قدرت در زور نیست، در ذهن است
شهرام شیرکوند، پژوهشگر و مشاور صنعت
توسعه سرمایهگذاری در کسبوکارهای مختلف در بسیاری از موارد منجر به جهش اقتصادی و اشتغالزایی میشود، بااینهمه برای جهش تولید و توسعه فناوری، کشور نیازمند تقویت زیرساختها و سرمایهگذاری در بخشهای تحقیقاتی و حوزههای تولید با دیدگاه نوآورانه است. در این راستا پرورش ایدههای جدید در زمینه تولید داخلی و ایجاد انگیزه برای صادرات تولیدات داخلی کشور، مسیری برای رهایی از اقتصاد نفتی و حرکت بهسمت پیشرفت کشور است. در این بین ابزار اجرایی برای تحقق تمام موارد یادشده نیروی انسانی متخصص و بهره از این ظرفیت سازمانی است. بهاینترتیب نیروی انسانی یکی از فاکتورهای مهم برای توسعه کسبوکارها، توسعه بازار و در نهایت توسعه اقتصادی بهشمار میرود.
اگر برای تحقق جهش تولید تنها متکی به تولید کارخانهای و سیستمهای تولیدی باشیم، در نهایت شاهد رونق تولید خواهیم بود و ممکن است دستیابی به اهداف تولید نوآورانه و جهش تولید کند شود، بنابراین باید بهصورت همزمان برای ایجاد اقتصاد دانشبنیان نیز برنامهریزی شود. به این معنی که مراکز علمی و دانشگاههای کشور با تغییر رویکردها، بهصورت مجدانه پیگیر مباحث نوآوری و فناوری و تشویق جوانان به فعالیت در این عرصه باشند. بدون تردید سرمایهگذاری در بخشهای آموزش و پژوهش، توسعه مهارتها و توجه به نوآوری و تکنولوژی موجب جهش توأمان تولید و اقتصاد میشود، نکته قابلتوجه این است که نوآوری و خلاقیت در جهش تولید نقش محوری دارند. جهش در تولید، نیازمند نوآوری است. نوآوری عبارت است از بهرهبرداری ایدههای جدید بهنحویکه ارزشافزوده و مزیت رقابتی ایجاد کند.
وینستون چرچیل معتقد بود «قدرت آینده در قدرت ذهن نهفته است» و بهعقیده تام پیترز «قدرت در زور نیست، در ذهن است.» اهمیت نوآوری را میتوان در واژگان تام پیترز خطاب به سازمانهای صنعتی خلاصه کرد: «یا نوآوری یا مرگ!» نوآوری نه بهمعنای «تحقق و توسعه» است و نه بهمعنای علم و فناوری پیشرفته. نوآوری موضوعی اساسی در رشد و توسعه اقتصادی و اجتماعی بلندمدت است.
البته پیشزمینه نوآوری، فرهنگ نوآوری در سازمانها و شرکتهای تولیدی است. سازمانهای یادگیرنده عامل نوآوری را درون خود تقویت میکنند و نوآوری نیز تداوم مییابد،اما سازمانهای موجود ممکن است سازمانهای یادگیرنده نباشند و تا زمانی که تبدیل به سازمانهای یادگیرنده نشوند، این فرآیندها شکل نمیگیرد و نوآوری در فرآیندها اتفاق نمیافتد. برای اینکه این انتقال از سازمانهای موجود به سازمانهای یادگیرنده انجام شود و سلسلهمراتبی و وظیفهای بودن آنها، نگرششان به کار و انسان و بهطورکلی پارادایم سنتی آنها دگرگون شود، سازمانهای یادگیرنده احتیاج به نوآوری در فرآیند تحول سازمانی دارند و این امر اساسیترین نوآوری است که مدیران سازمانهای مختلف به آن نیاز دارند تا نوآوری را جهتدار کرده، رونق و اشاعه دهند و سینرژی بین آنها ایجاد کنند. اینگونه نوآوری در حوزههای مختلف تولید و کسبوکار در نهایت رونق تولید و جهش تولید را امکانپذیر خواهد کرد.
در شرایط فعلی و بهمنظور تحقق جهش در تولید، مسئولیت مدیران ارشد یا کارکنان یک سازمان این است که محیطی را برای نوآوری فراهم کنند. برای ایجاد چنین محیطی ۸ شرط لازم است: ریسک، اعتماد بین افراد، رکگویی، تعهد افراد نسبت به شغل و سازمانی که در آن مشغول فعالیت هستند، دادن آزادی و اختیار عمل به افراد برای تصمیمگیری، سرزندگی و داشتن روحیه خوب در افراد سازمان، گفتوگوی باز برای ایجاد سینرژی و پشتیبانی از ایده منابع. البته ویژگیها یا شروطی که گفته شد، در برخی سازمانهای تولیدی و مراکز صنعتی کمتر مورد توجه قرار میگیرد. از اینرو مدیریت ارشد هر سازمان باید توجه داشته باشد که ۸۰ درصد نوآوریها را کارکنان سازمان و ۲۰ درصد را مدیران ایجاد میکنند.
بنابراین، برای ایجاد جهش در تولید و توسعه تولید نوآورانهای که منجر به ارتقای کیفیت، افزایش مزایای رقابتی کالای تولیدی و توسعه بازار شود، باید نقش کارکنان در خلق محصول جدید و باکیفیت را در تمام مراحل تولید مدنظر قرار داد. پژوهشها بیانگر این نکته است که ناکامی بسیاری از مدیران حوزههای تولیدی کشور زاییده کمتوجهی یا بیتوجهی به نوآوری است. در این دوره برای بقا و پیشرفت باید جریان نوآوری را تداوم بخشید تا بهسمت خودکفایی صنعتی و جهش پیش برویم و دچار رکود تولید نشویم.
«جهش تولید» نیازمند ایجاد دیدگاههای نوآورانه و توجه به تقویت و توسعه رفتارهای کارآفرینی سازمانی در شرکتهای تولیدی و افزایش سیاستهای حمایتی توسط نهادهای مرتبط، از تولیدکنندگانی است که گرایش به کارآفرینی دارند و این امر باتوجه به ضرورت خروج از وضعیت دوران تحریم و ایجاد تحول اقتصادی برای تحقق شعار جهش تولید و دستیابی به رشد اقتصادی پایدار بسیار حائزاهمیت است. در این بین کارآفرینانی در مسیر پرچالش ماندگاری موفق میشوند که علاوه بر سرمایهگذاری مالی به سرمایهگذاری روی نیروی انسانی نیز توجه کافی داشته باشند.
ناگفته پیداست که در دنیای پرتغییر امروز، اقتصادها و کشورهایی که تن به تغییر داده و با تکیه بر دانش نیروی انسانی متخصص از نوآوری و ایدههای نوآورانه بهره گرفتهاند، به مزایای رقابتی هم دست یافتهاند. بنابراین میتوان با اجرای روشهای اصولی و توجه به نوآوری و بهرهگیری از ایدههای جوانان و مدیران توانمند کشور، شاهد تحقق شعار سال و «جهش تولید» در کشور باشیم.