اجرای قوانین معادن کوچکمقیاس نیازمند بازنگری
محمدجواد مظفرپور فعال صنعتی
ایران ضمن برخورداری از ذخایر معدنی گسترده و متنوع، از ظرفیت بالایی در راستای توسعه بخش معدن و صنایع وابسته به آن برخوردار است. در سالیان اخیر، همواره بر جایگزینی معدن بهجای نفت تاکید شده و توسعه روزافزون این بخش در دستور کار متولیان امر و بخشهای مختلف قرار گرفته است. با این حال و باتوجه به جایگاه کنونی بخش معدن در اقتصاد کشور، بهنظر میرسد فاصله بسیاری میان ظرفیتها و عملکرد فعالان این بخش وجود دارد و چندان نمیتوان به تحقق جایگزینی معدن با نفت امیدوار بود.
سالیان سال است که از زمان مطرح شدن ضرورت جایگزینی معدن بهجای نفت میگذرد و این در حالی بوده که بهاعتقاد ما، واکاویها و کارشناسیهای لازم در راستای اینکه برای جایگزینی معدن با نفت، چه آیتمهایی باید در نظر گرفته شود و تحقق این مهم، چه نتایج و دستاوردهایی را بههمراه خواهد داشت، انجام نگرفته است. بهطورکلی، نگاه خرد و کلان حاکم در حوزه اقتصاد، هیچگاه جهتدهی بهسمت فعالسازی معادن کوچکمقیاس در کشور نداشته و با علم به این مسئله، چند سالی است که ما فعالیت خود را در شرکت آبادگران معادن کوچکمقیاس کویر با هدف تسهیل شرایط آبادسازی این معادن آغاز کردهایم. در سالهای اخیر، سخنان بسیاری درباره فعالسازی معادن کوچکمقیاس در کشور مطرح شده و بهطورمکرر در مصاحبههای سابق اعلام کردیم که این معادن با یک سرمایهگذاری کوچک نیز به تولید ثروت خواهند رسید. بر همین اساس معتقدیم، مراحل اداری برای فعالسازی معادن کوچکمقیاس، باید محدود و متفاوت با فعالسازی معادن بزرگ در کشور باشد؛ این در حالی است که امروز شاهد آن هستیم سختگیریهایی که در راستای فعالسازی معادن بزرگمقیاس با ذخایر برای مثال 4تا 5 میلیارد تنی صورت میپذیرد، برای معادن کوچکمقیاس با ذخایر ۵۰۰ هزار تنی و حتی کمتر نیز در نظر گرفته میشود. بهعبارتی، قوانین و دستورالعملهای موجود در راستای فعالسازی معادن کوچکمقیاس بهجای آنکه محرک و مشوق باشند و چرخ اقتصاد معدن را بهحرکت درآورند، کاملا دست و پاگیر بوده و شرایط را برای سرمایهگذاران و فعالان این بخش دشوار کردهاند.
در همین راستا، اجرای طرحهای تعریفشده در مجموعه آبادگران معادن کوچکمقیاس کویر نیز تحتتاثیر قرار گرفته و نهتنها پیشرفتی نداشته، بلکه با پسرفت نیز همراه شده است. برای مثال، ما از دو سال قبل زمینی را برای اجرای یکی از طرحهای خود در شهرک صنعتی در نظر گرفتهایم و در حالی که اکنون بهدنبال انجام آن هستیم، اعلام شده است که بهدلیل نبود ساختوساز، قرارداد منعقدشده فسخ خواهد شد و زمین در اختیار فرد دیگری قرار خواهد گرفت. در این بین، آیا نباید اهمیت این موضوع که قرار است یک طرح در حد ملی در زمین مذکور اجرا شود و واگذاری آن به سایرین دستاورد اقتصادی چندانی بههمراه نخواهد داشت، مورد بررسی قرار بگیرد؟ واقعیت امر این است که متاسفانه مسئولان ذیربط از ایجاد هرگونه خلاقیت در تصمیمات و سیاستگذاریها پرهیز کرده و نگاه کلی آنها به مسائل، در چارچوب آن چیزی بوده که برایشان تعریف شده است؛ یعنی تحقق همان واژه «ما ماموریم و معذور». در حالی که باید دست مسئولان برای اخذ تصمیمات و اصلاح باز گذاشته شود تا بهدنبال آن، سیاستها و دستورالعملهای ابلاغشده برای کشور با سود و منفعت همراه باشد. در غیر این صورت، تغییر چندانی در وضعیت حاکم ایجاد نخواهد شد و نمیتوان انتظار پیشرفت بخش معدن و تحقق جایگزینی آن با نفت را داشت.
با نگاهی به آمار و ارقام اعلامشده میتوان دریافت که حدود ۱.۸ درصد از معادن کشفشده حال حاضر کشور را معادن بزرگمقیاس تشکیل میدهند و بیش از ۹۰ درصد تولید مواد معدنی موردنیاز از همین معادن انجام میگیرد. از سوی دیگر، بیش از ۹۰ درصد معادن کشور را معادن متوسط و کوچکمقیاس شامل میشوند که متاسفانه هیچ برنامه مدونی برای این معادن به غیر از برگزاری چند سمینار، همایش و دستورالعملهای غیرکارشناسانهای که ابلاغ و در سازمانهای ذیربط بایگانی شدهاند، تبیین نشده است. باوجود اینکه دولت حمایتهای همهجانبهای را از معادن بزرگمقیاس بهعمل میآورد، اما متاسفانه شاهد آن هستیم که هیچ حمایتی از معادن کوچکمقیاس انجام نمیشود و فعالان این معادن خود ناچار به رفع معضلاتی همچون معارضان محلی، احداث جاده دسترسی به معدن و… هستند؛ در این بین، حتی ممکن است آنها بهدرستی نتوانند عملیات اکتشاف را انجام دهند و چهبسا اگر اکتشاف بهدرستی انجام میگرفت، معدن کشفشده در گروه معادن بزرگمقیاس قرار میگرفت. امروز یک معدنکار کوچکمقیاس برای اخذ گواهی کشف، باید بیش از ۲۰استعلام را از سازمانهای مختلف اعم از محیطزیست، منابعطبیعی و… دریافت کند که این فرآیند بیش از ۶ ماه بهطول میانجامد و بههمیندلیل معدنکار باید کفشهای آهنین به پا کند تا حتیالامکان به نتیجه مطلوب دست یابد! این در حالی است که اگر از ابتدای این فرآیند، مشوقهایی برای سرمایهگذاران و معدنکاران در نظر گرفته شود، بسیاری از پتانسیلهای بالقوه موجود در این معادن، همگام با ایجاد انگیزه و علاقهمندی در افراد بالفعل خواهند شد.