معضل کمبود فناوری داریم
همایون دارابی-کارشناس بورس
براساس پروتکل کیوتو و توافقنامههای بینالمللی دیگری که در راستای کاهش آثار گرمایش جهانی و کند کردن میزان افزایش دمای کره زمین تدوین شد؛ کشورها تعهداتی را برای کاهش گازهای گلخانهای قبول کردند. حال باتوجه به اینکه در شرایط فعلی در زمره کشورهایی هستیم که در نخستین رتبههای لیست انتشار کربن قرار داریم، اگر تا چند سال آینده به قوانین بینالمللی پایبند نباشیم، مشمول جریمه میشویم. فارغ از حساسیت این موضوع، مسئله اساسی این است که آیا میتوانیم به اهداف پروتکل کیوتو برسیم؟ یا چگونه میتوانیم زمینه کاهش انتشار گازهای گلخانهای را فراهم کنیم؟ بهعبارتروشنتر، باید شرایطی فراهم شود که هم مسئولیت خود را بهدرستی انجام داده باشیم و هم شرکتهای تولیدی در کشور آسیب نبینند.
معمولا در کشورها بهویژه در اتحادیه اروپا و حتی در چین برای شرکتها و صنایع مختلف، میزانی از انتشار کربن مشخص شده است. در کشورمان هم، چنین فرآیندی وجود دارد. در این بین، در مسئله انتشار کربن، شرکتهایی کمتر از حد مشخص شدهاند و شرکتهایی هم بهفراخور فعالیتهایی که دارند، بهدلیل نبود امکانات فناورانه کمبود سرمایه و...، بیشتر از حد مذکور کربن منتشر میکنند و نمیتوانند به کاهش انتشار بپردازند.
باتوجه به این ناترازی انتشار کربن از سوی شرکتها، دولتها بهفکر جابهجا کردن این حدود افتادهاند. در واقع حجم کربن منتشرشده از سوی شرکتها مورد دادوستد قرار میگیرد. بهعبارتروشنتر، شرکتی که بیشتر از حد تعیینشده کربن منتشر کند، میتواند سهمیه آن شرکتی را که کمتر از میزان گفتهشده منتشر کرده است، بخرد و این امر موجب ترغیب شرکتها برای کاهش میزان انتشار کربن میشود.
موضوع مهم برای راهاندازی تجارت کربن آنگونه که در اغلب کشورهای توسعهیافته راه افتاده، این است که ما باید در کشور ابتدا به یک جمعبندی دقیق و واقعی برسیم، چراکه تاکنون هرچقدر درباره عوارض آلایندگی صحبت کردهایم، بهاصطلاح کیلویی بوده؛ یعنی از عدمشفافیت برخوردار بوده است. بنابراین ابتدا باید قوانین و مقررات خود را در اینباره مشخص کنیم و برنامه شفاف رسیدن به اهداف موردنظر کشور را در دست داشته باشیم و بعد از آن، در واقع با یک بررسی دقیق و جامع بتوانیم به ارزیابی محورها بپردازیم.
در این روش میتوان به صنایعی که کمتر از حد مجاز انتشار کربن دارند، گواهی مشخصی بدهیم و صنایعی را که بالاتر از حد مشخصشده کربن منتشر میکنند، مجاب کنیم که یا باقی سهم شرکتهایی را که انتشار کمتری دارند، بخرند یا جریمه پرداخت کنند.
مشابه همین کار سالها قبل در بحث توسعه انرژیهای پاک انجام شد؛ اینکه شرکتهایی که آلاینده بودند، باید سالانه یک درصد از انرژی خود را با تجدیدپذیرها جایگزین کنند. اگر این کار انجام شد، به هدف رسیدهاند، اگرنه باید در بورس انرژی سهام سبز بخرند یا اینکه جریمه پرداخت کنند. درباره کربن هم، این اتفاق خواهد افتاد؛ یعنی حدی مشخص میشود که شرکتها نباید از آن تجاوز کنند که اگر از آن کمتر شد، به هدف رسیدهاند، اگرنه باید جریمه سنگین بدهند یا از شرکتهایی که کمتر آلاینده بودهاند، سهام بخرند.
این امر باعث میشود که شرکتها تشویق شوند که میزان انتشار آلایندههای خود را کاهش دهند. علاوه بر آن، بازاری برای سودرسانی به شرکتهایی که آلایندههای کمتری دارند نیز ایجاد شود.
این امر باعث میشود که شرکتها به رقابت با یکدیگر بپردازند و برای کمتر انتشار دادن آلایندهها تلاش کنند. گفتنی است، تجارت کربن در اروپا تقریبا یک بازار بزرگ است و سالانه در این زمینه ۸ میلیارد دلار معامله انجام میشود که ارزش بازار آن حدود ۵۷ میلیارد دلار
است.
حال بورسی شدن کربن در کشور ما میتواند موجب ایجاد یک مکانیزم شفاف شود، اما آنچه اکنون وجود دارد، این است که ما در تحریم هستیم و برنامههای کاهش کربن، هزینهزا و مستلزم به کار بردن فناوری و بخش عمدهای از شرکتهایی که آلاینده انتشار میدهند، دولتی هستند و اجرای اینگونه برنامهها، نیازمند بودجههای سنگینی است. بهاعتقاد من، دلیل اینکه ایران در اغلب نشستهای بینالمللی درباره تغییرات اقلیمی منفعلانه عمل میکند، تخصیص نیافتن بودجه برای کاهش انتشار کربن است، اما مکانیزم بورس میتواند برای بخش خصوصی و تاحدودی برای بخش دولتی موثر باشد و اصلا چاره دیگری جز این نداریم؛ این روش در دنیا هم جواب داده است.
در کنار بورسی شدن، نیاز به صندوقی داریم که هزینههای مربوط به کاهش انتشار کربن را به شرکتها بدهد، یعنی بدون کمک دولتی کارآمد، شرکتها قادر نخواهند بود که به این اهداف برسند. بههرحال ما داریم اهدافی را در یک اقتصاد کارآمد و سالم دنبال میکنیم، در حالی که اقتصاد ما بیمار است و در شرایط عادی بهسر نمیبرد؛ بههمیندلیل باید همزمان در داخل مکانیسمها را برای کاهش آلایندهها فراهم کنیم و در سطح بینالملل هم، باید بهدنبال رایزنی برای رفع تعهدات از طریق رایزنیهای سیاسی باشیم.