دهقانی کارشناس فناوریهای نوین کشاورزی
این روزها کلیپی در فضای مجازی در حال نشر است که به موضوع استفاده از تلفن در گوجهفرنگی نارس اشاره دارد. با استفاده از این ماده، گوجهفرنگی نارس طی ۴۸ ساعت رنگ قرمز گرفته و به بازار ارسال میشود. اگرچه استفاده از این ماده پیشرسکننده در شرایطی و با مقدار مشخصی مجاز است، با این وجود در بسیاری از کشورها مانند اتحادیه اروپا، استفاده از آن در مزارع ممنوع و فقط در انبارهای کنترلشده مجاز است. این کلیپ یک از هزار است، واقعیت کشاورزی ایران بیانگر این است که سالهاست تولید محصول سالم در ایران کمرنگ و به رویا تبدیل شده است.
هاینریش بل، نویسنده مشهور آلمانی میگوید؛ بعد از هیتلر همه آلمان درک کردند که او چه بلایی بر سر کشور و زیربناهای آن آورده است، اما یک خیانت بود که از همه مهمتر بود و کمتر کسی آن را درک کرده بود و آن خیانت هیتلر به کلمات بود. خیلی از کلمات شریف دیگر معانی خودشان را از دست داده بودند و پوچ و بیمعنی شده بودند؛ کلماتی مانند آزادی، آگاهی، عدالت و پیشرفت.
همه ما بهوضوح آثار زیانبار تورم را لمس کردهایم و هزینههای دولت فشل را پرداخت میکنیم. اما از یک جنبه مهم آثار زیانبار تورم غافل هستیم و آن هم سقوط اخلاق در جامعه است. نابودی سرمایه اجتماعی و از بین رفتن اعتماد از پیامدهای تورم بالا و طولانیمدت است. گری دسلر در کتاب مقدمهای بر مدیریت منابع انسانی میگوید ۸۰ درصد پیشرفت کشورهای مدرن نه از منابع و زیرساخت، بلکه نتیجه سرمایه اجتماعی است. ما سرمایه اجتماعی را نابود کردیم و حرف زدن از پیشرفت و توسعه با واقعیت فاصله زیادی دارد.
تورم یعنی مصادره اموال مردم بهنفع دولت، بدون آنکه مکانیسمی برای پاسخگویی دولت وجود داشته باشد.
بهعبارت سادهتر یعنی دزدی دولت از مردم در روز روشن، در حالی که دزد، این دزدی را گردن نمیگیرد. وقتی دولت دزد است، چه انتظاری از جامعه و از کشاورزان وجود دارد؟ خیانتی که در اثر تورم بالا و طولانیمدت توسط دولت به اخلاق و انسانیت صورت گرفته است، سرانجامش تباهی در هر چیزی خواهد بود.
در اسلام، تورم یعنی اعلان جنگ مستقیم با خدا و چه زیبا کارل پوپر گفته است که کوشش برای پدید آوردن بهشت در زمین، همواره دوزخ ساخته است، این جمله میتواند ما را به بازخوانی اندیشههایمان در هر زمینهای راهنمایی کند که نه زمین بهشت خواهد شد و نه انسانها فرشته، ما باید تلاش کنیم کمی بهتر و انسانتر از دیروزمان باشیم، همین!
فشار تورم همواره بر اقشار ضعیف و آسیبپذیر جامعه بیشتر است. تغییر و تحولات چند دهه اخیر جمهوری اسلامی، باعث بهحاشیه راندن کشاورزان و تبدیل آنها به اقشار ضعیف شده است. در این شرایط، کشاورز ناگزیر از فرار فشار ناشی از تورم است و این همان جایی است که سقوط اخلاق را در پی خواهد داشت.
اگر از کشاورز سوال یا خواسته شود که محصولی سالم تولید کند، احتمالا با این پاسخ وی روبهرو شویم که آیا شما بهعنوان عضوی از جامعه در وظایف خود بهدرستی عمل میکنید؟ در کشوری که فساد و رانت از گوشه و کنار آن میبارد و مدیران بهویژه در جهاد کشاورزی در اداره امور کشور کارآمد نیستند، این خود بیاخلاقی است که از کشاورز بخواهیم محصول سالم تولید کند.
با پیامدهایی که تورم بالا و طولانیمدت بر پیکره کشاورز و کشاورزی وارد کرده، این حق کشاورز است که به هر شکلی که دوست دارد، محصول خود را تولید کند. وقتی دولت جیببری میکند، هیچ شخصی/سازمانی حق اظهارنظر درباره تولید محصول را نخواهد داشت. اگرچه غیراخلاقی است، اما این حق کشاورز است که حتی خاک و ماسه با گندم مخلوط و به دولت بفروشد. اما ذات بسیاری از کشاورزان پاکتر از این حرفهاست و آرامش روان خود را به دنیا نمیفروشند.
در کشور ما تولید محصول سالم، مضحک شده است، همانطور که کلمات شریفی مانند پیشرفت، توسعه، عدالت و حتی بهتازگی هوشمصنوعی نیز پوچ و بیمعنی شده است. اینها نتیجه سوءمدیریت و بیعرضگی بعضی آدمها است که کشور را به قهقرا بردهاند و هنوز هم تز توسعه صادر میکنند، در صورتی که، فکری که خود مسبب این شرایط و مشکلساز است، قادر به ارائه راهکار نخواهد بود.