کسری بودجه ۱۴۰۲ اجتنابناپذیر است
بهمن آرمان-اقتصاددان
دولت همیشه یکسری هزینه های جاری دارد که پرداخت آنها اجتناب ناپذیر است؛ بنابراین باید برای پرداخت همین هزینه ها درآمد داشته باشد. مخارج دولت عموما الزامی است، اما منابع درآمدی دولت در کشوری مثل ایران ناپایدار است و الزامی برای وصول آنها وجود ندارد. از زمانی که بودجه نویسی نوین در ایران باب شد، کسری بودجه هم با آن همراه شد. در ۴ دهه گذشته همواره کسری بودجه بخش جدایی ناپذیر سند دخل و خرج هر ساله دولت ها بوده؛ هرچند این رقم یک سال کمتر و یک سال بیشتر بوده است. بودجه امسال هم با چالش هایی روبه رو است. در این بودجه یک کسری تامین مالی هم وجود دارد. منابع و مصارف بودجه باید همخوانی داشته باشند و هزینه ها و درآمدها یکسان باشد، اما نکته این است که به دلیل بیش برآوردی درآمدها و کم برآوردی هزینه ها، کسری ایجاد می شود که حالا اعدادی چون ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار میلیارد تومان برای آن عنوان می شود. یعنی ما بین ۴۰۰ تا ۵۰۰ هزار میلیارد تومان کم برآورد و بیش برآورد کرده ایم.
در بودجه ۱۴۰۲ فروش نفت بیشترین سهم را به خود اختصاص داده و پیش بینی شده با نفت ۷۰ دلاری، ۱ . ۴ میلیون بشکه نفت در روز فروخته شود، اما براساس آنچه که از اوضاع سیاسی کشور و جهان برمی آید پرواضح است که این عدد محقق نمی شود. بودجه در همه جای دنیا از دو بخش درآمدی و هزینه ای تشکیل شده و زمانی امکان تامین هزینه های دولت وجود دارد که درآمد های پیش بینی شده، محقق شود، اما بودجه امسال هم به طور قطع به روال سال های گذشته با کسری همراه است که دولت برای جبران این کسری در نخستین گام چاره ای جز قطع بودجه عمرانی کشور ندارد. اگر دولت با این اقدام هم نتواند هزینه های جاری کشور را تامین کند، در دومین گام به سمت استقراض از بانک مرکزی می رود که این اقدام در هر شرایط اقتصادی تبعات بسیار زیانباری از جمله افزایش مداوم تورم دارد. البته راهکار منطقی تری برای جبران کسری بودجه در سال ۱۴۰۲ وجود دارد؛ نخست آنکه دولت با پایان منابع مالی در اواسط سال به فکر ایجاد درآمد از راه فروش نفت و محصولات غیرنفتی بیفتد. همچنین دولت می تواند برای جبران کسری بودجه، نرخ تسعیر ارز را از ۲۳ هزار و ۵۰۰ تومان یا ۲۸ هزار و ۵۰۰ تومانی که پیش بینی شده، بالاتر ببرد و روی نرخ ارز آزاد بگذارد. علاوه بر این باید در شکل کلی بر افزایش درآمدها از باقی بخش ها و کاهش هزینه ها تمرکز کند. دولت در سال گذشته در مقطعی اقدام به فروش اوراق کرد و همیشه مدیران بانک مرکزی بر فروش اوراق به عنوان راهی برای تامین مالی تاکید دارند، اما در سال جاری باید دید در تورم ۵۰ درصدی، اوراق ۲۰ درصدی فروخته می شود؟ اگر دولت بتواند با نرخ منفی ۳۰ درصد تامین مالی کند، عالی است؛ یعنی سالانه به میزان چشمگیری از حجم بدهی های دولت کم می شود، اما تقریبا بعید به نظر می رسد که دولت بتواند اوراق در ابعاد گسترده بفروشد؛ هرچند دولت سیزدهم اعتقادی به کسری بودجه ندارد. این عدم اعتقاد دولت به کسری بودجه از آنجایی ناشی می شود که به طورمعمول به شما یک جدول نشان می دهند که یک بخش منابع و یک بخش مصارف دارد و این دو بخش با یکدیگر تراز است. در اصل آنچه سازمان برنامه وبودجه به مجلس ارائه می کند، همان جدول تراز شده توسط این سازمان است، اما آنچه کسری بودجه را می سازد وجود کسری ساختاری در بودجه است؛ کسری ساختاری، درآمد منهای هزینه است. بنابراین باید ببینیم اختلاف درآمد منهای هزینه چقدر است. در بودجه ۱۴۰۲ با حذف تبصره ۱۴ حدود ۲ هزار میلیارد تومان اختلاف وجود دارد که کسری ساختاری محسوب می شود؛ در نتیجه اگر دولت تمام درآمدهای پیش بینی شده در بودجه ۱۴۰۲ را محقق کند باز هم از لحاظ ساختاری در بخش های مختلف بیش از ۳۰۰ هزار میلیارد تومان کسری خواهد داشت.