فرارهای مالیاتی به حداقل برسد
غلامرضا سلامی- چهره ماندگار حسابداری ایران
درحالحاضر مکانیسم اخذ مالیات از خانهها و خودروهای لوکس ازسوی سازمان امور مالیاتی تعریف شده، اما بهنظر میرسد مالیاتی که قرار است از این بخش عاید دولت شود بیشتر مالیات تورم است. بعد از تجربه تورم ۴۰ تا ۵۰ درصدی در کشور، نرخ خانه و خودروهای بسیاری از مردم میلیاردی شد، در حالیکه اتفاق خاصی در میزان درآمد این افراد ایجاد نشده بود و اگر خودرو و خانه آنها نیاز به تعمیر یا بازسازی داشت، عاجر از تامین هزینههای آنها بودند.در امسال، سازمان امور مالیاتی نرخ خودرو و خانههای مشمول مالیات را تغییر داد و خودروهای بالای ۳ میلیارد تومان و خانههای ۲۰ میلیارد تومانی مشمول پرداخت مالیات میشوند. بهنظر میرسد بروزرسانی قیمتها متناسب با تورم صورت گرفته و این ارقام قابلقبول است. کسانیکه چنین امکاناتی دارند جزو طبقه مرفه جامعه محسوب میشوند؛ از این رو از دید دولت باید سهم بیشتری از هزینههای کشور را بپردازند.
اخذ مالیات از خانه و خودروهای لوکس در ایران مخالفان جدی دارد. آنها بر این باورند که اتفاق خاصی در درآمد اشخاص ایجاد نشده و در واقع مالیات تعریفشده یک نوع مالیات بر تورم است که در هیچ کجای دنیا اخذ و توصیه نمیشود.یکی از اصلیترین مشکلات فعلی اقتصاد ایران این است که سهم پول در آن نسبت به شبهپول بالاتر رفته و مردم تمایل دارند پول را بهجای سپردهگذاری در حسابهای جاری نگهداری کنند تا هر زمان که فرصت جدید برای سرمایهگذاری برای آنها ایجاد شد فرصت را از دست ندهند. این موضوع ۲ ضرر مهم برای اقتصاد کلان کشور دارد؛ نخست اینکه تقاضا برای داراییها را افزایش میدهد که خود موجب تورم میشود و دوم، نقش نقدینگی در تورم را بیشتر میکند. در این فرآیندها سرعت گردش پول بالا میرود و این مسئله باعث تورم میشود، این در حالی است که پول از بانک خارج نمیشود، بلکه دیگر سپرده نیست و این موضوع زیاندهی اقتصاد را قابلتوجه کرده است. سرمایه ترسو است و اگر صاحب سرمایه احساس امنیت برای سرمایه خود نداشته باشد، ترجیح میدهد آن را از کشور خارج کند که این موضوع به ذخایر ارزی آسیب جدی وارد میکند. یکی از راههای افزایش درآمدهای دولت، شناسایی فراریان مالیاتی است.
دولت در سالهای اخیر تلاش کرد فرارهای مالیاتی را از راههای اصولی کشف کند و تا حدودی نیز در این زمینه موفق بود و بهنظر میرسد علاوه بر تمرکز بر تراکنشهای بانکی باید راههای اصولی دیگری برای اخذ مالیات کشف کند.در تمام دنیا از ابزار بررسی تراکنشهای مالی برای مالیاتستانی استفاده میشود، اما این راه بهعنوان نخستین گزینه و راه ابتدایی در نظر گرفته نمیشود. بعد از اصلاح قانون چک، دیگر شاهد گردش چک در وجه حامل نیستیم؛ این اقدام مهمی است و امکان رصد تراکنشهای بانکی را فراهم کردهاست. داشتن سیستم مالیاتی درست که مبدأ و منشأ پول را مشخص کند راهی درست برای جلوگیری از فرار مالیاتی است. بهنظر میرسد کشف افرادی که از پرداخت مالیات فرار میکنند، میتواند دولتها را نجات بدهد و از این محل درآمد خوبی را نصیب آنها کند. بهترین راه این است که فرار مالیاتی بهگونهای رصد و کنترل شود تا بتوان عدالت مالیاتی را مستقر کرد. هنوز صاحبان مشاغل به نسبت دیگر بخشهای اقتصاد مالیاتی بهمراتب کمتر پرداخت میکنند و حتی از کارمند و حقوقبگیر نیز مالیات کمتری میپردازند، این در حالی است که درآمد آنها متناسب با تورم رشد میکند.
بهنظر بنده مالیات بر مجموع درآمد، جزو پایههای مالیاتی سالمی است که زمینههای اجرای آن باید دقیق تعریف شود. باید طوری برنامهریزی کرد که مالیات بر تورم اخذ نشود. اگر مالیات از مجموع درآمد از دهکهای واقعی اخذ شود، میتواند منبع درآمدی خوبی برای دولت باشد.مالیات باید از همه عایدیهای افراد دریافت شود و نباید بورس را استثنا کرد. در ایران طلا و سکه نیز مشمول پرداخت مالیات میشوند. اگر مالیات از سرمایه از عایدی واقعی افراد اخذ شود، پایه درست بر مجموع درآمد خواهد بود و اینگونه درآمد مالیاتی کشور افزایش مییابد، اما متاسفانه نگاه و نگرشی که در مجلس و دولت نسبت به درآمدهای مالیاتی ایجاد شده، چندان واقعبینانه نیست و من با نگاه حاکم امیدی به افزایش درآمد از محل مالیات ندارم.