-

بدون چابک‌سازی واردات تکنولوژی مشکل‌گشا نیست

علی میرزایی سیسان پژوهشگر حوزه خودرو

ناکارآمدی‌های داخلی می‌تواند یک خودروساز را سریع‌تر از فشار خارجی از میدان رقابت خارج کند. همان‌طور که می‌دانید تمام شرکت‌های تولید خودروهای سنتی غربی در معرض خطر رقبای جدید بوده و برای بقای خود شدیدا در تلاش هستند. دلیل این خطر هم به تکنولوژی‌های جدیدی مانند ظهور خودروهای برقی ربط داده می‌شود. حال اگر برای لحظه‌ای تصور می‌کنیم هیچ تسلا یا بی‌وای‌دی در دنیا وجود ندارد و هنوز خودرو با سوخت فسیلی عمدتا با تکنولوژی غربی در بازار داریم، آیا خودروسازان بین‌المللی همچنان می‌توانند بدون دغدغه به سودبری بی‌وقفه خود ادامه دهند؟

میرزایی

صنعت خودرو با ظهور خودروهای برقی توسط مبتکرانی مانند تسلا و BYD، دستخوش تغییرات بنیادین شده و در حالی که فشار خارجی (رقابتی) شرکت‌های جدید بر خودروسازان سنتی قابل‌توجه است، چالش واقعی خودروسازان سنتی در عملکرد درون‌سازمانی آنها نهفته که در طول سالیان انباشته شده است. در واقع ناکارآمدی‌های داخل سازمانی (غربی‌ها نسبت به چینی‌ها) و ضعف در پیشگامی نوآوری دگرگون‌کننده باعث تزلزل در برخی از خودروسازان غربی شده است. در نهایت فشار رقابت خارجی در صورتی یک خودروساز بین‌المللی را از پا درمی‌آورد که این وضعیت با تزلزل درون‌سازمانی آن خودروساز ترکیب شده باشد.

 آنچه در صنعت خودرو جهان مشاهده می‌شود، فقط تغییر پیشرانه از احتراقی به برقی نیست. خودروسازان چابک چینی، معیارهای جدیدی برای عملکرد و کارآیی تولید و عرضه تعیین کرده‌اند که با اهداف پایداری جهانی و تغییرات اجتماعی همسو بوده است. رسیدن شرکت‌های سنتی خودروساز به پیشروان چینی یا تسلا مستلزم آن است که خودروسازان قدیمی به‌سرعت خود را با تغییرات سازگار کنند، در غیر این صورت، حتما میدان را به رقبای چابک‌تر واگذار خواهند کرد. گذار به عرصه خودروهای برقی تلنگری بود از نوپایان صنعت به غول‌های خودروساز با برندهای بین‌المللی که خودروسازی آینده یعنی تغییرات اساسی در فرآیندهای تولید، درک تحولات عمیق دیجیتال، اتوماسیون بنیادین زنجیره تامین و قابلیت‌های تکنولوژی‌های جدید که اهمیت فرهنگ چابک سازمانی را بیشتر و بیشتر مطرح می‌کند.

 خودروسازان سنتی که نسبت به تغییرات مقاومت نشان می‌دهند، ناآگاه هستند یا تغییرات را تکذیب می‌کنند، چون توان سازمانی برای تغییر را در خود نمی‌بینند، اصرار به فرآیندهای قدیمی و بی‌میلی به نوآوری دارند که می‌تواند به‌شدت از توانایی شرکت‌ها برای پاسخگویی به فشارهای خارجی کم کند. در واقع شرکت‌هایی که فرهنگ بهبود مستمر را در سازمان خود به جدیت پرورش می‌دهند، برای حرکت و پیشرفت در این بازار در حال تحول، مجهزتر هستند. البته ارتقای فرهنگ به‌تنهایی کافی نیست و چنین فرهنگ رو به رشد سازمانی فقط می‌تواند یک خودروساز را در برابر توفان‌های تجارت جهانی آماده‌تر کند. تغییر پیشرانه و خودران شدن خودروهای آینده تنها انقلاب‌های صنعت خودرو نیستند.

 آنچه صنعت خودرو در حال تجربه کردن آن است یک تغییر اساسی است که توسط نیروهای بازار بین‌الملل و پویایی داخلی شرکت‌ها هدایت می‌شود. درس‌های تاریخ تجارت نشان می‌دهد شرکت‌هایی که در درک تحولات بین‌الملل شکست می‌خورند، به‌سرعت منسوخ می‌شوند. شرکت‌هایی که انعطاف‌پذیری سازمانی ندارند هم شکست می‌خورند. شرکت‌هایی که مدیران آگاه به تحولات پیچیده صنعت و ژئوپلتیک ندارند نیز شکست خواهند خورد. شرکت‌هایی که ناکارآیی‌های سازمانی خود را درمان نمی‌کنند و خود را صاحب همیشگی قسمتی از بازار می‌دانند هم شکست می‌خورند.

امروزه تغییر خودروسازی بین‌الملل، گذار از موتورهای احتراق داخلی به پیشرانه‌های برقی نیست، بلکه تحولات جهانی بر ضرورت افزایش کارآیی برای افزایش انگیزه بیشتر درون‌سازمانی و تولید یک محصول کاملا متفاوت در کمترین زمان و با کمترین هزینه با محوریت زیست‌محیطی تاکید می‌کند. این در حالی است که صنعت خودرو جهانی به این نوع از تحولات سریع عادت نداشته است.

 فعالیت در یک بازار رقابتی هیچ تضمینی برای بقا نیست. خودروسازان نیز از تحولات ایمن نیستند و شرکت‌هایی که نمی‌توانند ارزشی متناسب با مصرف‌کنندگان کنونی ایجاد کنند، طبیعتا در معرض خطر انقراض قرار خواهند گرفت.

موفقیت آینده خودروسازان سنتی به توانایی آنها در خلاقیت نوین، پیکربندی مجدد زنجیره تامین و سرمایه‌گذاری در فناوری‌های جدید و قبول تغییرات اجتماعی-اقتصادی بستگی دارد. کسانی که از دینامیک تغییرات استقبال می‌کنند یا خود، رهبری تغییرات را بر عهده می‌گیرند، نخست باید فرهنگ بهبود مستمر درون‌سازمانی را پرورش دهند، چراکه در این صورت، احتمال موفقیت بیشتری در تسخیر بازار دارند. برعکس، شرکت‌هایی که در برابر تغییرات مهم مقاومت می‌کنند، ممکن است با چالش‌های اساسی روبه‌رو شوند که به‌طور بالقوه منجر به افول آنها می‌شود. بنابراین انقلاب فعلی فقط تغییر پیشرانه نیست. حتی خودروهای برقی هنوز در حال گذار هستند و ارجحیت خود را در بسیاری از بازارها به اثبات نرسانده‌اند. آنچه اثبات‌شده تغییر بنیادین صنعت بوده و محور تغییرات خودروسازان، پویایی درون‌سازمانی است. ضرورت افزایش کارآیی داخلی و تقویت فرهنگ نوآوری می‌تواند به یک خودروساز این شانس را بدهد که همیشه برای تغییر آماده باشد و از فشارهای خارجی (رقابت) برای بهینه کردن فعالیت درون‌سازمانی در جهت تولید محصول باارزش از دید مشتری فرصت ایجاد کند. شاید بتوان گفت که در خودروسازی کشورمان-ایران- ما یک عقب‌ماندگی تکنولوژی داریم و یک عقب‌ماندگی سازمانی. در حالی که تمرکز تحلیلگران صنعت ایران همیشه بر عقب‌ماندگی تکنولوژی بوده، نباید از چابک‌سازی سازمانی در خودروسازی غافل شویم، چون بدون یک سازمان چابک، واردات تکنولوژی هم مشکلی را حل نخواهد کرد.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*

آخرین اخبار

پربازدیدترین