هزینه برای هیچ
فرشاد پرویزیان اقتصاددان
در همه جای دنیا هر کسی درآمدی کسب کرده، بهموجب فعالیتی در اقتصاد، آن درآمد را بهدست آورده؛ پس باید مالیات آن را پرداخت کند. به بیان شفافتر بهطور قطع فعالیت هر فردی در فضای اقتصادی، هزینههایی برای بخش عمومی دارد که استفادهکنندگان از این فضا باید آن را پرداخت کنند؛ دقیقا مثل این میماند که ما در خانهای ساکن باشیم؛ طبیعتا هزینههای تعمیر و نگهداری آن را نیز پرداخت میکنیم. پس تمامی فعالان حاضر در حوزه اقتصاد باید مالیات پرداخت کنند.
یکی از کارکردهای مهم مالیات این است که تبدیل به منبع درآمدی برای دولت شود تا دولت بتواند با استفاده از آن وظایف اجرایی خود را انجام دهد و کارکرد دیگر مالیات تخصیص بهینه منابع است؛ پس از این نظرها باید مالیات از تمام تنفسکنندگان در فضای اقتصادی اخذ شود؛ منتها با در نظر گرفتن جوانب گوناگون.
در کشور ما میزان فرار مالیاتی بسیار چشمگیر است و افراد زیادی با درآمدهای بالا در شمار پرداختکنندگان مالیات جا ندارند؛ البته نه در این قالب که از آنها مالیات بر درآمدشان مطالبه شود، اما آنها از پرداخت آن طفره بروند؛ عدم وصول مالیات این افراد بیشتر از این محل است که فعالیت شناختهشدهای ندارند تا دولت سراغشان برود و از آنها مالیات بخواهد؛ مانند افرادی که پولی در دست دارند و با آن ملک، طلا، سکه، ارز و... خریدوفروش میکنند، اما در مقابل در شرایطی که خط فقر ۲۰ میلیون تومان است، برخی از کارمندان و کارگران در حالی که حقوق زیر ۲۰ میلیون تومان دریافت میکنند، قبل از دریافت دستمزدشان مالیات آن را میپردازند.
با شرایط توصیفشده، قطعا گفتههای اخیر وزیر اقتصاد مبنی بر تلاش برای دریافت نکردن مالیات از افراد دارای درآمدهای خرد و یارانهبگیران، درست است. در حال حاضر بهدلیل وضعیت حاکم بر اقتصاد، بیش از ۷۰ میلیون نفر از جمعیت کشور یارانه دریافت میکنند که دستکم ۴.۵ میلیون نفر از اینها کارمندان دولت هستند؛ چرا دولت باید از این افراد مالیات بگیرد و در مقابل به آنها یارانه بدهد. با این روش دولت فقط هزینه حسابداریاش را بالا میبرد. باز هم تاکید میکنم همه افراد باید مالیات بپردازند، اما اقدام درست این است که افراد یادشده جزو مشمولان معافیت مالیاتی قرار بگیرند و مالیاتشان صفر شود.
یک بحث مهم در موزه مالیات بحثی است بهنام کارآیی مالیاتی که در کشور ما وضعیت آن چندان مطلوب نیست؛ با این توضیح که در ایران هزینه نیروی انسانی برای حسابوکتاب و دریافت مالیات از اصناف خرد و کارگران و... گاهی از مجموع مالیات اخذشده از این بخشها بیشتر میشود؛ پس چه نیازی است ما برای دریافت این مالیات هزینه بپردازیم.
حدود ۶۰ درصد از اقتصاد کشور ما از مالیات معاف است؛ مثلا ما بخش کشاورزی را بهطور کامل از پرداخت مالیات معاف کردیم؛ چرا؟! براساس این قانون هم کشاورزی که نیم هکتار زمین دارد، مالیات پرداخت نمیکند که اقدام درستی است و هم یک کشتوصنعت بزرگ که این مورد محل اشکال است. براساس آنچه توصیف شد، ما باید به سمت اصلاح نظام مالیاتی بر محور تعریف پایههای جدید برویم و افراد دارای درآمدهای خرد را از مالیات معاف کنیم، زیرا این افراد عموما از قشر یارانهبگیر هستند و منبع یارانه آنها نیز چاپ نقدینگی و بهتبع آنها خلق تورم است؛ بنابراین بهتر است از این افراد مالیات دریافت نشود و در مقابل یارانهای هم پرداخت نشود تا دستکم از محل تورم ناشی از خلق پول متحمل آسیب نشوند.