الزامات رشد و توسعه اقتصاد
امین دلیری-کارشناس و مدرس اقتصاد
باتوجه به تجربیات کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در دو قرن اخیر، قیود و الزاماتی برای رسیدن به مدار توسعه یافتگی لازم و ضروری است. توجه به قواعد توسعه، روند پیشرفت برای کشورهای در حال توسعه و کمتر توسعه یافته را سرعت بخشیده و از دور تسلسل باطل فقر اقتصادی رها می کند. تمام این تجربیات ازسوی علمای علم اقتصاد از هر مکتب اقتصادی توصیه شده و در قالب نظریه های اقتصادی در تئوری ها و مدل های توسعه، بعضا با استفاده از معیارهای کمی با استفاده از مدل های ریاضی معرفی شده اند. تمرکز برخی کشورهای در حال توسعه به این تجربیات و قواعد، باعث شده در زمره کشورهای نوظهور شگفت آفرین توسعه قرار گرفته و به سطح بالایی از توسعه یافتگی دست یابند.اقتصاددانان در تجزیه وتحلیل خود از واژه های « growth » به معنی رشد، « progress » به معنی پیشرفت، « advancement » به معنی ترقی و « development » به معنی توسعه استفاده می کنند. بین دو واژه « growth » و « development » به ترتیب به معنی رشد و توسعه تفاوت وجود دارد. واژه growth صرفا به تغییرات در رشد اقتصادی بدون توجه به کمیت و کیفیت رشد در سایر شاخص های اقتصادی مانند آموزش، بهداشت، رفاه جامعه، عدالت اجتماعی و... توجه دارد، اما development به معنی تغییرات بنیادین در تمام سطوح اقتصادی مانند روند خلاق و نوآوری در روش تولید در راستای تغییرات زیربنایی در نظام اجتماعی جامعه است. رشد اقتصادی به معنای افزایش تولید بدون در نظر گرفتن کیفیات، خصوصیات و علل تغییرات و بیشتر به کمیت تولید توجه دارد، اما توسعه اقتصادی دارای مفهوم گسترده تر، حاوی تغییرات کیفی درخواست های اقتصادی، نوع تولید، انگیزه ها و سازمان است. البته اغلب عوامل تعیین کننده رشد اقتصادی مانند تغییرات تکنولوژی و زیربنایی در مفهوم توسعه اقتصادی می گنجد.بنا بر این، یک اقتصاد ممکن است رشد یابد، اما به دلایلی مانند فقر عمومی، بیکاری فراوان و نابرابری های اجتماعی، توسعه نیافته باشد یا توسعه اقتصادی دچار تغییرات زیربنایی کیفی شده، بدون آنکه تغییر کمی در تولید و درآمد سرانه داشته باشد.
حال که تا حدودی مفهوم و تعاریف واژه ای رشد و توسعه اقتصادی را شناختیم، لازم است قیود و ابزارهای رشد و توسعه اقتصادی صرف نظر از تفاوت در مفهوم این دو واژه را هم بشناسیم. گفتنی است که در بیشتر مواقع رشد و توسعه اقتصادی در کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه همزمان اتفاق می افتد.عوامل تاثیرگذار بر رشد و توسعه اقتصادی، به عوامل اقتصادی و عوامل غیراقتصادی تقسیم می شوند که هر یک به طور مستقیم یا غیرمستقیم بر رشد و توسعه اقتصادی تاثیر می گذارند.منابع طبیعی، تمرکز سرمایه، سازمان تولید، پیشرفت های تکنولوژیکی، تقسیم و مقیاس تولید، تغییرات زیربنایی و بنیادین در ساختارهای اقتصادی، عوامل اقتصادی تاثیرگذار در رشد اقتصادی هستند و عوامل غیراقتصادی نیز شامل عوامل اجتماعی و فرهنگی، عامل انسانی، عوامل سیاسی و تشکیلاتی می شوند که تاثیر بدون چون وچرا بر رشد اقتصادی دارد.
در این میان، منابع طبیعی که یکی از مهم ترین عوامل تاثیرگذار در رشد و توسعه اقتصادی است، در کشورمان به صورت فراوان و خدادادی در اختیار برنامه ریزان توسعه اقتصادی قرار دارد. به عقیده بسیاری از اقتصاددانان توسعه، به شرط اینکه از این منابع خدادادی به طور مطلوب و بهینه استفاده شود، به تسریع رشد و توسعه اقتصادی کمک می کند. به عبارت دیگر با عقب ماندگی اقتصادی و تکنوژیکی برای استخراج منابع نمی توان انتظار داشت، این تاثیرگذاری تعیین کننده باشد.دومین عامل مهم تاثیرگذار در رشد اقتصادی، تمرکز یا انباشت سرمایه است. جریان تمرکز و تشکیل سرمایه متوالی زنجیره ای، به عواملی مانند وجود پس انداز واقعی و افزایش آن، وجود مؤسسات اعتباری و مالی برای تشویق و تهییج پس اندازها و هدایت این منابع در فعالیت های اقتصادی مطلوب و استفاده از پس اندازها برای سرمایه گذاری در تولید کالاهای سرمایه ای باید با تهییج برنامه ریزی شده انجام شود.البته در کشورهای در حال توسعه میل نهایی پس انداز بسیار ناچیز است، زیرا به دلیل پایین بودن درآمد و میل به مصرف بالا نسبت به درآمدها و به لحاظ توزیع نابرابر درآمدها، از جمله عواملی هستند که پس اندازهای اختیاری را در این کشورها، کاهش داده است. به طور کلی، پس اندازهای داوطلبانه در کشورهای در حال توسعه به ندرت انجام می شود؛ بنابراین تمرکز سرمایه از این طریق بسیارناچیز است. در این شرایط، اقتصاددانان توسعه، افزایش پس اندازها را از طریق اعمال قدرت یا جبری توصیه می کنند.