بازار مسکن چه میگوید؟
سعید ظریف-فعال ساختمانی
شاید سرمایهگذاران مسکن در طول فعالیت حرفهایشان، هرگز چنین روزهایی را مجسم نکرده بودند. کشتی شکسته اقتصاد که حتی پیش از ناآرامیهای اخیر نیز در معرض برخورد با واپسین صخرههای ویرانگر بود، حالا چنان در تلاطم این توفان به دام افتاده که به کلی سکان از دست ناخدا ربوده است و معلوم نیست چه زمانی بهکلی فروشکسته و غرق شود. از سوی دیگر، بازارهای موازی بهویژه بورس، بهکلی هیچ نشانی از بهبود بهدست نمیدهند و اگرچه ارز و طلا با تنفس مصنوعی در ظاهر بحرانی از خود نشان نمیدهند، اما با سیل تزریق نقدینگی بیپشتوانه، بهنظر نمیرسد که این روزها بتوان حتی به آنچه چشممان میبیند، اعتماد کنیم. گفتن از افزایش نرخ زمین، مصالح، خدمات، تعرفههای مهندسی و … نیز در این میان بیشتر به تکرار لوس مکررات میماند.در این میان، براساس آن قول مشهور که میگوید سرمایه ترسوست، چندان غیرطبیعی نیست که ببینیم حجم زیادی از دارایی سرمایهگذاران ملکی روانه آنسوی مرزها میشود؛ به این امید که شاید با خرید ملک در دیاری دیگر، متحمل ریسک کمتری شوند یا حتی به سود تضمینشدهتری دست یابند. از آنسو، بسیاری دیگر نیز، دست نگهداشتهاند؛ برخی به اجبار رکود که فروش املاکشان را یکسره در محاق برده و برخی دیگر، ناگزیر از توقف امور تا ببینند سرانجام کار چه میشود و آیا میتوانند بهزودی پروژهای جدید تعریف کنند یا خیر؟
از همینرو، اگر بخواهیم بازار مسکن این روزها را توصیف کنیم، تنها یک کلمه میتواند گویای همهچیز باشد: توقف! و این بهمعنای توقفی نسبتا مطلق در همه سازکارهای صنعت ساختمان است؛ از سرمایهگذاری و طراحی پروژه تا اجرا و فروش که زنجیره این صنعت را شکل میدهد. و جالبتر از همه اینکه، این بلاتکلیفی حتی به بخش رسانهای صنعت ساختمان هم سرایت کرده است و ما نیز باوجود سالها سابقه در این حوزه، ماندهایم که به مخاطب چه بگوییم که در خور این روزگار باشد؟ با این همه به خود میگوییم که اگر نه موظف به دریافت نتیجه، دستکم مکلف به زنده نگهداشتن امید هستیم و تمام سعی خود را میکنیم که لااقل هر آنچه در این وانفسا از دستمان برمیآید، انجام دهیم. در چند سال گذشته، بازار مسکن یکی از بحرانزاترین و در عین حال، جذابترین عرصههای سرمایهگذاری بوده است. این بازار بهدلیل پیچیدگیهای اقتصادی و اجتماعی خود، مستلزم یک دیدگاه ژرف و تحلیلی است. از اصلیترین مولفههای موثر بر بازار مسکن، تغییرات بیرونی محسوب میشوند. این تغییرات بیرونی شامل عواملی مانند روند مذاکرات بینالمللی، نرخ ارز، تورم و ... هستند. بهرهبرداریها، تورم ساختمانی و قدرت خرید کاهشیافته متقاضیان، همه و همه باید در کنار شرایط بیرونی، موردتوجه قرار گیرند. برای رسیدن به یک بازار مسکن پایدار و رونق غیرتورمی، تنها کاهش ریسکهای بیرونی کافی نیست. شرایط درونی نیز باید بهبود یابد تا بازار مسکن از رکود خارج شود و برای سرمایهگذاران و خریداران مصرفی، شرایط مطلوبتری را فراهم کند.بنابراین، برای توسعه پایدار در عرصه ساختمان و مسکن، لازم است که به توازن بین عوامل بیرونی و درونی پرداخت. با این کار، میتوانیم یک بازار مسکن پیشبینیپذیر، پایدار و رونقیافته داشته باشیم که نهتنها به سازندهها و سرمایهگذاران کمک میکند، بلکه به کل اقتصاد کشور نیز نفع میرساند.وقتی به تاریخچه بازار مسکن نگاه میکنیم، متوجه میشویم که این بازار همواره با تغییرات چندگانه و چالشهای فراوانی مواجه بوده، اما همانطور که بازار با چالشهایی روبهرو بوده، فرصتهای زیادی نیز پیشروی سازندهها و سرمایهگذاران قرار داشته است. این فرصتها و چالشها میتوانند بهعنوان دو روی یک سکه مطرح شوند و از آنها میتوان برای ایجاد یک بازار مسکن سالم و پایدار بهره برد.