-
نویسنده<!-- -->:<!-- --> <!-- -->حسین ساسانی

مراقب آسیب «دره مرگ» باشیم

حسین ساسانی-کارشناس صنعت:

مراقب آسیب «دره مرگ» باشیم

در دهه ‌ های اخیر، راهبرد همکاری دولت، کسب ‌ و ‌ کار و مراکز تحقیقاتی و دانشگاهی برای توسعه فناوری و دستیابی به محصولات قابل ‌ رقابت در دنیای پرآشوب و بی ‌ پروای ‌ امروز مورد استفاده اغلب کشورها از ‌ جمله کشور ما قرار گرفته است. این رویکرد و نگرش راهبردی، موفقیت ‌ هایی برای برخی از کشورها به ‌ ویژه کشورهای توسعه ‌ یافته داشته است، اما نتیجه ‌ بخش بودن آن در کشور ما به یک افسانه و رؤیای دست ‌ نیافتنی مبدل شده است. در چند دهه اخیر، برگزاری هم ‌ اندیشی، کنگره، همایش ‌ های ملی، سراسری و بین ‌ المللی ازیک ‌ طرف و برپا ‌ سازی سازمان ‌ های عریض و طویل در نهادهای دولتی و مراکز آموزشی و دانشگاهی از سوی دیگر راه به ‌ جایی نبرده است و جز اتلاف هزینه، زمان و گرفتار ‌ شدن ناامیدی در بخش ‌ های دولتی، خصوصی و دانشگاهی، حاصل دیگری در پی نداشته است. سؤال این است که برگزاری موارد یاد شده تاامروز چه دستاوردی برای توسعه فناوری و پیشرفت صنعت داشته که کماکان اصرار داریم این راه و شیوه را ادامه دهیم؟ پاسخ این پرسش را از میزان کیفیت محصولات صنعتی و فناورانه، بهای تمام ‌ شده آنها و مقدار سهم بازار ما در تجارت جهانی می ‌ توان به ‌ روشنی دریافت کرد. بررسی ‌ ها نشان می ‌ دهد هم ‌ نوازی و هم ‌ آفرینی کسب ‌ و ‌ کارها، دولت و دانشگاه ‌ ها برای توسعه فناوری و پیشرفت صنعت در کشورهای توسعه ‌ یافته نتایج درخشان و برجسته ‌ ای داشته است. کشور ما هم تجاربی در همکاری دولت، صنعت و دانشگاه داشته و دارد، ولی نتایج حاصل از این اقدامات نتوانسته است راه ‌ حل ‌ های بنیادی برای توسعه فناوری و پیشرفت داشته باشد. نتیجه اینکه باید راه را تغییر دهیم و در مسیر جدید گام برداریم.

گام اول: درک مفهوم «دره مرگ» و مقابله با آن

برخی از مشکلاتی که امروزه با آن مواجه هستیم، بیش ‌ ازحد بزرگ و پیچیده ‌ اند که به ‌ سادگی و تنهایی توسط یک سازمان قابل ‌ حل باشند. به همین دلیل، ابتدا باید قادر باشیم این مشکلات را به ‌ صورت گروهی شناسایی و سپس به ‌ درستی تحلیل کنیم. برای درک ماهیت این نوع مشکلات، به نحوه عرضه پنی ‌ سیلین به بازار نگاهی داشته باشیم. همان ‌ طور که بسیاری از مردم می ‌ دانند، الکساندر فلمینگ در سال ۱۹۲۸ ، زمانی که کشت باکتری ‌ هایش توسط یک کپک آلوده شد، این درمان معجزه ‌ آسا را کشف کرد، اما چیزی که بیشتر مردم متوجه نمی ‌ شوند، این است که یافته ‌ های او قبل از اینکه کسی متوجه آنها شود، در طول یک دهه به ‌ صورت کامل از دیگران پنهان ماند و فقط در یک مجله پزشکی موضوع مطرح شد. درواقع، پنی ‌ سیلین تا سال ۱۹۴۳ ، زمانی که ارتش ایالات ‌ متحده از آن برای درمان سربازان در جنگ جهانی دوم استفاده کرد، به کار گرفته نشد تا اینکه در سال ۱۹۴۵ پنی ‌ سیلین در دسترس عموم قرار گرفت. این شکاف بین اکتشاف اولیه و تجاری ‌ سازی به ‌ عنوان «دره مرگ» شناخته می ‌ شود؛ مدت ‌ زمانی که موسسات تحقیقاتی به ‌ عنوان یک وظیفه روشن به تحقیقات پایه می ‌ پردازند تا زمانی که شرکت ‌ های خصوصی بسیار ماهر آمادگی پیدا می ‌ کنند از نتایج این تحقیقات برای عرضه محصولات جدید به بازار استفاده کنند. در این بازه زمانی و شکاف بین اکتشاف تا تجاری ‌ سازی، ممکن است بسیاری از فناوری ‌ های جدید، راهگشا و ارزشمند از بین بروند.

گام دوم: سرمایه گذاری در تحقیقات بنیادی

سرمایه ‌ گذاری در تحقیقات یکی از مؤلفه ‌ های اصلی راه ‌ اندازی و استقرار کنسرسیوم ‌ های مورد اشاره برای پیشرفت صنعت و توسعه فناوری است. این کار باید با پشتیبانی و سرمایه ‌ گذاری دولت و بخش خصوصی شروع شود و به ‌ محض اینکه کنسرسیوم ‌ ها به مرحله پایداری رسیدند، دولت سهام خود را به بخش خصوصی و مؤسسات تحقیقاتی واگذار و از دخالت در مدیریت آنها پرهیز کند. برای مثال، دولت ایالات ‌ متحده اکنون نزدیک به ۱۵۰ میلیارد دلار در تحقیق و توسعه سرمایه ‌ گذاری می ‌ کند که حدود نیمی از آن در تحقیقات بنیادی و مبتنی بر اکتشاف ‌ محور در راستای کاوش افق ‌ های جدید است. در کنار دولت، بخش خصوصی سه برابر این هزینه را صرف تحقیقاتی می ‌ کند که هدف آن تبدیل اکتشافات اساسی به محصولات جدید است. صرف سرمایه ‌ گذاری دولت و بخش خصوصی به این معنی نیست که «دره مرگ» از بین می ‌ رود و ایده ‌ ها و نتایج تحقیقات تبدیل به محصولات می ‌ شود؛ به ‌ عبارت ‌ دیگر، علی ‌ رغم سرمایه ‌ گذاری مشترک دولت و بخش خصوصی، دره مرگ هنوز باقی است و بین یک ایده و کشف اولیه با یک محصول، شکاف گسترده ‌ ای وجود دارد که سبب می ‌ شود این دو از هم جدا بمانند. هر سال ده ‌ ها هزار مقاله در مجلات علمی منتشر می ‌ شود و هر یک از آنها به ‌ طور بالقوه می ‌ تواند کلید ابتکارات و تولیدات بزرگ بعدی باشند؛ اما برای اینکه بخش خصوصی حاضر شود خطرپذیری کند و میلیون ‌ ها دلار در یک ایده سرمایه ‌ گذاری کند، باید کارهای بیشتری انجام شود تا سرمایه ‌ گذار از نتیجه ‌ بخش و سودآور بودن آن حصول اطمینان کند. مشکل دیگر در به وجود آمدن شکاف و «دره مرگ» این است که خود مؤسسات تحقیقاتی آن ‌ قدر بزرگ شده ‌ اند که راه ‌ یابی به آنها و ارتباط برقرار کردن برای همکاری و هم ‌ آفرینی با آنها به ‌ شدت سخت شده است. به ‌ موازات آن، بازار به ‌ قدری رقابتی شده است که تعداد کمی از سرمایه ‌ گذارهای بخش خصوصی و کسب ‌ وکارهای جسورانه مایل باشند یک فناوری اثبات نشده را دنبال و برای سرمایه ‌ گذاری اعلام آمادگی کنند. برای پر کردن این شکاف در دنیای پیشرفته، سازمان ‌ های جدیدی به وجود آمده ‌ اند که بر اساس مدل اصلی سماتک برای حل سخت ‌ ترین مشکلات ساخته شده ‌ اند. برای نمونه، در ایالات ‌ متحده، مرکزی به نام مرکز مشترک تحقیقات ذخیره ‌ سازی انرژی ۲ به وجود آمده است که یک ماموریت پنج ‌ ساله برای توسعه فناوری ‌ باتری ‌ های نسل بعدی دارد. همچنین، مؤسسه علوم کاربردی سرطان ۳ در همین کشور در حال بررسی درمان ‌ های انقلابی جدید است. مهم ‌ تر اینکه «شبکه ملی نوآوری در تولید» ۴ سازمان ‌ دهی شده که در حال کار برای احیای ظرفیت تولید در ایالات ‌ متحده است. مطالعه و بررسی در ماهیت و نحوی عملکرد این موسسات می ‌ تواند الگویی برای توسعه فناوری و پیشرفت صنعت در کشور ما باشد، به شرطی که بقیه الزامات ذکرشده در سطور بالا فراهم و نهادینه شده باشد.

گام سوم: نوآوری در فرآیند نوآوری

تشکیل و استقرار سازمان ‌ هایی متشکل از کسب ‌ و ‌ کارها، دولت و مؤسسات تحقیقاتی باید به شیوه متفاوت و در الگوواره ‌ جدید انجام شود. کلید کارکرد این سازمان ‌ ها، ادغام کار پژوهشگران اکتشافی، دانشمندان کاربردی و مهندسان در بخش خصوصی است. این واقعاً ضروری است که بدانیم هرکدام از ارکان کنسرسیوم ‌ ها، خواسته ‌ ها و انتظارات متفاوتی از همکاری و هم ‌ آفرینی دارند؛ همان ‌ گونه که در یک بازی ورزشی، بازیکنان مختلف انگیزه ‌ های متفاوتی دارند.

دیدگاهتان را بنویسید

بخش‌های ستاره دار الزامی است
*
*